بخش ۲۳ - تشبیه مغفلی کی عمر ضایع کند و وقت مرگ در آن تنگاتنگ توبه و استغفار کردن گیرد به تعزیت داشتن شیعهٔ اهل حلب هر سالی در ایام عاشورا به دروازهٔ انطاکیه و رسیدن غریب شاعر از سفر و پرسیدن کی این غریو چه تعزیه است
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
خوانش ها
دفتر ششم بخش 23 به خوانش شهریار شاهیندژی
حاشیه ها
غلط املائی در دو بیت آخر:
"مؤمن" بجای "ممن" در هر دو بیت.
با تشکر.
---
پاسخ: با تشکر از شما، تصحیح اعمال شد.
در همۀ اشعار دیگر نیز ( که شامل واژۀ "مؤمن" میباشند) این اشتباه موجود است !
با تشکر.
در 3 سطر مانده به آخر "عاشورا"،"عاشوار" و نیز "راه" بجای "ره" درج شده است.
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
در بیت هفتم "آن سوی" باید به "آن سو" تبدیل شود.
در بیت دهم مصرای دوم
اهلم یا علمم میتواند بجای اهل باشد - منطمئن نیست لطف کنید یک بررسی بفرمائید
جناب پرویز به واقع تاسف میخورم از این معنی کردن که چه عرض کنم تفسیر بی پایه و اساس شما از شعر و از شخصیتی که همگان میدانند از مذهب و فرقه وارسته و معتقد به یک دین و آن دین حضرت عشق بودن اگر شما انقدر که تسلط بر شعر های غنی از مضامین عارفانه یزید (بخوانیم عیش و نوش هوس) دارید اندکی اشعار حضرت مولانا رو حداقل اشعاری که در وصف خاندان رسول مکرم حضرت علی و فرزندانش سروده اند و به خصوص شعر مشهور ایشان "کجایید ای شهیدان خدایی..." را مطالعه کرده بودین هرگز اینجا اینگونه اغراض شخصیتونو بی مهابا به اسم معنی و مفهوم این شعر تایپ نمی کردین.
یزید مورد تنفر اغلب اهل سنت هم بوده. این پرویز شاید از وهابی های عربستانی باشد که از یزید پلید طرفداری می کند.
به گفته سنایی:
بر چنین قوم تو لعنت نکنی؟ ننگت باد
لعن الله یزیدا و علی آل یزید
مدعی هان مرد میدانت منم / منکر فکر پریشانت منم
شیعه را ازطعنه بد گو چه باک/زر نگردد تیره از یک مشت خاک
هر چه گویی پاسخت باشد تیار/ هرچه داری درنهان اینک بیار!
شیعه راکافرهمی گویی! خطاست/ حجت وبرهان این حکم از کجاست؟
کو دلیل و حجتت بر این کلام؟ /پس دروغ و کذب گفتی والسلام
گر توسل شرک باشد در خبر/پس امام مشرکین باشد عمر
گر حدیث کار اورا خوانده ای/ چون بدین تیه ضلالت مانده ای؟
ور ندانی آن حدیث راست را/ پس برو بگذر ازین جنگ و مرا
مردگانی راکه گفتی کیستند؟/ کی در این گیتی و چندان زیستند؟
آیه ی قرآن نخواندی تاکنون/ ورنه خامش میشدی زین چند وچون!
گوید آنجا کاین شهیدان زنده اند/نزد ایزد تا ابد پاینده اند
پیشوای ما امیرالمؤمنین(ع)/آن امام و جانشین راستین
نیست در خیل شهیدان خدا؟/ بلکه باشد بهر آنان مقتدا
یا حسین بن علی(ع) سبط رسول(ص)/نور چشم و میوه ی قلب بتول(س)
آن امام و خامس آل عبا/ کیست او؟ باری شهید کربلا.
زنده اند وجاودان و محترم/شافع ما نزد رب ذوالکرم
این فضیلتهاکه گفتی از یزید!/ هست الحق کیش وآیینی جدید!
خرقه ی عرفان برایش دوختی!/از که آخر این حدیث آموختی؟
ای شگفتا زین همه علم وهنر/ کو خودش هم بوده از آن بیخبر!
ورنه گفتی شرح فضل خود بسی!/کاین منم کش نیست همتایم کسی!
مؤمن وخواهان دین بوده ست او؟/ مانع پیکار وکین بوده ست او؟
کاین سخن هرگز نگفتندی چنین/از یزید وشرع و قرآن مبین
دشمن قرآن کجاو دین حق؟/ از کسی چون او مجو آیین حق
از علی(ع) بهتر همی دانی ورا!/ باش تا بینی جزا در آن سرا
حافظ و مدح یزید ای بوالفضول!؟/ تو کجا حافظ شناسی ای جهول!
ازکسی نشنیده ام من این سخن/ کش یزیدی بوده آن استاد فن!
از می وساقی چه دانی؟ بازگو/ عالمی یا شعرخوانی؟ بازگو
ای هواداریزید و دین او/ دیگر از لاطائلات خود مگو!
برهمین مذهب بمانی استوار/تا که گردد روز محشر آشکار
وانگهی معلوم میگردد به ما/چیست کیش راستین نزد خدا
دشمن کس نیستیم اندرجهان/ لیک دوریم از سبیل گمرهان
این خراسان است و مهدپردلان/ بهر حیدر جانسپاریم ای فلان
شعر ما پاسخ به طعن وپند توست/ میتوانی پاسخی گویی درست؟؟
مهر حیدرتا ابد درجان ماست/ پیروی از رهبری ایمان ماست.
والسلام علی من التبع الهدی
محمد رضا جان
کاش یه نگاهی هم به خودمان کنیم ببینیم چه کسی منجمد است؟
آقای اشکان عقیده ی خودشو بیان کرده و دلیل هم داره
تو هم به جای اهانت ، دلایلت رو بیار
موفق باشی
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دوستان
شاید برای بعضی دوستان سوال بشه که بنده چه چیزی گفتم که آقای حسین چنین کامنتی علیه بنده نوشتند . بنده در پاسخ به صحبت های عجیب آقای اشکان نوشته بودم که نمی دانم ایشان جدی این سخنان را گفته اند یا به شوخی . در ضمن گفته بودم که آقای اشکان به جای خواندن تاریخ ، سریال افسانه جومونگ را دیده اند و عجیب تر اینکه ایشان دیگران را هم به منجمد بودن ذهن متهم کرده بودند . پس از کامنت جناب حسین ، قصد پاسخ گویی به ایشان را داشتم . قصد داشتم از ایشان بپرسم آقای اشکان برای فضائلی که برای یزید برشمرده و اتهاماتی که علیه حضرت علی و امام حسین مطرح کرده چه دلایلی را مطرح کرده که شما می گویید آقای اشکان برای گفته های خود دلیل دارد ؟ آنچه ما در کامنت جناب اشکان دیدیم فقط ادعا بود بدون هیچ دلیلی . اما از آنجا که علاقه به درگیری و بحث آن هم بر سر چنین ادعاهای عجیبی نداشتم از مدیریت محترم سایت درخواست کردم کامنت بنده حذف شود . اما در این چند روز هنگام مرور اشعار این سایت به موارد عجیب تری در مورد جناب اشکان برخورد کردم . ایشان ذیل برخی دیگر از اشعار مولوی که در مدح حضرت علی بوده سخنان عجیب دیگری را بر علیه حضرت علی مطرح کرده بود . گویی ایشان بر خود واجب می داند هر جا که سخنی از حضرت علی است بیاید و بر علیه ایشان کامنت نویسی کند . به طور مثال ایشان ذیل شعر بخش 129 مثنوی دفتر ششم که 4 بیت اول آن اشاره به حدیث " من کنت مولاه فعلی مولاه " دارد ، چنین کامنت نوشته : " چهار بیت اول جعلی است و اصلا ربطی به بقیه ابیات ندارند و در ضمن کفر و شرک گویی شده که به اسم مولوی می خواهند مردم رو در ظلمت نگه دارند . "
یا ایشان ذیل اشعار بخش 164 مثنوی دفتر اول ( خدو انداختن خصم در روی امیرالمومنین علی ... ) ، بخش 165 مثنوی دفتر اول ( سوال کردن آن کافر از علی ... ) ، بخش 166 مثنوی دفتر اول ( جواب گفتن امیرالمومنین ... ) ، بخش 167 مثنوی دفتر اول ( گفتن پیغامبر به گوش رکابدار امیرالمومنین ... ) ، بخش 172 مثنوی دفتر اول ( گفتن امیرالمومنین با قرین خود ... ) این چنین کامنت گذاشته اند :
" این ابیات همه جعلی و دروغه و مولوی با توجه به قرآن و هشدارهایی که قرآن در مورد علی به پیامبر و مردم داده ، هرگز علی را مدح نمی کند . "
یا ایشان ذیل شعر " مخمس " دیوان اشعار شیخ بهایی چنین کامنت گذاشته اند :
"با توجه به شعرهای بی محتوا و گاهی شرک آلود و کفر آلود شیخ بهایی ، بی شک این شعر دزدیه . آخه یه چیزایی تو این شعر گفته شده که اگر اونا رو درک می کرد و می فهمید ، عمرا شعرهای دیگه رو نمی گفت . "
...
:|
به نظر این حقیر "آن گوشوار شاهدان" مربوط به میشود به تعبیر پیامبر از امام حسین ع و امام حسن ع که انان را به گوشواره های عرش الهی تعبیر فرموده است.
چنانکه مولانا می فرماید:
چون که سبطین از سرش واقف بودند
گوشواره عرش ربانی شدند.
پس بیت اشاره دارد به این امامان عزیز که هم صحبت و هم مجلس الهی شده اند و حال شما هم سع کنید که اینگونه باشید.
لطفا یا یک حاشیه رو حذف نکنید یا وقتی حذف میکنید نظرات مرتبط با اون رو هم حذف کنید چون باید به دیگران اجازه بدید همه حاشیه ها رو بخونن نه اینکه نظراتی که در مورد یک حاشیه گفته شده رو نگه دارین و اصل حاشیه رو حذف کنید
دوستان همه حق دارن نظر بدن و هرکس به اندازه درک خودش از این شعر متوجه میشه و با عینک خودش نگاه میکنه، ایرادی هم نیست، باید ب نظرات هم احترام بذاریم چون همه انسان هستیم همچون مولوی
آدم واقعا در انسان حیران میمونه که چطور بعضی ها این شعر رو مثالی از توهین به ائمه گرفتن .
مذهب و دین مولوی دین عشق بوده و به هیچ مذهب و دینی تعصب نداشته
صرفا برای کسانی که شنیدن مولوی ضد شیعه و .. بوده شعر معنیش خیلی واضح هست میگه شاعری میبینه تو ی شهری خیلی عزاداری و اینا هست برمیداره بهشون میگه ماجرا چیه ؟ میگن ما داریم برای اون مرد بزرگ عزاداری میکنیم میگه خب من شاعرم بگین صفاتش چیه من ی شعری بگم ی غذایی هم بدین به من ببرم اونا برمیدارن بهش میگن تو چجور آدمی هستی که آدم به این بزرگی مرده همه دنیا گریانن تو اومدی مراسم ب دنبال سیر کردن شکمتی ؟؟ ( تا همینجای ماجرا رو من بشخصه به دفعات و در زمان حاضر در مراسم عاشورا دیدم بعضی ها به دنبال سیر کردن شکم و بعضی ها در توهم گریه و زاری برای چیزی که اصلا معنیشو نمیدونن )
خلاصه که در شعر بعد مولانا از دید شاعر بهشون میگه خب این ماجرا که صد ها سال قبل اتفاق افتاده ! کدوم آدم عاقلی برای مرده ها گریه میکنه شما برای خودتون گریه کنید که اینقدر جاهلید روح اون فرد بزرگ به دیدار حق شتافته شما باید از این خوشحال باشید نه گریان! اگر هم گریان هستید که یعنی اصلا به عالم آخرت و رسیدن به پروردگار اعتقاد ندارید و فقط چون جاهل هستید و فکر میکنید کل زندگی همین دنیای خاکی هست گریه میکنید وگرنه کیه که از دیدار با خداوند غمزده باشه و اشک بریزه !
جدا از این ماجرا من خودم شاهد بودم آدم های که حتی با بچه خردسال هم رابطه نامشروع داشتن ولی هر سال بساط مراسم عاشورا و .. شون برقرار بوده همیشه هم بزرگترین دیگ رو خودشون برمیداشتن ! کجا آدمی که حقیقت کربلا و این که اون انسان بزرگ چرا شهید شد رو میدونه این جور توی صورت ها خودش رو غرق میکنه؟ حضرت عیسی ، ابراهیم و حضرت محمد( ص ) اومدن که جاهلیت رو پایان بدن نه این که جاهلیت از شکلی به شکل دیگه تغییر پیدا کنه تا قبل برای خدایان و بت ها و فرعون نذورات میکردن الان برای امام حسین (ع) .
حالا شما به من بگید کجای این ماجرا توهین هست ؟
ای انسان به خود آی !
آینه چون نقش تو بنمود راست / خود شکن آینه شکستن خطاست
این صحبت ها برای کسانی هست که در ظاهر ماجرا غرق شدن و از سر عادت هر سال عزاداری میکنن و گرنه که اگر کسی با دانایی و از روی فهم و بخاطر عشق و مهلک بودن اون حادثه یا بخاطر این که بدونه خودش هم کمتر از یزید ظلم نکرده ، گریه کنه ارزشمنده هر چند بنظر بنده حقیر چیزی برای گریه وجود نداره چون گریه نشانه غم و اندوه است ، غم و اندوه مربوط به این جسم خاکی است ولی کاری که حسین ( ع ) کرد نشانه شجاعت و مبارزه با جهل و ظلم هست که همه انسان ها باید انجام بدن و این انسان رو ده ها برابر بیشتر از این که غمگین کنه به وجد و شوق میاره.
اگر انسان نذر کرد و نذرش باعث شد از مادیات دور بشه و افق جدیدی از درک روش باز بشه ارزشمنده وگرنه اگر تبدیل شد به تجارت که خدایا ی گوسفندی بهت میدم تو هم ی شغلی بهم بده یا الان که گوسفند ها انگار بجای علف سبز دلار سبز میخورن و قیمتشون بالاست انسان تا ماه ها حسرت خورد که چرا ارزونتر نخریدم چرا پوستش رو نگه نداشتم الان گرونتر بفروشم چرا به فلانی گوشت دادم ، این ها باعث میشن اون نذر ذره ای ارزش نداشته و حتی آدم رو بیشتر در تاریکی ها و حرص و جهل فرو ببره .
گرنه موشی دزد در انبار ماست / گندم اعمال چهل ساله کجاست ؟
برای کسی که پیرو پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هست روایت ثقلین کافی است انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا من در میان شما دو ثقل کتاب و عترتم را به جا می گذارم اگر به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمیشوید. زیارت و عزاداری و گریه بر سیدالشهدا علیه السلام دستور ائمه علیهم السلام است