برگردان به زبان ساده
اعجمی ترکی سحر آگاه شد
وز خمار خمر مطربخواه شد
هوش مصنوعی: زبان ترکی، مانند جادوگری، او را به حالتی آگاه کرده و از مستی شراب به وجد آمده و خواهان موسیقی و ساز و آواز شده است.
مطرب جان مونس مستان بود
نقل و قوت و قوت مست آن بود
هوش مصنوعی: آوازهخوان، جانِ خوشنوای مینوشان است و آنچه که مستان را سرحال میآورد، همین نغمهها و شگفتیهای مینوشی است.
مطرب ایشان را سوی مستی کشید
باز مستی از دم مطرب چشید
هوش مصنوعی: موسيقیدان آنان را به سوی شادی و نوشیدلی برد، و دوباره خود شادی را از نغمههای آن موسیقیدان چشید.
آن شراب حق بدان مطرب برد
وین شراب تن ازین مطرب چرد
هوش مصنوعی: این شراب حقیقت را آن موزن به دوش میبرد و این شراب جسم را از این موزن مینوازد.
هر دو گر یک نام دارد در سخن
لیک شتان این حسن تا آن حسن
هوش مصنوعی: هر دو در صحبت اسم یکسانی دارند اما زیبایی یکی با دیگری متفاوت است.
اشتباهی هست لفظی در بیان
لیک خود کو آسمان تا ریسمان
هوش مصنوعی: در بیان این مطلب شاید اشتباهی در واژهها وجود داشته باشد، اما تو خود را به آسمان برسان، تا به فروغ و روشنایی دست یابی.
اشتراک لفظ دایم رهزنست
اشتراک گبر و مؤمن در تنست
هوش مصنوعی: تفاوتهای ظاهری و واژهها میتواند گمراهکننده باشد؛ گاهی اوقات، افراد مختلف به یکدیگر نزدیکتر از آن چیزی هستند که فکر میکنیم. این بیت به ما یادآوری میکند که ممکن است گروههایی با باورها و عقاید متفاوت، در عمق وجود خود مشابهتهایی داشته باشند.
جسمها چون کوزههای بستهسر
تا که در هر کوزه چه بود آن نگر
هوش مصنوعی: جسمها مانند کوزههای سربسته هستند؛ بنابراین باید در هر کوزه توجه کرد که چه چیزی وجود دارد.
کوزهٔ آن تن پر از آب حیات
کوزهٔ این تن پر از زهر ممات
هوش مصنوعی: این بیت به تفاوت دو نوع وجود اشاره دارد. یکی مانند کوزهای است که از آب حیات پر شده و به زندگی و تازگی اشاره دارد، در حالی که دیگری مملو از زهر ممات است که نشانهای از مرگ و نابودی است. بنابراین، این دو حالت نمادین از دو نوع زندگی متفاوت هستند که یکی سرشار از زندگی و دیگری غرق در درد و مرگ است.
گر به مظروفش نظر داری شهی
ور به ظرفش بنگری تو گمرهی
هوش مصنوعی: اگر به محتوای درون چیزی توجه کنی، برایت ارزشمند است، اما اگر فقط به ظاهر آن نگاه کنی، نمیتوانی به درستی آن را بشناسی و گمراه خواهی شد.
لفظ را مانندهٔ این جسم دان
معنیش را در درون مانند جان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که کلمات و عبارات مانند جسمی هستند که ظاهر دارند، اما معانی آنها در درون، درست مانند روحی که در بدن وجود دارد، زندگی میکنند و عمیقتر از ظاهرشان هستند.
دیدهٔ تن دایما تنبین بود
دیدهٔ جان جان پر فن بین بود
هوش مصنوعی: چشم جسم دائماً مشغول دیدن امور دنیوی و ظاهری است، اما چشم جان و دل به مشاهده واقعیتهای عمیقتر و معنوی میپردازد.
پس ز نقش لفظهای مثنوی
صورتی ضال است و هادی معنوی
هوش مصنوعی: پس از شکل و الفاظ مثنوی، معنای واقعی و هدایت کننده وجود دارد.
در نبی فرمود کاین قرآن ز دل
هادی بعضی و بعضی را مضل
هوش مصنوعی: در کلام پیامبر گفته شده است که این قرآن برخی را هدایت میکند و برخی دیگر را به گمراهی میکشاند.
الله الله چونک عارف گفت می
پیش عارف کی بود معدوم شی
هوش مصنوعی: خدا خدا، زیرا عارف میگوید: در پیش عارف، چه کسی میتواند وجود نداشته باشد؟
فهم تو چون بادهٔ شیطان بود
کی ترا وهم می رحمان بود
هوش مصنوعی: فهم تو به اندازهٔ شراب شیطانی بود، پس چگونه میتوانی خیال رحمانیت را در سر پرورش دهی؟
این دو انبازند مطرب با شراب
این بدان و آن بدین آرد شتاب
هوش مصنوعی: این دو نفر با هم خوش میگذرانند، یکی با شراب و دیگری با موسیقی. این نشاندهندهی تبادل و شتاب در لذتبردن از زندگی است.
پر خماران از دم مطرب چرند
مطربانشان سوی میخانه برند
هوش مصنوعی: بسیاری از افرادی که مست و شاداب هستند، تحت تأثیر نواهای مطربان، به سمت میخانه و شادی میروند.
آن سر میدان و این پایان اوست
دل شده چون گوی در چوگان اوست
هوش مصنوعی: این دل مانند گوی در بازی چوگان است که در میدان زندگی در حال حرکت و بازی کردن است. سر میدان نشاندهنده آغاز و پایان نشاندهنده نتیجه این بازی است.
در سر آنچه هست گوش آنجا رود
در سر ار صفراست آن سودا شود
هوش مصنوعی: در اینجا بیان میشود که اگر کسی به چیزی فکر کند و ذهنش را به آن مشغول کند، به راحتی جذب آن میشود و در واقع، آن فکر یا احساس میتواند به واقعیت تبدیل شود. به عبارت دیگر، تمرکز بر افکار خاص میتواند انسان را به سمتی که در ذهنش دارد، هدایت کند.
بعد از آن این دو به بیهوشی روند
والد و مولود آنجا یک شوند
هوش مصنوعی: پس از آن، والد و فرزند به حالت غش میرسند و در آنجا یکی میشوند.
چونک کردند آشتی شادی و درد
مطربان را ترک ما بیدار کرد
هوش مصنوعی: زمانی که شادی و درد با هم صلح کردند، نوازندگان ما را از خواب بیدار کردند.
مطرب آغازید بیتی خوابناک
که انلنی الکاس یا من لا اراک
هوش مصنوعی: خواننده شروع به اجرای شعری خوابآور کرد که به نوعی دربارهی نوشیدن و تشنگی صحبت میکند و بیانگر حالتی است که در آن کسی به دنبال فردی است که نمیبیند.
انت وجهی لا عجب ان لا اراه
غایة القرب حجاب الاشتباه
هوش مصنوعی: تو را مینگرم، اما چه عجب که تو را نمیبینم؛ زیرا نزدیکترین جایگاه نیز پردهای از اشتباه است.
انت عقلی لا عجب ان لم ارک
من وفور الالتباس المشتبک
هوش مصنوعی: تو نیکی و خردی، جا دارد اگر تو را از دست ندهم، چون در پیچیدگیهای زندگی گم شدهام.
جئت اقرب انت من حبل الورید
کم اقل یا یا نداء للبعید
هوش مصنوعی: من به نزدیکی تو آمدهام، تو به من نزدیکتر از شریانهای بدنم هستی. ای دوست، تو را صدا میزنم؛ حتی اگر دور هستی.
بل اغالطهم انادی فی القفار
کی اکتم من معی ممن اغار
هوش مصنوعی: من در دشتهای خالی فریاد میزنم و آنها را گمراه میکنم تا نتوانند متوجه شوند که چه کسانی در کنار من هستند و چه کسی به من حمله کرده است.