گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۲۰

دام دگر نهاده‌ام تا که مگر بگیرمش
آنک بجست از کفم بار دگر بگیرمش
آنک به دل اسیرمش در دل و جان پذیرمش
گرچه گذشت عمر من باز ز سر بگیرمش
دل بگداخت چون شکر بازفسرد چون جگر
باز روان شد از بصر تا به نظر بگیرمش
راه برم به سوی او شب به چراغ روی او
چون برسم به کوی او حلقه در بگیرمش
درد دلم بتر شده چهره من چو زر شده
تا ز رخم چو زر برد بر سر زر بگیرمش
گرچه کمر شدم چه شد هر چه بتر شدم چه شد
زیر و زبر شدم چه شد زیر و زبر بگیرمش
تا به سحر بپایمش همچو شکر بخایمش
بند قبا گشایمش بند کمر بگیرمش
خواب شدست نرگسش زود درآیم از پسش
کرد سفر به خواب خوش راه سفر بگیرمش

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دام دگر نهاده‌ام تا که مگر بگیرمش
آنک بجست از کفم بار دگر بگیرمش
هوش مصنوعی: من دوباره دام برپا کرده‌ام تا شاید بتوانم آن چیزی را که از دستم رفته دوباره به دست آورم.
آنک به دل اسیرمش در دل و جان پذیرمش
گرچه گذشت عمر من باز ز سر بگیرمش
هوش مصنوعی: او را که در دل گرفتار شده‌ام، با تمام وجودم می‌پذیرم، حتی اگر عمرم به پایان رسیده باشد، باز هم می‌خواهم دوباره او را به یاد آورم.
دل بگداخت چون شکر بازفسرد چون جگر
باز روان شد از بصر تا به نظر بگیرمش
هوش مصنوعی: دل مانند شکر ذوب شد و بعد از مدتی سرد شد، مانند جگر. اکنون از دیدگانم تا به چشمانت، می‌خواهم تو را ببینم.
راه برم به سوی او شب به چراغ روی او
چون برسم به کوی او حلقه در بگیرمش
هوش مصنوعی: من به سوی او می‌روم و شب با چراغ روشنی او را دنبال می‌کنم. وقتی به کوچه‌اش برسم، در را می‌زنم و به او نزدیک می‌شوم.
درد دلم بتر شده چهره من چو زر شده
تا ز رخم چو زر برد بر سر زر بگیرمش
هوش مصنوعی: درد دل من بیشتر شده و چهره‌ام مانند طلا درخشان شده است. حالا که زخم من مانند طلاست، می‌خواهم از آن استفاده کنم و بر سر مساله‌ام بیندیشم.
گرچه کمر شدم چه شد هر چه بتر شدم چه شد
زیر و زبر شدم چه شد زیر و زبر بگیرمش
هوش مصنوعی: هرچند که حالا دچار مشکل و سختی شده‌ام، اما این وضعیت چه تغییری در من ایجاد کرده؟ با وجود این به هم ریختگی، می‌خواهم این حالت را بپذیرم و از آن عبور کنم.
تا به سحر بپایمش همچو شکر بخایمش
بند قبا گشایمش بند کمر بگیرمش
هوش مصنوعی: من تا صبح به مراقبت از او می‌پردازم و مانند شکر او را در آغوش می‌گیرم. دکمه‌های لباسش را باز می‌کنم و او را در آغوش می‌فشارم.
خواب شدست نرگسش زود درآیم از پسش
کرد سفر به خواب خوش راه سفر بگیرمش
هوش مصنوعی: نرگس خوابش برده، من زود می‌روم تا او را از خواب خوش بیدار کنم و راه سفر را برایش آماده کنم.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۲۲۰ به خوانش عندلیب
غزل شمارهٔ ۱۲۲۰ به خوانش نازنین بازیان
غزل شمارهٔ ۱۲۲۰ به خوانش محسن لیله‌کوهی

حاشیه ها

1395/04/07 00:07
پیچک

با صدای حامد نیک پی چقدرررررر عالیتر شده

1396/10/07 23:01
تبسم

با صدای رضا یزدانی عالیهههههههه

1397/05/25 22:07
Mb

به نظرم تو موسیقی ها هرچه از این اشعار کمتر استفاده بهتره. چون این آهنگا عامه یا پاپ هستن و در هر صورت ارزش ین شعر که رساننده عشق عرفانیه پایین میاد. در حالیکه کمتر کسی قدرت درکش رو داره.

1397/05/25 22:07

همچو شکر بخایمش !
بند قبا گشایمش !
بند کمر بگیرمش!!
گمان می کنید منظورش خداوند بوده است؟؟؟

1397/10/18 08:01
مبین

راه برم به سوی او شب به چراغ روی او
چون برسم به کوی او حلقه در بگیرمش
یعنی چی؟

1397/10/18 12:01
ما را همه شب نمی برد خواب

مبین جان
شب در مصراع اول کنایه از گمراهی و محتاج هدایت بودن هستش که هدایت گر روی دوست میشه
و مصراع دوم هم متاسفانه گنجور ی رو درج نمیکنه
تا برسم به کوی او حلقه ی در بگیرمش
من به سوی دست در گمراهی راه می پیمایم و روی اون چراغ هدایت من هستش
وقتی به کوی او برسم حلقه ی در خانه اش را می گیرم
به گونه ای توی مصراع دوم شاعر خودش رو بسیار کم بهاتر از این میدونه که همنشین دوست باشه و به حلقه ی در هم بسنده می کنه

1398/10/30 12:12
مَهدی

روی صحبتم با آقا یا خانم Mb هستش که ایشون استفاده ازین اشعار رو در ترانه های پاپ و امروزی غلط میدونن
به هر حال هرکس نظر خودش رو داره ولی خب به این توجه کنید که الان عمده ی اشعار ترانه های توی این سبک ها بی محتوا هستن و شناخت نسل جوان از شعرای بزرگی مثل مولانا خیلی کم هستش ، با ترانه هایی مثل این که حاوی اشعار ارزشمند و پر معنی هستن هم اشعار ترانه ها پر محتوی تر میشن و هم نسل جوان بیشتر به این شاعران بزرگ گرایش پیدا میکنن
از نظر بنده که کار بسیار درستی هستش و کمک میکنه به فرهنگ و ارزش های اصیل ادبیات کشورمون

1399/02/27 21:04
حسن خورگوئی

با سلام
من اشعار و مثه ایات خدا گوش یا می خوان کمتر پی معنی میگریم تا به لذت برست
اکثر غزلیات سماع و با رقص نوشته خونده شده
و در این غزل نیر اشاره مستقیم شده
ماننده
بند کمر بگیرمش
کلا فضای رقص میباشد
با تشکر

1399/09/25 15:11
پریا

خانم رویا کا ظمی هم خوانده در یوتیوب هست

1403/03/23 02:05
N Borhani

نسخه طبع بنگاه مطبوعاتی صفیعلیشاه ابیات ۳ و ۶ رو نداره و در آخر غزل ۲بیت زیر تقریر شده است:

۹_ هر سحری درآید او روزن دل گشاید او 

خامش چون بیاید او وقت سحر بگیرمش 

۱۰_ گر برسم بشمس دین‌ بار دگر بشوق دل

دست ز هم گشایمش باز ببر بگیرمش