گنجور

بخش ۱۱۷ - گریان شدن امیر از نصیحت شیخ و عکس صدق او و ایثار کردن مخزن بعد از آن گستاخی و استعصام شیخ و قبول ناکردن و گفتن کی من بی‌اشارت نیارم تصرفی کردن

این بگفت و گریه در شد های های
اشک غلطان بر رخ او جای جای
صدق او هم بر ضمیر میر زد
عشق هر دم طرفه دیگی می‌پزد
صدق عاشق بر جمادی می‌تند
چه عجب گر بر دل دانا زند
صدق موسی بر عصا و کوه زد
بلک بر دریای پر اشکوه زد
صدق احمد بر جمال ماه زد
بلک بر خورشید رخشان راه زد
رو برو آورده هر دو در نفیر
گشته گریان هم امیر و هم فقیر
ساعتی بسیار چون بگریستند
گفت میر او را که خیز ای ارجمند
هر چه خواهی از خزانه برگزین
گرچه استحقاق داری صد چنین
خانه آن تست هر چت میل هست
بر گزین خود هر دو عالم اندکست
گفت دستوری ندادندم چنین
که به دست خويش چيزي برگزين
این بهانه کرد و مهره در ربود
مانع آن بد کان عطا صادق نبود
نه که صادق بود و پاک از غل و خشم
شیخ را هر صدق می‌نامد به چشم
گفت فرمانم چنین دادست اله
که گدایانه برو نانی بخواه

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این بگفت و گریه در شد های های
اشک غلطان بر رخ او جای جای
هوش مصنوعی: او این را گفت و به شدت گریه کرد، اشک‌ها در حال سرازیر شدن بر روی صورتش به جاهای مختلف می‌ریخت.
صدق او هم بر ضمیر میر زد
عشق هر دم طرفه دیگی می‌پزد
هوش مصنوعی: راستی و صداقت او در دل‌ها جا می‌گرفت و عشق هر لحظه مانند دیگی داغ در حال جوشیدن بود.
صدق عاشق بر جمادی می‌تند
چه عجب گر بر دل دانا زند
هوش مصنوعی: عاشق به چیزی که دیگران احساسی برایش ندارند، حقیقت را می‌گوید و این جای تعجب ندارد اگر این حقیقت به دل فردی با دانش و آگاهی برسد.
صدق موسی بر عصا و کوه زد
بلک بر دریای پر اشکوه زد
هوش مصنوعی: در این بیت به داستان موسی و معجزه‌های او اشاره شده است. اشاره به این دارد که موسی بر روی عصا و کوه ضربه زد و در واقع بر دریای پرخروش و چالش نیز تأثیر گذاشت. این نشان‌دهنده قدرت و ایمان او در مواجهه با موانع بزرگ است.
صدق احمد بر جمال ماه زد
بلک بر خورشید رخشان راه زد
هوش مصنوعی: صداقت احمد چنان درخشان است که به زیبایی ماه شباهت دارد، بلکه نور او حتی بر خورشید هم سجده می‌کند.
رو برو آورده هر دو در نفیر
گشته گریان هم امیر و هم فقیر
هوش مصنوعی: هر دو دسته، غنی و فقیری، در صدای زنگ شماری به خیابان آمده‌اند و در حال گریه و اندوه هستند.
ساعتی بسیار چون بگریستند
گفت میر او را که خیز ای ارجمند
هوش مصنوعی: پس از مدتی که گریه کردند، او به رئیس یا فرمانده‌اش گفت: "برخیز، ای عزیز و گرامی."
هر چه خواهی از خزانه برگزین
گرچه استحقاق داری صد چنین
هوش مصنوعی: هر چیزی که می‌خواهی از گنجینه انتخاب کن، حتی اگر شایستگی آن را داشته باشی که به‌دست‌آوری صد تا از اینها.
خانه آن تست هر چت میل هست
بر گزین خود هر دو عالم اندکست
هوش مصنوعی: خانه تو مکانی است که هرچه بخواهی در آن وجود دارد؛ اما از میان این همه، تو می‌توانی از هر دو جهان کم‌تری را برگزینی.
گفت دستوری ندادندم چنین
که به دست خويش چيزي برگزين
هوش مصنوعی: من هیچ دستوری ندادم که بر اساس آن خودم چیزی را انتخاب کنم.
این بهانه کرد و مهره در ربود
مانع آن بد کان عطا صادق نبود
هوش مصنوعی: او بهانه‌ای آورد و مهره را از دستم گرفت، مانع آن شد که آن بخشش واقعی و صادقانه باشد.
نه که صادق بود و پاک از غل و خشم
شیخ را هر صدق می‌نامد به چشم
هوش مصنوعی: نه اینکه شخصی صادق و خالص از کینه و خشم باشد، بلکه هر صداقتی را به چشم شیخ می‌بیند و نام می‌گذارد.
گفت فرمانم چنین دادست اله
که گدایانه برو نانی بخواه
هوش مصنوعی: داستان بر اساس این است که شخصی به او می‌گوید که خداوند به او چنین فرمان داده است که به صورت فقیر و گدا به در خانه‌ها برود و نان بخواهد. این به نوعی نشان‌دهنده فروتنی و پذیرفتن شرایط سخت زندگی است.

حاشیه ها

1394/08/06 20:11
mohsen

گفت دستوری ندادندم چنین
که کنم من این دخیلانه دخول

1400/01/25 08:03
بهزاد علوی (باب)

بنظ
ر می آید که بیت شماره 10 و بیت بعد
با هم قاطی شده ابنشد
گفت دستوری ندادندم چنین
که کنم من این دخیلانه دخول
----------- به این صورت اصلاح شوند:
گفت دستوری ندادندم چنین
که بدست خویش چیزی بر گزین
من ز خود نتوانم این کردن فضول
که کنم من این دخیلانه دخول
-----------

1402/05/07 19:08
مجید

بعد ازبیت دهم یک بیت جا افتاده ومتاسفانه نمیدونم امکان اصلاح وجود داره یا نه اگه کسی میدونه اصلاح کنه ویا راهنماییم کنه تا بتونم اصلاح کنم.ممنون

من ز خود نتوانم این کردن فضول

که کنم من این دخیلانه دخول