بخش ۹۳ - بیان آنک تن خاکی آدمی همچون آهن نیکو جوهر قابل آینه شدن است تا درو هم در دنیا بهشت و دوزخ و قیامت و غیر آن معاینه بنماید نه بر طریق خیال
پس چو آهن گرچه تیرههیکلی
صیقلی کن صیقلی کن صیقلی
تا دلت آیینه گردد پر صور
اندرو هر سو ملیحی سیمبر
آهن ار چه تیره و بینور بود
صیقلی آن تیرگی از وی زدود
صیقلی دید آهن و خوش کرد رو
تا که صورتها توان دید اندرو
گر تن خاکی غلیظ و تیره است
صیقلش کن زانک صیقلگیره است
تا درو اشکال غیبی رو دهد
عکس حوری و ملک در وی جهد
صیقل عقلت بدان دادست حق
که بدو روشن شود دل را ورق
صیقلی را بستهای ای بینماز
وآن هوا را کردهای دو دست باز
گر هوا را بند بنهاده شود
صیقلی را دست بگشاده شود
آهنی که آیینه غیبی بدی
جمله صورتها درو مرسل شدی
تیره کردی زنگ دادی در نهاد
این بود یسعون فی الارض الفساد
تاکنون کردی چنین اکنون مکن
تیره کردی آب را افزون مکن
بر مشوران تا شود این آب صاف
واندرو بین ماه و اختر در طواف
زانک مردم هست همچون آب جو
چون شود تیره نبینی قعر او
قعر جو پر گوهرست و پر ز در
هین مکن تیره که هست او صاف حر
جان مردم هست مانند هوا
چون بگرد آمیخت شد پردهٔ سما
مانع آید او ز دید آفتاب
چونک گردش رفت شد صافی و ناب
با کمال تیرگی حق واقعات
مینمودت تا روی راه نجات
بخش ۹۲ - حمله بردن این جهانیان بر آن جهانیان و تاختن بردن تا سینور ذر و نسل کی سر حد غیب است و غفلت ایشان از کمین کی چون غازی به غزا نرود کافر تاختن آورد: حمله بردند اسپه جسمانیانبخش ۹۴ - باز گفتن موسی علیهالسلام اسرار فرعون را و واقعات او را ظهر الغیب تا به خبیری حق ایمان آورد یا گمان برد: ز آهن تیره بقدرت مینمود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پس چو آهن گرچه تیرههیکلی
صیقلی کن صیقلی کن صیقلی
هوش مصنوعی: هرچند آهن سیاه است و ظاهری زشت دارد، اما میتوان آن را صاف و براق کرد.
تا دلت آیینه گردد پر صور
اندرو هر سو ملیحی سیمبر
هوش مصنوعی: تا زمانی که دل تو مانند آیینه صاف و شفاف شود، زیباییها و لطافتها در آن به وضوح نمایان خواهد شد.
آهن ار چه تیره و بینور بود
صیقلی آن تیرگی از وی زدود
هوش مصنوعی: هرچند که آهن تیره و بدون درخشش به نظر میرسد، ولی با صیقل دادن، آن تیرگی و کدری از بین میرود و درخشش پیدا میکند.
صیقلی دید آهن و خوش کرد رو
تا که صورتها توان دید اندرو
هوش مصنوعی: آهن را صیقلی کردند و آن را خوشنما و زیبا ساختند تا بتوان چهرهها را بر روی آن دید.
گر تن خاکی غلیظ و تیره است
صیقلش کن زانک صیقلگیره است
هوش مصنوعی: اگر بدن ما از خاک و تاریکی تشکیل شده، آن را مانند آینه براق کن، زیرا حالت درخشان و صیقلی به وجود میآورد.
تا درو اشکال غیبی رو دهد
عکس حوری و ملک در وی جهد
هوش مصنوعی: تا وقتی که در آنجا، تصویرهایی از فرشتگان و حوریان بهوجود بیاید.
صیقل عقلت بدان دادست حق
که بدو روشن شود دل را ورق
هوش مصنوعی: خداوند به تو عقل و فهمی داده که با آن میتوانی دل را روشن کنی و به حقیقتها پی ببری.
صیقلی را بستهای ای بینماز
وآن هوا را کردهای دو دست باز
هوش مصنوعی: ای بینماز، تو کیستی که صفای دل را مسدود کردهای و آن هوای پاک را برای خود آزاد گذاشتهای؟
گر هوا را بند بنهاده شود
صیقلی را دست بگشاده شود
هوش مصنوعی: اگر در باد و هوا دلهره و فشار وجود داشته باشد، در این حالت ممکن است فرصتی برای آرامش و گشایش فراهم شود.
آهنی که آیینه غیبی بدی
جمله صورتها درو مرسل شدی
هوش مصنوعی: آهنی که به نوعی یک نمایانگر از چیزهای مخفی و پنهان است، تمامی شکلها و صورتها را در خود جای داده و به تصویر میکشد.
تیره کردی زنگ دادی در نهاد
این بود یسعون فی الارض الفساد
هوش مصنوعی: تو با کارهایت، به زشتی و فساد در زمین دامن زدهای.
تاکنون کردی چنین اکنون مکن
تیره کردی آب را افزون مکن
هوش مصنوعی: شما تا به حال چنین کردهاید، ولی اکنون این کار را نکنید. آب را تاریک و کدر کردهاید، آن را بیشتر از این کدر نکنید.
بر مشوران تا شود این آب صاف
واندرو بین ماه و اختر در طواف
هوش مصنوعی: برای رسیدن به آرامش و وضوح بیشتر، باید بر روی مشاوره و گفتگو با دیگران تمرکز کنیم تا این وضعیت شفاف شود. این مسیر نیازمند مراقبت و تلاش است، همچون گردش ماه و ستارهها در آسمان.
زانک مردم هست همچون آب جو
چون شود تیره نبینی قعر او
هوش مصنوعی: چون آب زلالی که با کدر شدنش عمق و انتهایش دیده نمیشود، انسانها نیز از درون متفاوتند و وقتی دچار مشکلات میشوند، واقعیات درونیشان پنهان میماند.
قعر جو پر گوهرست و پر ز در
هین مکن تیره که هست او صاف حر
هوش مصنوعی: عمق دریا پر از گوهرهاست، پس نگذار آب تیره و گلآلود شود زیرا در اعماق آن، آب واضح و زلالی وجود دارد.
جان مردم هست مانند هوا
چون بگرد آمیخت شد پردهٔ سما
هوش مصنوعی: جان انسانها مانند هواست که در فضا پخش شده و هنگامی که با یکدیگر در میآمیزد، پردهای از سما ایجاد میکند.
مانع آید او ز دید آفتاب
چونک گردش رفت شد صافی و ناب
هوش مصنوعی: وقتی که آفتاب در حال حرکت است، مانع دیدن آن میشود، اما وقتی که دوباره به موقعیت مناسب بازمیگردد، همه چیز صاف و روشن میشود.
با کمال تیرگی حق واقعات
مینمودت تا روی راه نجات
هوش مصنوعی: با وجود تمام تاریکیها، حقایق به تو نشان داده میشد تا راه نجات را پیدا کنی.
حاشیه ها
1397/10/06 02:01
محمدعلی
صیقلی را بسته ای ای بی نماز........
لازمهٔ اینکه قادر به صیقل دادن باشی، برقراری مراوده روزانه با خدا (نماز ) میباشد
1402/11/27 11:01
علی ک
صیقلی کن صیقلی کن صیقلی