غزل شمارهٔ ۱۳۴۲
چه کارستان که داری اندر این دل
چه بتها مینگاری اندر این دل
بهار آمد زمان کشت آمد
کی داند تا چه کاری اندر این دل
حجاب عزت ار بستی ز بیرون
به غایت آشکاری اندر این دل
در آب و گل فروشد پای طالب
سرش را میبخاری اندر این دل
دل از افلاک اگر افزون نبودی
نکردی مه سواری اندر این دل
اگر دل نیستی شهر معظم
نکردی شهریاری اندر این دل
عجایب بیشهای آمد دل ای جان
که تو میر شکاری اندر این دل
ز بحر دل هزاران موج خیزد
چو جوهرها بیاری اندر این دل
خمش کردم که در فکرت نگنجد
چو وصف دل شماری اندر این دل
غزل شمارهٔ ۱۳۴۱: امروز بحمدالله از دی بترست این دلغزل شمارهٔ ۱۳۴۳: صد هزاران همچو ما غرقه در این دریای دل
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه کارستان که داری اندر این دل
چه بتها مینگاری اندر این دل
هوش مصنوعی: چقدر شگفتانگیز است که چقدر معشوقها و زیباییها را در دل من حک کردهای.
بهار آمد زمان کشت آمد
کی داند تا چه کاری اندر این دل
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و زمان کاشت محصولات آغاز شده است. هیچکس نمیداند چه کاری در دل من در حال شکلگیری است.
حجاب عزت ار بستی ز بیرون
به غایت آشکاری اندر این دل
هوش مصنوعی: اگرچه ظاهراً بر خود پوششی از عزت و وقار داشته باشی، اما در درون دل من به حدی روشن و آشکار هستی که نمیتوانم آن را پنهان کنم.
در آب و گل فروشد پای طالب
سرش را میبخاری اندر این دل
هوش مصنوعی: کسی که دلش پر از عشق است، میتواند بیپروایی کند و خود را در این دنیای مادی گم کند. او به راحتی از احساسات خود میگذرد و در جستجوی معشوق به جلو میرود، حتی اگر با چالشها و دشواریها روبهرو شود.
دل از افلاک اگر افزون نبودی
نکردی مه سواری اندر این دل
هوش مصنوعی: اگر دل از آسمانها و ستارهها برتر نبود، هرگز نمیتوانستی مانند ماه در این دل جا بگیری.
اگر دل نیستی شهر معظم
نکردی شهریاری اندر این دل
هوش مصنوعی: اگر دل تو در زندگی نیست، پس چگونه میتوانی در این قلب سلطنت کنی؟
عجایب بیشهای آمد دل ای جان
که تو میر شکاری اندر این دل
هوش مصنوعی: عجایب زیادی در این دل وجود دارد، ای عزیز، زیرا تو شکارچی این احساسات هستی.
ز بحر دل هزاران موج خیزد
چو جوهرها بیاری اندر این دل
هوش مصنوعی: از عمق دل، هزاران احساس و هیجان به وجود میآید، همانطور که وقتی جوهرها را در دل این آب بیاوریم، موجهایی ایجاد میشوند.
خمش کردم که در فکرت نگنجد
چو وصف دل شماری اندر این دل
هوش مصنوعی: خاموش ماندم زیرا نمیخواهم در فکر تو بگنجد که وصف حال دل را نمیتوان به راحتی بیان کرد.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۳۴۲ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1395/12/07 19:03
نادر..
حجاب عزت ار بستی ز بیرون
به غایت آشکاری اندر این دل ..