برگردان به زبان ساده
آن یکی با شمع برمیگشت روز
گرد بازاری دلش پر عشق و سوز
هوش مصنوعی: یک نفر با شمع، در هنگام شب به بازار برمیگشت و دلش پر از عشق و احساسات سوزان بود.
بوالفضولی گفت او را کای فلان
هین چه میجویی به سوی هر دکان
هوش مصنوعی: بوالفضل به او گفت: "ای فلانی، چرا به هر جا سر میزنی و دنبال چه چیزی هستی؟"
هین چه میگردی تو جویان با چراغ
در میان روز روشن چیست لاغ
هوش مصنوعی: ها! چرا در روز روشن با چراغ میگردی و دنبال چیزی هستی که وجود ندارد؟
گفت میجویم به هر سو آدمی
که بود حی از حیات آن دمی
هوش مصنوعی: فردی میگوید که در هر جا به دنبال کسی میگردم که زنده و روحی سرزنده داشته باشد، به خاطر زندگیای که در لحظهای که او را میبینم، وجود دارد.
هست مردی گفت این بازار پر
مردمانند آخر ای دانای حر
هوش مصنوعی: مردی به دیگران گفت که این بازار پر از افرادی است و تو ای دانای بزرگ، به خوبی میدانی که این حقیقت چیست.
گفت خواهم مرد بر جادهٔ دو ره
در ره خشم و به هنگام شره
هوش مصنوعی: گفت: میخواهم در مسیر دو راهی، یکی زمانی که خشم وجود دارد و دیگری زمانی که ناملایمات پیش میآید، جان خود را بگذارم.
وقت خشم و وقت شهوت مرد کو
طالب مردی دوانم کو به کو
هوش مصنوعی: در زمان خشم و شهوت، مردی که واقعاً دنبال مردانگی است، به هر جایی میرود و تلاش میکند.
کو درین دو حال مردی در جهان؟
تا فدای او کنم امروز جان
هوش مصنوعی: چه کسی در این دو حالت در جهان مرد است؟ تا امروز جانم را فدای او کنم.
گفت نادر چیز میجویی ولیک
غافل از حکم و قضایی، بین تو نیک
هوش مصنوعی: نادر گفت که چیزی باارزش را میجویی، اما بیخبر از قضا و قدر، با دقت به وضعیت خود نگاه کن.
ناظر فرعی ز اصلی بیخبر
فرع ماییم اصل احکام قدَر
هوش مصنوعی: ما مانند شاخهای هستیم که از اصل خود بیخبر است. به عبارت دیگر، درک ما از واقعیتها و قوانین، کم و ناقص است و ممکن است ارتباط نزدیکی با حقیقت اصلی نداشته باشد.
چرخ گردان را قضا گمره کند
صد عطارد را قضا ابله کند
هوش مصنوعی: اگر تقدیر و سرنوشت به کسی بخواهد، میتواند او را به مسیر نادرست ببرد؛ حتی فردی با درایت و زیرکی مانند عطارد نیز ممکن است تحت تأثیر تقدیر، دچار خطا و نادانی شود.
تنگ گرداند جهانِ چاره را
آب گرداند حدید و خاره را
هوش مصنوعی: دنیا به گونهای میشود که هر چیزی را در مینوردد و مشکلات را برطرف میکند، مانند آبی که میتواند آهن و خاروخاشاک را نیز به حرکت درآورد.
ای قراری داده ره را گام گام
خامِ خامی خامِ خامی خامِ خام
هوش مصنوعی: ای قراردهنده راه، به من راهی نشان بده که با هر قدمی که برمیدارم، آگاهی و تجربهام بیشتر شود و از نادانی دور شوم.
چون بدیدی گردش سنگآسیا
آب جو را هم ببین آخر بیا
هوش مصنوعی: وقتی که سنگ آسیاب به گردش در میآید، به یاد داشته باش که دانهها برای تولید آرد نیاز به آب دارند. پس در نظر داشته باش که برای به دست آوردن نتیجه، تلاش و زحمت لازم است.
خاک را دیدی برآمد در هوا
در میان خاک بنگر باد را
هوش مصنوعی: خاک را میبینی که در هوا به حرکت در میآید، حالا به باد توجه کن که در میان این خاک چه میکند.
دیگهای فکر میبینی به جوش
اندر آتش هم نظر میکن به هوش
هوش مصنوعی: میتوانی ببینی که فکرها و اندیشهها در حال تحریک و فعالیت هستند؛ به این موضوع با دقت توجه کن.
گفت حق ایوب را در مَکرَمَت
من به هر موییت صبری دادمت
هوش مصنوعی: خداوند به ایوب گفت: من به خاطر مهربانیات، به هر مویی که داری، صبر عطا کردهام.
هین به صبرِ خود مکن چندین نظر
صبر دیدی صبر دادن را نگر
هوش مصنوعی: به خودت یادآوری کن که در صبرت افراط نکن. تو خود صبر را دیدهای، حالا به صبر یاد دادن دقت کن.
چند بینی گردش دولاب را؟
سر برون کن هم ببین تیز آب را
هوش مصنوعی: هرچند که بخواهی مدام به چرخش زندگی و تقدیر نگاه کنی، اما بهتر است سر خود را بالا بیاوری و جریان تند آب را هم ببینی.
تو همیگویی که میبینم ولیک
دیدِ آن را بس علامتهاست نیک
هوش مصنوعی: تو میگویی که میبینم، اما دقت کن که دیدن واقعی گاهی نشانهها و علامتهای خاصی نیاز دارد تا درست درک شود.
گردش کف را چو دیدی مختصر
حیرتت باید به دریا در نگر
هوش مصنوعی: وقتی که گردش کم عمق آب را میبینی، باید توجه کنی که این فقط بخشی از یک دنیای وسیعتر است و دریا به مراتب بزرگتر و عمیقتر از آن چیزهایی است که به چشم میآید.
آنک کف را دید سر گویان بود
وانک دریا دید او حیران بود
هوش مصنوعی: کسی که فقط به ظاهر و سادگی زندگی نگاه میکند، احساس میکند همه چیز روشن است و قابل درک. اما وقتی به عمق و پیچیدگیهای آن نگاه میکند، دچار حیرت و شگفتی میشود.
آنک کف را دید نیتها کند
وانک دریا دید دل دریا کند
هوش مصنوعی: کسی که به ظاهر و وضعیتهای سطحی توجه کند، فقط نیتها و خواستههای کوچک را در نظر میگیرد، اما کسی که عمق و حقیقت را ببیند، دل و احساسات عمیقتری پیدا میکند.
آنک کفها دید باشد در شمار
و آنک دریا دید شد بیاختیار
هوش مصنوعی: به زودی خواهد آمد که آنهایی که به کار دست میزنند، دارای شمار و اندازه خواهند بود، اما آنهایی که در آغوش دریا قرار میگیرند، بدون اینکه ارادهای داشته باشند، خود به خود غرق خواهند شد.
آنک او کف دید در گردش بود
وانک دریا دید او بیغش بود
هوش مصنوعی: او در حالی که در کنار دریا بود، کفهای موجها را مشاهده کرد و دید که دریا بدون هیچ فریبی و کاملاً طبیعی است.