غزل شمارهٔ ۱۲۸۲
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۲۸۲ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
دوستگانی باده ای است به یاد دوستان خوردن ، شاید دوستکامی هم بشود البته علامه دهخدا ننوشته است
خفته دل یعنی غافل
با پوزش از امین عزیز درمورد دوستگانی و دوستگانی اول باید اشاره داشت که به معنی پیاله و جام و شاید هم استگان / استکان است در بلخ مثلی است رایج که می گویند : به دوستگانی اول از هوش رفت یعنی هنوز با پیاله ی اول کارش تمام شد/ ظاهراً نظر مولانا هم همین است :
به دوستگانی اوّل تمام شد کارش
سلام،
دوست+کام، دوستکامی چنانکه که در فرهنگ معین آمده است:
1 به کام دوستان زیستن، در برابر دشمنکامی
بختیاری..
2 میگساری با یاران و دوستان
3 می که با یا به یاد دوستان نوشند
4پیاله به دست کسان دادن تا به یاد دوستان نوشند.
4 ظرف آب یا شربت که در مجالس از برای عموم می نهند.
و اما دوستگان محبوب است و دوستگانی پیاله ای که از روی صفا در نوبت خویش به دیگری دهند.
به قول شیخ شیراز:
قدح چون دور ما باشد، به هشیاران مجلس ده
مرا بگذار، تا حیران بمانم ، چشم بر ساقی!!
با پوزش از گستاخی.