غزل شمارهٔ ۱۳۱۸
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۳۱۸ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
معنی برخی اصطلاحات دشوار:
قُدّوس: پاک
سالوس: فریبنده
سَلَح: مخفف سلاح ، اسباب و آلات جنگ
صَهبا: شراب انگوری
ایزار: شلوار، زیرجامه، پای ازار
قارعه: صدویکمین سورۀ قرآن کریم
این شعر در اهنگ سلام علیک از آوان بند خوانده شده است.
منظور مولوی ازمن ترکم و سرمستم چیست ؟
مولوی خود را ترک می دانست؟
مولوی ترک بود.تقریبا تمام شعرای معروف ما به جز سعدی و حافظ ترک بودند و با زبان فارسی شعر میگفتند که زبان ادبی ان دوران بود
نمیدونم چی بگم. فقط میتونم بگم چیزی که این وسط گم شده ادبیاته. اینکه ترک توی ادبیات فارسی استعاره از زیبایی و سفیدی و در کنار اون خشونت و جنگاوریه بر کسی از اهل ادب پوشیده نیست منتها شما دوستان علاقه دارین یه سری تعصبات خودتون رو با جستجو توی ابیاتی که احتمالا حتی درست نمیتونین بخونینشون چه برسه که فهمشون کنید، منطقی جلوه بدین.
خدا آخر و عاقبت همۀ ما رو ختم به خیر کنه.
توضیحات آریا کامل بود، صرفاً اضافه کنم که مولوی اشعاری هم به زبان ترکی سروده که در ترکیه رایج هست
برخی متون ترک به معنی زیبا رو هم آمده.
مانند شعر حافظ که میفرماید:
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
کدام منصور را می فرماید؟ خلیفه عباسی؟
خوب ترک بوده بیچاره خودش هم گفته و این نه از مولوی چیزی کم می کند و نه زیاد
اصالت مولوی بلخی و از ترکان افغانستان هستن که در زمان حمله مغول به ترکیه سفر میکند و در جواب اون عزیز هم که فرمودن ترک به معنای زیبا روی هست عرض کنم که چون حافظ از یار ترک قشقایی سخن به میارن به عده ای بر میخوره که چرا حافظ گفته آن ترک شیرازی و از خودشون دایره المعارف درست میکنن ترکها درسته زیبا رو هستن ولی ترک به غیر از نژاد و زبان ترکی معنی دیگه ای نداره این فقط یه شعر عاشقانه ست نیازی نیست این جریان و نژادپرستانه کنین
برخی از اشعار مولوی که به ترک بودنش اشاره کرده
بیگانه مگیرید مرا زین گویم
در کوی شما خانه خود میجویم
دشمن نیم ارچند که دشمن رویم
اصلم ترک ست اگرچه هندی گویم ( دیوان شمس رباعیات رباعی شماره 1186)
خمش کن کز ملامت او بدان ماند که میگوید
زبان تو نمیدانم که من ترکم تو هندویی( دیوان شمس غزلیات غزل شماره
2553)
رها کن حرف هندو را ببین ترکان معنا را
من آن ترکم که هندو را نمیدانم نمیدانم( دیوان شمس غزلیات غزل شماره 1435)
در قدیم به زبان فارسی هندو میگفتند
@بابک
دوست عزیز،
زبان فارسی را که هیچ زمان "هندو" نخوانده اند!!!
برخی از معانی "هندو" در ادبیات فارسی:
-غلام، نوکر(همان برده)
-نگهبان، پاسبان
-(رنگ ) سیاه ( به دو خال هندویش بخشم... -> دو خال سیاه)
-زُحَل
-زلف (زلف هندو-> زلف سیاه معشوق)
-اهل هندوستان، مردمان هندو مذهب
باید دید که هر شاعری در بیت یا غزلی آنرا چگونه به کار برده، چراکه در ابیات یا غزلیات و مثنویات مختلف می تواند معانی متفاوتی را دارا باشد.
حتی در بیان یک شاعر نیز می تواند گاه این معنی و گاه آن معنی را داشته باشد...
این نمونه های مورد استناد شما نیز دال بر ترک بودن (یا ترک زبان بودن) مولوی نیست، چون و چرای آنرا پیشتر در همین حاشیه توضیح داده بودم....
ضمن اینکه اگر در بیت زیر نگاه و دقت کنی منظور مولوی در همین غزل کنونی نیز روشن می شود:
"در آبم و در خاکم در آتش و در بادم
این چار بگرد من اما نه از این چارم
[گه ترکم و گه هندو گه رومی و گه زنگی]
از نقش تو است ای جان اقرارم و انکارم"
غزل 1458
که آنرا نیز پیشتر توضیح داده بودم...
پیوند به وبگاه بیرونی
سخن استاد تاریخ و ادبیات ترک از تلویزیون ترکیه
چقدر ناراحت کننده هست که عزیزانی که بعد از خوندن این شعر زیبا مهمترین نکتهای که به ذهنشون رسیده بحث ملیت مولانا بوده. آیا واقعا مد نظر ترک بودن یا پارسی بودن ایشون هست؟
حضرت مولانا خود را خراسانی می دانست. ترک در ادبیات ما در برابر هندو قرار دارد. یکی نشان از عالم بالا وزیبایی و دیگری از عالم خاکی و نقصان.
البته در بیت بالا، از ترک مقصود قبایلی است که به روستاها شبیخون می زدند. می فرماید سلاح بسته ام که بتازم و بتاراجم
این هم اکتشاف جدید: هندو یعنی فارسی!
در ادبیات ما هندو و ترک استعاره اند: سپیدی و سیاهی، زیبایی و نازیبایی: مثلاً خاقانی در قصیدهی ایوان مدائن می گوید:
این است همان درگه کو را ز شهان بودی
دیلم ملک بابل، هندو شه ترکستان.
که اقتدار ساسانیان را نشان می دهد که می توانستند هندویی را ،با همهی تضاد، به شاهی ترکستان بگمارند
از شما استادان سخن پرسشی دارم ، معنی این مصرع مولوی چیست ؟
ترکی مکن به کشتنم ای ترک ترکخو
معنی این مصرع چیست؟<. ترکی مکن به کشتنم ای ترک ترکخو
ما چه هندو را فارس بگیریم چه نگیریم نمیتوانیم منکر این شویم که میگوید من ترکم و سرمستم
اونجا اشتباه شده که نوشته این 《من ترکم سرمستم ترکانه سلح بستم》
اصلیش اینه 《من ترکم سرمستم ترکانه قلج بستم》
سینا منظور از منصور جناب حسین ابن منصور حلاج هست که یکی از جملات مشهور ایشون اناالحق بوده
منصور حلاج آن نهنگ دریا
کز پنبه تن دانه جان کرد جدا
روزی که اناالحق به زبان می آورد
منصور کجا بود؟ خدا بود خدا!
اگر دوستان علاقمند به نسب شعرای فارسی هستند کتاب وزین و مستند دکتر عنایت الله شهرانی به نام ترکان پارسی گوی، چاپ کابل، قابل مراجعه است.