برگردان به زبان ساده
پس ایاز مهرافزا بر جهید
پیش تخت آن الغ سلطان دوید
هوش مصنوعی: پس ایاز مهرافزا به سوی تخت سلطان دوید و جلو رفت.
سجدهای کرد و گلوی خود گرفت
کای قبادی کز تو چرخ آرد شگفت
هوش مصنوعی: شخصی در حال سجده کردن است و گلوی خود را محکم گرفته و با صدای بلند میگوید، ای خداوندی که به خاطر تو، جهان به شگفتی میآید.
ای همایی که همایان فرخی
از تو دارند و سخاوت هر سخی
هوش مصنوعی: ای پرندهای که بزرگانی از نعمتهای تو بهرهمند هستند و هر بخشندهای از سخاوت تو استفاده میکند.
ای کریمی که کرمهای جهان
محو گردد پیش ایثارت نهان
هوش مصنوعی: ای بخشندهای که بخششهای دنیا در برابر ایثار تو ناچیز و پنهان میگردد.
ای لطیفی که گل سرخت بدید
از خجالت پیرهن را بر درید
هوش مصنوعی: ای لطیف و زیبا، وقتی که گل سرخ تو را دید، از شرم پیراهنش را دریده و به سوی تو شتافت.
از غفوری تو غفران چشمسیر
روبهان بر شیر از عفو تو چیر
هوش مصنوعی: از بخشش تو، چشمهای سیر روباهان از عفوت قویتر از شیران میشوند.
جز که عفو تو کرا دارد سند
هر که با امر تو بیباکی کند
هوش مصنوعی: به جز رحمت و بخشش تو، هیچکس نمیتواند به کسی اعتماد کند. هر کسی که با بیپروا اقدام به کارهای ناپسند کند، به دنبال عذرخواهی توست.
غفلت و گستاخی این مجرمان
از وفور عفو تست ای عفوران
هوش مصنوعی: این مجرمان به خاطر وفور عفو و بخشش تو دچار غفلت و جسارت شدهاند، ای کسانی که عفو میکنی.
دایما غفلت ز گستاخی دمد
که برد تعظیم از دیده رمد
هوش مصنوعی: همیشه از بیتوجهی به رفتارهای ناپسند دوری کن، زیرا این بیتوجهی باعث میشود تا احترام و ارادت از دید تو ناپدید شود.
غفلت و نسیان بد آموخته
ز آتش تعظیم گردد سوخته
هوش مصنوعی: اگر در غفلت و فراموشی بیفتی، به مانند آتش که نشانهٔ احترام را میسوزاند، دچار آسیب و سوختگی خواهی شد.
هیبتش بیداری و فطنت دهد
سهو نسیان از دلش بیرون جهد
هوش مصنوعی: وقتی انسان با هیبت و جلال او روبرو میشود، به او بیداری و هوشیاری میبخشد و همه فراموشیها و ناهماهنگیهای ذهنی از قلبش پاک میشود.
وقت غارت خواب ناید خلق را
تا بنرباید کسی زو دلق را
هوش مصنوعی: در زمان هجوم و اختلال، مردم نمیتوانند بخوابند تا اینکه یکی به آنها گوشزد کند که از وضعیت آگاه شوند یا از خطر دوری کنند.
خواب چون در میرمد از بیم دلق
خواب نسیان کی بود با بیم حلق
هوش مصنوعی: وقتی خواب به انسان نزدیک میشود، از ترس دلق (لباس) خواب، فراموشی چه بسا با ترس حلق (گلو یا جان) همراه باشد. در واقع، این خواب و فراموشی همیشه یکدیگر را میترسانند.
لاتؤاخذ ان نسینا شد گواه
که بود نسیان بوجهی هم گناه
هوش مصنوعی: اگر فراموش کردیم، ما را مؤاخذه نکنید، زیرا فراموشی به دلیل مشکلاتی که داریم، خود گناه نیست.
زانک استکمال تعظیم او نکرد
ورنه نسیان در نیاوردی نبرد
هوش مصنوعی: چون نتوانستی به خوبی عظمت او را رعایت کنی، فراموشی در زندگیات راه پیدا نکرد.
گرچه نسیان لابد و ناچار بود
در سبب ورزیدن او مختار بود
هوش مصنوعی: هرچند فراموشی امری اجتنابناپذیر است، اما انسان در انتخاب علتهای آن اختیار دارد.
که تهاون کرد در تعظیمها
تا که نسیان زاد یا سهو و خطا
هوش مصنوعی: کسی که در احترام و بزرگداشتها سهلانگاری کرده، ممکن است به فراموشی یا اشتباه دچار شود.
همچو مستی کو جنایتها کند
گوید او معذور بودم من ز خود
هوش مصنوعی: شخصی مانند مستی که کارهای ناپسند انجام میدهد، میگوید من از خودم بیخبر بودم و معذورم.
گویدش لیکن سبب ای زشتکار
از تو بد در رفتن آن اختیار
هوش مصنوعی: میگوید: اما ای بدکار، دلیل اینکه از تو دور شدهام، به خاطر خودت است.
بیخودی نامد بخود تش خواندی
اختیارت خود نشد تش راندی
هوش مصنوعی: در حالت بیخودی، خود را به دست نمیآوری و وقتی فریاد میزنی، اختیار خودت را از دست میدهی.
گر رسیدی مستی بیجهد تو
حفظ کردی ساقی جان عهد تو
هوش مصنوعی: اگر به حال مستی رسیدی و بدون تلاش توانستی از خود محافظت کنی، ای ساقی، جانم به عهد تو پایبند است.
پشتدارت بودی او و عذرخواه
من غلام زلت مست اله
هوش مصنوعی: در پشت تو کسی بود که برای من عذرخواهی میکرد، من هم بقیق مدح و محبت را به دور از خطا بیان میکردم.
عفوهای جمله عالم ذرهای
عکس عفوت ای ز تو هر بهرهای
هوش مصنوعی: بخشودگیهای همه موجودات به اندازه یک دانه است، اما بخشش تو بینهایت است و از آن بهرهای هر کس میبرد.
عفوها گفته ثنای عفو تو
نیست کفوش ایها الناس اتقوا
هوش مصنوعی: بیت به مفهوم این است که بخششهای خداوند نشاندهنده بزرگ بودن و عظمت عفوی اوست و به مردم توصیه میکند که از عذاب الهی بترسند و به تقوای الهی توجه کنند.
جانشان بخش و ز خودشان هم مران
کام شیرین تو اند ای کامران
هوش مصنوعی: روح و جانشان را ببخش و آنها را از خود دور نکن، زیرا که کام شیرین تو از آنهاست، ای کسی که کامروا هستی.
رحم کن بر وی که روی تو بدید
فرقت تلخ تو چون خواهد کشید
هوش مصنوعی: رحم کن به او که چشمانش همواره به روی توست، زیرا که دوری و جدایی از تو برایش بسیار دردناک خواهد بود.
از فراق و هجر میگویی سخن
هر چه خواهی کن ولیکن این مکن
هوش مصنوعی: هر چه میخواهی درباره دوری و جدایی صحبت کن، اما این کار را نکن.
صد هزاران مرگ تلخ شصت تو
نیست مانند فراق روی تو
هوش مصنوعی: مرگهای بسیار دردناک به اندازه جدایی از روی تو نخواهد بود.
تلخی هجر از ذکور و از اناث
دور دار ای مجرمان را مستغاث
هوش مصنوعی: دوری و جدایی از مردان و زنان را از خود دور کن، ای مجرمان، به آن کسی که به تو پناه آورده است.
بر امید وصل تو مردن خوشست
تلخی هجر تو فوق آتشست
هوش مصنوعی: مردن بر اساس آرزوی دیدار تو لذتبخش است، اما فاصله و جدایی از تو به اندازهای دردناک است که حتی بیشتر از آتش میسوزاند.
گبر میگوید میان آن سقر
چه غمم بودی گرم کردی نظر
هوش مصنوعی: گبر میگوید در آن دنیای پرتنش و سخت، چه غمی داشتم وقتی که توجه تو مرا گرم کرد.
کان نظر شیرین کنندهٔ رنجهاست
ساحران را خونبهای دست و پاست
هوش مصنوعی: نگاه او به مانند یک قند است که رنجها را تسکین میدهد؛ برای سحرکنندگان، بهایی که باید برای دست و پا بپردازند، خون است.