غزل شمارهٔ ۱۲۹۶
بیا بیا که توی جان جان جان سماع
هزار شمع منور به خاندان سماع
چو صد هزار ستاره ز تست روشن دل
بیا که ماه تمامی در آسمان سماع
بیا که جان و جهان در رخ تو حیرانست
بیا که بوالعجبی نیک در جهان سماع
بیا که بی تو به بازار عشق نقدی نیست
بیا که چون تو زری را ندید کان سماع
بیا که بر در تو شستهاند مشتاقان
ز بام خویش فروکن تو نردبان سماع
بیا که رونق بازار عشق از لب تست
که شاهدیست نهانی در این دکان سماع
بیار قند معانی ز شمس تبریزی
که باز ماند ز عشق لبش دهان سماع
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بیا بیا که توی جان جان جان سماع
هزار شمع منور به خاندان سماع
هوش مصنوعی: بیا که روح من به عشق تو شاداب است، در حالی که هزار شمع نورافشانی میکنند و به خانوادهی سماع درود میفرستند.
چو صد هزار ستاره ز تست روشن دل
بیا که ماه تمامی در آسمان سماع
هوش مصنوعی: دل تو مانند هزاران ستاره درخشان است، بیا که ماه کامل در آسمان در حال رقص و شادی است.
بیا که جان و جهان در رخ تو حیرانست
بیا که بوالعجبی نیک در جهان سماع
هوش مصنوعی: بیا که جان و دنیا به زیبایی تو مجذوب شدهاند، بیا که شگفتی نیکویی در این جهان جاری است.
بیا که بی تو به بازار عشق نقدی نیست
بیا که چون تو زری را ندید کان سماع
هوش مصنوعی: بیایید که بدون حضور تو، در دنیای عشق چیزی ارزشی ندارد. بیا که هیچکس به زیبایی تو و شوری که به وجود میآوری، نمیرسد.
بیا که بر در تو شستهاند مشتاقان
ز بام خویش فروکن تو نردبان سماع
هوش مصنوعی: بیا ببین که عاشقان در در خانه تو منتظرند و از بالای بامهای خود به تماشای تو نشستهاند. تو باید نردبانی برای ورود به این فضای معنوی فراهم کنی.
بیا که رونق بازار عشق از لب تست
که شاهدیست نهانی در این دکان سماع
هوش مصنوعی: بیایید که زیبایی و شکوه عشق به واسطه لبهای توست، چرا که تو یک معشوق پنهانی هستی در این دنیای پر از شادی و شور و نشاط.
بیار قند معانی ز شمس تبریزی
که باز ماند ز عشق لبش دهان سماع
هوش مصنوعی: لطفا عسل از سخنان شمس تبریزی بیاور، زیرا زیبایی عشق در لبهایش، گفتوگو را متوقف کرده است.