بخش ۷۶ - حکمت نظر کردن در چارق و پوستین کی فلینظر الانسان مم خلق
بازگردان قصهٔ عشق ایاز
که آن یکی گنجیست مالامال راز
میرود هر روز در حجرهٔ برین
تا ببیند چارقی با پوستین
زانک هستی سخت مستی آورد
عقل از سر شرم از دل میبرد
صد هزاران قرن پیشین را همین
مستی هستی بزد ره زین کمین
شد عزازیلی ازین مستی بلیس
که چرا آدم شود بر من رئیس
خواجهام من نیز و خواجهزادهام
صد هنر را قابل و آمادهام
در هنر من از کسی کم نیستم
تا به خدمت پیش دشمن بیستم
من ز آتش زادهام او از وحل
پیش آتش مر وحل را چه محل
او کجا بود اندر آن دوری که من
صدر عالم بودم و فخر زمن
بخش ۷۵ - بیان آنک آنچ بیان کرده میشود صورت قصه است وانگه آن صورتیست کی در خورد این صورت گیرانست و درخورد آینهٔ تصویر ایشان و از قدوسیتی کی حقیقت این قصه راست نطق را ازین تنزیل شرم میآید و از خجالت سر و ریش و قلم گم میکند و العاقل یکفیه الاشاره: زانک پیلم دید هندستان به خواببخش ۷۷ - خلق الجان من مارج من نار و قوله تعالی فی حق ابلیس انه کان من الجن ففسق: شعله میزد آتش جان سفیه
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بازگردان قصهٔ عشق ایاز
که آن یکی گنجیست مالامال راز
هوش مصنوعی: داستان عشق ایاز را دوباره بگو، زیرا آن داستان پر از اسرار و زیباییهای ارزشمند است.
میرود هر روز در حجرهٔ برین
تا ببیند چارقی با پوستین
هوش مصنوعی: هر روز در اتاق خود میرود تا ببیند کفشی که با پوست درست شده است.
زانک هستی سخت مستی آورد
عقل از سر شرم از دل میبرد
هوش مصنوعی: وجود انسان باعث میشود که او به شدت غرق لذتها و نشئگیها شود و این حال و هوا باعث میشود که عقل از سر او بیرون برود و شرم از دلش پاک شود.
صد هزاران قرن پیشین را همین
مستی هستی بزد ره زین کمین
هوش مصنوعی: هزاران قرن پیش، همین حالت مستی و شیدایی ما بوده که از این دام و تله رهایی یافته است.
شد عزازیلی ازین مستی بلیس
که چرا آدم شود بر من رئیس
هوش مصنوعی: از این مستی بلیس، من شدیداً به حالت عزازیلی درآمدم؛ زیرا که چرا آدم باید بر من فرمانروایی کند؟
خواجهام من نیز و خواجهزادهام
صد هنر را قابل و آمادهام
هوش مصنوعی: من هم صاحب منصب هستم و هم فرزند صاحب منصب، و از هر هنری برخوردار و آماده یادگیری و انجام کارها هستم.
در هنر من از کسی کم نیستم
تا به خدمت پیش دشمن بیستم
هوش مصنوعی: من در هنر چیزی از دیگران کم ندارم، بنابراین برای خدمت به دشمن عقبنشینی نخواهم کرد.
من ز آتش زادهام او از وحل
پیش آتش مر وحل را چه محل
هوش مصنوعی: من از آتش به دنیا آمدهام و او از وحل (تعبیر روحانی) است. قبل از آتش، وضعیت وحل چه ارزشی دارد؟
او کجا بود اندر آن دوری که من
صدر عالم بودم و فخر زمن
هوش مصنوعی: او کجا بود در آن زمان دور که من در اوج عالم و بزرگتر از زمان خود بودم.
حاشیه ها
1393/11/07 14:02
بیت پنجم واژه ی عزراییل غلط است . باید عزازیل باشد.
شد عزازیلی ازین مستی بلیس....
عزازیل نام دیگر ابلیس است . به معنای عزیز خداوند.چون ابلیس پیش از رانده شدن ، محبوب خداوند بود.
1395/05/23 07:07
محمد حسن
شد عزرائیلی ازین مستی بلیس اشتباه است . تغییر کند به
شد عزازیلی ازین مستی بلیس
1397/05/31 00:07
بهمن شریف
با درود در مورد بیت پنجم دوستان توضیح دادند اما تا کنون اصلاح نشده تمن دارم که اصلاح فرمائید .