گنجور

بخش ۳۶ - در آمدن مصطفی علیه‌السلام از بهر عیادت هلال در ستورگاه آن امیر و نواختن مصطفی هلال را رضی الله عنه

رفت پیغامبر به رغبت بهر او
اندر آخر وآمد اندر جست و جو
بود آخر مظلم و زشت و پلید
وین همه برخاست چون الفت رسید
بوی پیغامبر ببرد آن شیر نر
هم‌چنانک بوی یوسف را پدر
موجب ایمان نباشد معجزات
بوی جنسیت کند جذب صفات
معجزات از بهر قهر دشمنست
بوی جنسیت پی دل بردنست
قهر گردد دشمن اما دوست نی
دوست کی گردد ببسته گردنی
اندر آمد او ز خواب از بوی او
گفت سرگین‌دان درون زین گونه بو
از میان پای استوران بدید
دامن پاک رسول بی‌ندید
پس ز کنج آخر آمد غژغژان
روی بر پایش نهاد آن پهلوان
پس پیمبر روی بر رویش نهاد
بر سر و بر چشم و رویش بوسه داد
گفت یا ربا چه پنهان گوهری
ای غریب عرش چونی خوشتری
گفت چون باشد خود آن شوریده خواب
که در آید در دهانش آفتاب
چون بود آن تشنه‌ای کو گل چرد
آب بر سر بنهدش خوش می‌برد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رفت پیغامبر به رغبت بهر او
اندر آخر وآمد اندر جست و جو
هوش مصنوعی: پیامبر با اشتیاق به دنبال او رفت و در پایان، برای جست‌وجو به سراغش آمد.
بود آخر مظلم و زشت و پلید
وین همه برخاست چون الفت رسید
هوش مصنوعی: سرانجام، تاریکی و زشتی و پلیدی به پایان رسید و این همه به خاطر نزدیکی و الفت میان دل‌ها بود.
بوی پیغامبر ببرد آن شیر نر
هم‌چنانک بوی یوسف را پدر
هوش مصنوعی: بوی پیامبر را شیر نر می‌برد، همان‌طور که پدر بوی یوسف را می‌برد.
موجب ایمان نباشد معجزات
بوی جنسیت کند جذب صفات
هوش مصنوعی: اعمال و ویژگی‌های یک فرد باید باعث جلب توجه و ایمان او شود، نه فقط معجزات و کارهای شگفت‌انگیز. در واقع، صفات و ویژگی‌های انسانی اهمیت بیشتری دارد تا اینکه تنها به خاطر یک معجزه به کسی ایمان بیاوریم.
معجزات از بهر قهر دشمنست
بوی جنسیت پی دل بردنست
هوش مصنوعی: معجزات به خاطر پیروزی بر دشمنان است و نشانه‌ای از عشق و دلدادگی به معشوق محسوب می‌شود.
قهر گردد دشمن اما دوست نی
دوست کی گردد ببسته گردنی
هوش مصنوعی: دشمن ممکن است قهر کند و برود، اما دوست واقعی هرگز از دوستانش دور نمی‌شود و همیشه در کنارش باقی می‌ماند.
اندر آمد او ز خواب از بوی او
گفت سرگین‌دان درون زین گونه بو
هوش مصنوعی: او از خواب بیدار شد و با بوی او گفت: مثل بوی مواد بدبو که درون آن وجود دارد.
از میان پای استوران بدید
دامن پاک رسول بی‌ندید
هوش مصنوعی: حضرت رسول را در حالتی مشاهده کرد که دامن پاکش را از پای استوران دور کرده بود و به آن‌ها نزدیک نشد.
پس ز کنج آخر آمد غژغژان
روی بر پایش نهاد آن پهلوان
هوش مصنوعی: سپس از گوشه‌ی آخر، آن قهرمان به آرامی روی پایش ایستاد.
پس پیمبر روی بر رویش نهاد
بر سر و بر چشم و رویش بوسه داد
هوش مصنوعی: پس پیامبر بر روی او نگریست و بر سر و چشمش بوسه زد.
گفت یا ربا چه پنهان گوهری
ای غریب عرش چونی خوشتری
هوش مصنوعی: گفت: با ربا چه ارتباطی داری، ای دور از عرش الهی؟ تو چطور می‌توانی خوب زندگی کنی؟
گفت چون باشد خود آن شوریده خواب
که در آید در دهانش آفتاب
هوش مصنوعی: چگونه می‌تواند حال و روز کسی را توصیف کرد که در دنیای خود غرق شده و به خواب رفته است، در حالی که بر زبانش نور خورشید می‌درخشد؟
چون بود آن تشنه‌ای کو گل چرد
آب بر سر بنهدش خوش می‌برد
هوش مصنوعی: چگونه می‌تواند آن تشنه‌ای باشد که گل را بر سرش می‌گذارد و از آب به خوبی می‌نوشد؟

حاشیه ها

1400/07/08 14:10
توکل

قهر گردد دشمن اما دوست نی 

دوست کی گردد به بسته گردنی 

بیت زیبایی ست مولوی در دو بیت قبل میگوید با معحزه کسی ایمان واقعی پیدا نمی کند معجزه برای شکست دشمن است عشق هم به اجبار بوجود نمی آید بین دو دوست سنخیت باید باشد که جذب هم شوند سنخیت است که ایمان می آورد و در این بیت میگوید همانطور که دشمن با اسیری دوست نمیشود به زور هم نمیشود کسی را با ایمان کرد به زبان امروزی به زور نمیشود مردم را به بهشت برد به زور اسلحه نمیشود دموکراسی آورد به زور نمیشه حجاب سر زنان کرد لا اکراه فی الدین