غزل شمارهٔ ۱۱۵۳
مه تو یار ندارد جز او تو یار مگیر
رخش کنار ندارد از او کنار مگیر
جهان شکارگهی دان ز هر طرف صیدی
درآ چو شیر به جز شیر نر شکار مگیر
هوای نفس مهارست و خلق چون شتران
به غیر آن شتر مست را مهار مگیر
وجود جمله غبارست تابش از مه ماست
به ماه پشت میار و ره غبار مگیر
بران ز پیش جهان را که مار گنج تواست
تواش به حسن چو طاووس گیر و مار مگیر
چو خلق بر کف دستت نهند چون سیماب
ز عشق بر کف سیماب شو قرار مگیر
به حس دست بدان ار چه چشم تو بستست
ز گلشن ازلی گل بچین و خار مگیر
به بوی آن گل بگشاد دیده یعقوب
نسیم یوسف ما را ز کرته خوار مگیر
کیست یوسف جان شاه شمس تبریزی
به غیر حضرت او را تو اعتبار مگیر
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
مه تو یار ندارد جز او تو یار مگیر
رخش کنار ندارد از او کنار مگیر
هوش مصنوعی: ماه تو یار دیگری ندارد، پس دوستش مخوان. اسب تو هیچ رفیقی ندارد، پس از آن دور نشو.
جهان شکارگهی دان ز هر طرف صیدی
درآ چو شیر به جز شیر نر شکار مگیر
هوش مصنوعی: جهان مانند یک شکارگاه است، پس هر طرفی که نگاه کنی، شکارهایی وجود دارند. اما مانند شیر نر، فقط به سراغ شکارهای ویژه و باارزش برو و به کمتر از آن قانع نشو.
هوای نفس مهارست و خلق چون شتران
به غیر آن شتر مست را مهار مگیر
هوش مصنوعی: نفسانیات و خواستههای شخصی به نوعی کنترل شدهاند و مردم مانند شتران هستند. برای کنترل شتری که در حال مستی است، بهتر نیست که به شتری غیر از آن توجه کنی.
وجود جمله غبارست تابش از مه ماست
به ماه پشت میار و ره غبار مگیر
هوش مصنوعی: دنیا تنها پوششی از غبار است و نور و زیبایی آن به خاطر ماه وجود ماست. بنابراین، پشت به ماه نکن و اجازه نده که غبار مسیرت را بپوشاند.
بران ز پیش جهان را که مار گنج تواست
تواش به حسن چو طاووس گیر و مار مگیر
هوش مصنوعی: از دنیای پرآشوب و مشکلات دوری کن، زیرا آنجا همچون ماری خطرناک است. زیبایی و خوبی را مثل طاووس در آغوش بگیر و به سمت بدیها نرو.
چو خلق بر کف دستت نهند چون سیماب
ز عشق بر کف سیماب شو قرار مگیر
هوش مصنوعی: وقتی مردم تو را در دستان خود بگذارند، همچون جیوه از عشق به این وضعیت متمایل شو و هرگز ساکن و بیتحرک نمان.
به حس دست بدان ار چه چشم تو بستست
ز گلشن ازلی گل بچین و خار مگیر
هوش مصنوعی: به احساسات و درک خود توجه کن، حتی اگر نظر و دیدگاه تو نسبت به آنچه میبینی محدود و بسته باشد. از زیباییهای آغازین زندگی استفاده کن و به جای چیزهای منفی، از خوشیها و زیباییها بهره ببرید.
به بوی آن گل بگشاد دیده یعقوب
نسیم یوسف ما را ز کرته خوار مگیر
هوش مصنوعی: یعقوب به بوی گل یوسف، چشمانش را باز کرد؛ پس ما را از این پوشش کمارزش دور کن.
کیست یوسف جان شاه شمس تبریزی
به غیر حضرت او را تو اعتبار مگیر
هوش مصنوعی: کیست که از بین تمام انسانها، یوسف جان و محبوب دل شاه شمس تبریزی باشد؟ به جز او، هیچ کس را ارزش و اعتبار ندهید.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۱۱۵۳ به خوانش عندلیب
حاشیه ها
1395/08/11 15:11
وجود جمله غبارست تابش از مه ماست
به ماه پشت میار و ره غبار مگیر
این ابیات انسان رو یاد جهان هولوگرافیک میندازه گویی مولانا به مدد شمس و در غالب سفر روح تصویری بسیار کامل تر از جهان های آفرینش میبیند.
غرقه ی وهمیم ورنه این محیط
از تنک آبی کناری بیش نیست.
ای شرر از همراهان غافل مباش
فرصت ما نیز باری بیش نیست
پیوند به وبگاه بیرونی
پیوند به وبگاه بیرونی
1403/10/04 06:01
محمد سلماسی زاده
در بیت :
چو خلق بر کف دستت نهند چون سیماب
ز عشق بر کف سیماب شو قرار مگیر
سیماب در مصرع اول به معنای چیز لرزان و بیقرار است ( هرچه از جهان و خلق رسد لرزان و بیقرار باشد )
و در مصرع دوم سیماب به معنی اکسیر الحیات یعنی عشق است و کف سیماب به معنای جوشش عشق باشد