برگردان به زبان ساده
شعله میزد آتش جان سفیه
که آتشی بود الولد سر ابیه
هوش مصنوعی: آتش بیخود و نابخردی از خود شعله میزد که در واقع، آن آتش از ویژگیهای پدرش بود.
نه غلط گفتم که بد قهر خدا
علتی را پیش آوردن چرا
هوش مصنوعی: من ندانسته چیزی نگفتم، چرا که قهر خداوند به وجود علتهای مشخصی وابسته است.
کار بیعلت مبرا از علل
مستمر و مستقرست از ازل
هوش مصنوعی: این کار از هر دلیل و علت بینیاز است و از همان ابتدا بیتکلف و ثابت باقی مانده است.
در کمال صنع پاک مستحث
علت حادث چه گنجد یا حدث
هوش مصنوعی: در نهایت زیبایی و کمال آفرینش، علت و منبع هر چیزی که به وجود آمده، در چیزی که حادث شده، چه جایگاهی دارد؟
سر آب چه بود آب ما صنع اوست
صنع مغزست و آب صورت چو پوست
هوش مصنوعی: در کنار آب، چه چیزی وجود دارد؟ آب ما ساختهی اوست. این ساختهی الهی، مانند مغز است و آب همچون پوست به نظر میرسد.
عشق دان ای فندق تن دوستت
جانت جوید مغز و کوبد پوستت
هوش مصنوعی: عشق، ای فندق، بدن دوستت جان تو را مانند مغز میطلبد و پوست تو را میکوبد.
دوزخی که پوست باشد دوستش
داد بدلنا جلودا پوستش
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که کسی که در زندگی دچار مشکل و سختیهای روحی و روانی است، از چنان شرایطی فرار نمیکند و در عوض بر دوستی با خود واقعیاش تأکید میکند. او با این که در ظاهر ممکن است درد و رنجی را تحمل کند، اما به جستجوی زندگی عمیقتر و معنا دار در خود میپردازد.
معنی و مغزت بر آتش حاکمست
لیک آتش را قشورت هیزمست
هوش مصنوعی: عقل و اندیشهات تحت تأثیر آتش قرار دارد، اما این آتش نیاز به هیزم برای شعلهور شدن دارد.
کوزهٔ چوبین که در وی آب جوست
قدرت آتش همه بر ظرف اوست
هوش مصنوعی: کوزهای چوبی وجود دارد که درون آن آب جمع شده است، اما این کوزه تحت تأثیر قدرت آتش قرار دارد و ممکن است آسیب ببیند.
معنی انسان بر آتش مالکست
مالک دوزخ درو کی هالکست
هوش مصنوعی: انسان بر آتش تسلط دارد و کسی که در دوزخ فرمانروایی میکند، بر آن آتش مسلط نیست.
پس میفزا تو بدن معنی فزا
تا چو مالک باشی آتش را کیا
هوش مصنوعی: پس با سعی و تلاش خود بر معنای وجودیات بیفزا، تا وقتی که صاحب توانایی و قدرت باشی، میتوانی بر آتش مدیریت کنی.
پوستها بر پوست میافزودهای
لاجرم چون پوست اندر دودهای
هوش مصنوعی: چونکه برچسبها و ظاهرها به هم انباشته شدهاند، پس طبیعی است که در دل این آشفتگیها و پیچیدگیها غرق شوی.
زانک آتش را علف جز پوست نیست
قهر حق آن کبر را پوستین کنیست
هوش مصنوعی: چون آتش نیاز به علف دارد، تنها چیزی که برایش مانع است، پوستی است که بر آن قرار دارد. خشم خداوند میتواند آن کبر و خودبزرگبینی را از بین ببرد.
این تکبر از نتیجهٔ پوستست
جاه و مال آن کبر را زان دوستست
هوش مصنوعی: تکبر و خودپسندی ناشی از داشتن مقام و ثروت است و این خودپسندی به خاطر دوستی با آن داراییها شکل میگیرد.
این تکبر چیست غفلت از لباب
منجمد چون غفلت یخ ز آفتاب
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به حالتی اشاره دارد که فردی به خودبزرگبینی و تکبر دچار میشود، در حالی که از حقیقت و عمق وجود خود غافل است. همچون یخی که در سایه مانده و از گرما و نور آفتاب بیخبر است، او نیز از درک واقعیات و زیباییهای زندگی دور مانده و در غفلتی به سر میبرد.
چون خبر شد ز آفتابش یخ نماند
نرم گشت و گرم گشت و تیز راند
هوش مصنوعی: زمانی که خورشید در آسمان ظاهر شد، دیگر خبری از یخ نماند و همهچیز نرم و گرم شد و با شتاب به حرکت در آمد.
شد ز دید لب جملهٔ تن طمع
خوار و عاشق شد که ذل من طمع
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و محبت لبها، تمام وجود من به محبت و عشق گرایش پیدا کرد و به خاطر فقر و نیازم، تسلیم عشق شدم.
چون نبیند مغز قانع شد به پوست
بند عز من قنع زندان اوست
هوش مصنوعی: اگر درک عمیق موضوع از دست برود، انسان تنها به ظواهر و سطح کار قناعت میکند. در این صورت، محدودیتها و مشکلات به عنوان زندانی برای او عمل میکنند.
عزت اینجا گبریست و ذل دین
سنگ تا فانی نشد کی شد نگین
هوش مصنوعی: در این دنیا، نیکی و احترام در دستان افرادی قرار دارد که در مسیر نادرست گام میزنند، و تا زمانی که دین و ایمان به طور کامل از بین نروند، اعتباری به دست نمیآید.
در مقام سنگی آنگاهی انا
وقت مسکین گشتن تست وفنا
هوش مصنوعی: در جایگاه یک سنگ سخت، زمانی که به مسکینی و فنا دچار میشوی، این وضعیت تنها متعلق به توست.
کبر زان جوید همیشه جاه و مال
که ز سرگینست گلخن را کمال
هوش مصنوعی: غرور و تکبر همیشه در جستجوی مقام و ثروت است، همانگونه که گلخانه، برای زیبایی و کمال، نیاز به خاک مناسب دارد.
کین دو دایه پوست را افزون کنند
شحم و لحم و کبر و نخوت آکنند
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند تظاهر، فریب و ظاهرگرایی اشاره دارد. بیان میکند که برخی افراد، به جای اصل و ذات خود، سعی دارند فقط ظاهر خود را زیبا و جذاب نشان دهند و بر اساس زرق و برق، خود را جلوه دهند. این افراد سعی میکنند با افزودن ویژگیهایی مانند ثروت و قدرت به خود، تصورات نادرستی از خود ارائه دهند. در واقع، این رفتار نه تنها به ساختن تصویری کاذب از خود کمک میکند، بلکه باعث میشود ارزشهای واقعی و اخلاقی در پس این زرق و برقها پنهان شوند.
دیده را بر لب لب نفراشتند
پوست را زان روی لب پنداشتند
هوش مصنوعی: چشم را به لب کسی که در آنجا ایستاده، نداشتهاند و به خاطر این که پوست لب را دیدند، آن را لب تصور کردند.
پیشوا ابلیس بود این راه را
کو شکار آمد شبیکهٔ جاه را
هوش مصنوعی: این راهی که در پیش است، همان راهی است که ابلیس به آن هدایت میکند و در آن، هرکس که به دنبال جاه و مقام باشد، به دام میافتد.
مال چون مارست و آن جاه اژدها
سایهٔ مردان زمرد این دو را
هوش مصنوعی: مال مانند مار است و مقام و جایگاه مانند اژدها؛ سایهٔ این دو ویژگی بر مردان بزرگ میافتد.
زان زمرد مار را دیده جهد
کور گردد مار و رهرو وا رهد
هوش مصنوعی: از آن زمرد، مار به تعقیب میافتد و در نتیجه، مار نابینا میشود و راه را گم میکند.
چون برین ره خار بنهاد آن رئیس
هر که خست او گفته لعنت بر بلیس
هوش مصنوعی: وقتی آن رئیس بر این راه خارهایی گذاشت، هر کس که از این مسیری که او تعیین کرده، خسته شود، لعنت بر ابلیس را گفته است.
یعنی این غم بر من از غدر ویست
غدر را آن مقتدا سابقپیست
هوش مصنوعی: این غم که بر من نشسته، ناشی از خیانت اوست و به نوعی، خیانت او پیشینهای دارد که منجر به این احساس شده است.
بعد ازو خود قرن بر قرن آمدند
جملگان بر سنت او پا زدند
هوش مصنوعی: پس از او، قرنها بر هم گذشتند و مردم به شیوه او پا گذاشتند.
هر که بنهد سنت بد ای فتا
تا در افتد بعد او خلق از عمی
هوش مصنوعی: هر کسی که سنت نادرستی را پایهگذاری کند، پس از او مردم به تباهی خواهند افتاد.
جمع گردد بر وی آن جمله بزه
کو سری بودست و ایشان دمغزه
هوش مصنوعی: جمع میشود بر او (شخصی که مورد نظر است) همه آن چیزهایی که خطاها و ناپسندیها را شامل میشوند، زیرا که او سر و صورتش در گناهان و ناپسندها مشخص است.
لیک آدم چارق و آن پوستین
پیش میآورد که هستم ز طین
هوش مصنوعی: اما آدم با چارق و آن پوستین به جلو میآید تا نشان دهد که من از خاک هستم.
چون ایاز آن چارقش مورود بود
لاجرم او عاقبت محمود بود
هوش مصنوعی: ایاز، به خاطر اینکه از چهارچوبهای محدود خود عبور کرد و به مقام محمود رسید، در نهایت موفق و شایسته شد.
هست مطلق کارساز نیستیست
کارگاه هستکن جز نیست چیست
هوش مصنوعی: وجود مطلق، سازنده نیستی است. کارگاه هستی چیزی جز نیستی نیست.
بر نوشته هیچ بنویسد کسی
یا نهاله کارد اندر مغرسی
هوش مصنوعی: اگر کسی بر روی نوشتهای چیزی بنویسد یا نهالی در زمین بکارد، کارد در دل آن نشسته است.
کاغذی جوید که آن بنوشته نیست
تخم کارد موضعی که کشته نیست
هوش مصنوعی: کاغذی که چیزی بر روی آن نوشته نشده است، به دنبال جایی میگردد که کارد به آن جا نرسیده و کسی کشته نشده است.
تو برادر موضع ناکشته باش
کاغذ اسپید نابنوشته باش
هوش مصنوعی: تو برادر، در موقعیت نابجا نایست و کاغذ سفید را بدون نوشتن رها کن.
تا مشرف گردی از نون والقلم
تا بکارد در تو تخم آن ذوالکرم
هوش مصنوعی: تا زمانی که به علم و دانش آشنا شوی و آگاهیهای لازم را کسب کنی، میتوانند در وجود تو بذر معرفت و خلاقیت را بکارند.
خود ازین پالوده نالیسیده گیر
مطبخی که دیدهای نادیده گیر
هوش مصنوعی: از این آش شلهقلمکاری که خودت پختهای، ناله نکن، بلکه به کسی که نمیداند چطور پخته شده، نگاه کن.
زانک ازین پالوده مستیها بود
پوستین و چارق از یادت رود
هوش مصنوعی: چون از این حالت شاداب و سرمست میباشی، نشانههایی از آن در وجودت خواهد ماند و خاطراتت به تدریج فراموش میشود.
چون در آید نزع و مرگ آهی کنی
ذکر دلق و چارق آنگاهی کنی
هوش مصنوعی: زمانی که از دنیا رفتن و مرگ به سراغت بیاید، آهی میکشی و یاد لباس بیقیمت و ناپایدار زندگیات میافتی.
تا نمانی غرق موج زشتیی
که نباشد از پناهی پشتیی
هوش مصنوعی: تا زمانی که در دنیای زشتی و مشکلات غرق نشوی، نیاز به پناه و حامی نخواهی داشت.
یاد ناری از سفینهٔ راستین
ننگری در چارق و در پوستین
هوش مصنوعی: به یاد دوزخی باش که در سفینهٔ واقعی به آن اشاره میشود و به جای توجه به زینتهای ظاهری و لباسهای ساده و بیارزش، به حقیقت و اصل ماجرا فکر کن.
چونک درمانی به غرقاب فنا
پس ظلمنا ورد سازی بر ولا
هوش مصنوعی: وقتی که درمانی در میان غرقاب فنا وجود ندارد، به همین دلیل ظلمی بر حقایق و واقعیتها روا داشتهایم.
دیو گوید بنگرید این خام را
سر برید این مرغ بیهنگام را
هوش مصنوعی: دیو میگوید: به این نادان نگاه کنید، سر این پرنده بیموقع را ببرید.
دور این خصلت ز فرهنگ ایاز
که پدید آید نمازش بینماز
هوش مصنوعی: این ویژگی را از فرهنگ ایاز دور کن، زیرا نتیجهاش این میشود که نمازش بینماز خواهد بود.
او خروس آسمان بوده ز پیش
نعرههای او همه در وقت خویش
هوش مصنوعی: او به عنوان خروس آسمان شناخته میشود و صداهای او در زمان مناسب به گوش میرسد.