گنجور

غزل شمارهٔ ۱۲۱۸

ای شب خوش رو که توی مهتر و سالار حبش
ما ز تو شادیم همه وقت تو خوش وقت تو خوش
عشق تو اندرخور ما شوق تو اندر بر ما
دست بنه بر سر ما دست مکش دست مکش
ای شب خوبی و بهی جان بجهد گر بجهی
گر سه عدد بر سه نهی گردد شش گردد شش
شش جهتم از رخ تو وز نظر فرخ تو
هفت فلک را بدهد خوبی و کش خوبی و کش

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن (رجز مثمن مطوی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای شب خوش رو که توی مهتر و سالار حبش
ما ز تو شادیم همه وقت تو خوش وقت تو خوش
هوش مصنوعی: ای شب زیبا و خوش‌چهره، که تو بزرگ‌ترین و بهترین دوست ما هستی، ما همیشه به خاطر تو شاد و خوشحالیم.
عشق تو اندرخور ما شوق تو اندر بر ما
دست بنه بر سر ما دست مکش دست مکش
هوش مصنوعی: عشق تو در دل ما است و شوق تو در وجود ما جاری است. دستت را بر سر ما بگذار، اما دستت را برندار.
ای شب خوبی و بهی جان بجهد گر بجهی
گر سه عدد بر سه نهی گردد شش گردد شش
هوش مصنوعی: ای شب خوش و زیبا، اگر جان بگریزد، اگر عدد سه را بر سه تقسیم کنی، نتیجه‌اش شش می‌شود.
شش جهتم از رخ تو وز نظر فرخ تو
هفت فلک را بدهد خوبی و کش خوبی و کش
هوش مصنوعی: از شش طرف، زیبایی چهره تو و از هفت جهت نگاه خوشایت تو، ستاره‌ها را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد و بر آنها نیکویی می‌افزاید.

خوانش ها

غزل شمارهٔ ۱۲۱۸ به خوانش عندلیب