گنجور

بخش ۸۱ - بیان رسول علیه السلام سبب تفضیل و اختیار کردن او آن هذیلی را به امیری و سرلشکری بر پیران و کاردیدگان

حکم اغلب راست چون غالب بدند
تیغ را از دست ره‌زن بستدند
گفت پیغامبر کای ظاهرنگر
تو مبین او را جوان و بی‌هنر
ای بسا ریش سیاه و مرد پیر
ای بسا ریش سپید و دل چو قیر
عقل او را آزمودم بارها
کرد پیری آن جوان در کارها
پیر پیر عقل باشد ای پسر
نه سپیدی موی اندر ریش و سر
از بلیس او پیرتر خود کی بود
چونک عقلش نیست او لاشی بود
طفل گیرش چون بود عیسی نفس
پاک باشد از غرور و از هوس
آن سپیدی مو دلیل پختگیست
پیش چشم بسته کش کوته‌تگیست
آن مقلد چون نداند جز دلیل
در علامت جوید او دایم سبیل
بهر او گفتیم که تدبیر را
چونک خواهی کرد بگزین پیر را
آنک او از پردهٔ تقلید جست
او به نور حق ببیند آنچ هست
نور پاکش بی‌دلیل و بی‌بیان
پوست بشکافد در آید در میان
پیش ظاهربین چه قلب و چه سره
او چه داند چیست اندر قوصره
ای بسا زر سیه کرده بدود
تا رهد از دست هر دزدی حسود
ای بسا مس زر اندوده به زر
تا فروشد آن به عقل مختصر
ما که باطن‌بین جملهٔ کشوریم
دل ببینیم و به ظاهر ننگریم
قاضیانی که به ظاهر می‌تنند
حکم بر اشکال ظاهر می‌کنند
چون شهادت گفت و ایمانی نمود
حکم او مؤمن کنند این قوم زود
بس منافق کاندرین ظاهر گریخت
خون صد مؤمن به پنهانی بریخت
جهد کن تا پیر عقل و دین شوی
تا چو عقل کل تو باطن‌بین شوی
از عدم چون عقل زیبا رو گشاد
خلعتش داد و هزارش نام داد
کمترین زان نامهای خوش‌نفس
این که نبود هیچ او محتاج کس
گر به صورت وا نماید عقل رو
تیره باشد روز پیش نور او
ور مثال احمقی پیدا شود
ظلمت شب پیش او روشن بود
کو ز شب مظلم‌تر و تاری‌ترست
لیک خفاش شقی ظلمت‌خرست
اندک اندک خوی کن با نور روز
ورنه خفاشی بمانی بیفروز
عاشق هر جا شکال و مشکلیست
دشمن هر جا چراغ مقبلیست
ظلمت اشکال زان جوید دلش
تا که افزون‌تر نماید حاصلش
تا ترا مشغول آن مشکل کند
وز نهاد زشت خود غافل کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

حکم اغلب راست چون غالب بدند
تیغ را از دست ره‌زن بستدند
هوش مصنوعی: اکثر اوقات، حکم درست و عادلانه‌ای صادر می‌شود، زیرا غالباً نیروی ظلم و سرقت را از دست افراد شرور می‌گیریم.
گفت پیغامبر کای ظاهرنگر
تو مبین او را جوان و بی‌هنر
هوش مصنوعی: پیامبر فرمود: ای کسی که فقط ظواهر را می‌بینی، تو نباید او را به سن و هنر ظاهرش بسنجی.
ای بسا ریش سیاه و مرد پیر
ای بسا ریش سپید و دل چو قیر
هوش مصنوعی: بسیاری از مردان پیر با ریش‌های سیاه وجود دارند و همچنین افرادی هستند که ریش‌های سپید دارند اما دلشان به تاریکی و زشتی می‌ماند.
عقل او را آزمودم بارها
کرد پیری آن جوان در کارها
هوش مصنوعی: من بارها عقل او را مورد آزمایش قرار دادم، اما در کارها پیری او را به خوبی نشان داد.
پیر پیر عقل باشد ای پسر
نه سپیدی موی اندر ریش و سر
هوش مصنوعی: سن و سال فرد نشانه‌ی دانایی و خرد او نیست. بلکه حکمت و عقل، در افکار و تجربه‌های انسان نهفته است، نه فقط در رنگ موی او.
از بلیس او پیرتر خود کی بود
چونک عقلش نیست او لاشی بود
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که هیچ‌کس در عقل و خرد از ابلیس پیرتر نیست، زیرا او فاقد عقل است و به نوعی بی‌فایده و بی‌ارزش به حساب می‌آید.
طفل گیرش چون بود عیسی نفس
پاک باشد از غرور و از هوس
هوش مصنوعی: اگر بچه‌ای به دنیا بیاید، مانند عیسی، نفس او از هر گونه غرور و خواسته‌های نفسانی پاک و پاکیزه خواهد بود.
آن سپیدی مو دلیل پختگیست
پیش چشم بسته کش کوته‌تگیست
هوش مصنوعی: آن سفیدی مو نشان‌دهنده‌ی تجربه و سن بالاست، اما برای کسانی که دیدگاه تنگ‌نظرانه دارند، ممکن است تنها به نظر برسد که این سفیدی ناشی از ضعف است.
آن مقلد چون نداند جز دلیل
در علامت جوید او دایم سبیل
هوش مصنوعی: مقلدی که فقط توانایی فهم دلیل و برهان را ندارد، همیشه به دنبال نشانه‌ها و علامت‌ها می‌گردد.
بهر او گفتیم که تدبیر را
چونک خواهی کرد بگزین پیر را
هوش مصنوعی: برای او گفتیم که اگر می‌خواهی کارها را تدبیر کنی، انتخاب کن از میان سالخوردگان و دانایان.
آنک او از پردهٔ تقلید جست
او به نور حق ببیند آنچ هست
هوش مصنوعی: او از پردهٔ تقلید رهایی یافته و حالا می‌تواند به روشنی حقیقت را ببیند.
نور پاکش بی‌دلیل و بی‌بیان
پوست بشکافد در آید در میان
هوش مصنوعی: نور خالص و بی‌دلیل او به‌گونه‌ای است که بدون هیچ توضیحی می‌تواند پوست را بشکافد و در درون آن نمایان شود.
پیش ظاهربین چه قلب و چه سره
او چه داند چیست اندر قوصره
هوش مصنوعی: کسی که فقط به ظواهر توجه دارد، نه از قلب باخبر است و نه از حقیقت آنچه در عمق وجود است. او چگونه می‌تواند از اسرار درون آگاه باشد؟
ای بسا زر سیه کرده بدود
تا رهد از دست هر دزدی حسود
هوش مصنوعی: بسیاری از طلاها به خاطر فرار از دست دزدان حسود سیاه و آلوده شده‌اند.
ای بسا مس زر اندوده به زر
تا فروشد آن به عقل مختصر
هوش مصنوعی: بسیاری از مس‌ها که با طلا پوشانده شده‌اند وجود دارند، تا اینکه آن‌ها را به کسانی بفروشند که به سادگی و به ظاهر فریب‌خورده می‌شوند.
ما که باطن‌بین جملهٔ کشوریم
دل ببینیم و به ظاهر ننگریم
هوش مصنوعی: ما افرادی هستیم که به عمق مسائل و احساسات توجه داریم و تنها به ظاهر چیزها بسنده نمی‌کنیم. دل‌ها و نیت‌ها را می‌نگریم و به ظواهر گرایش نداریم.
قاضیانی که به ظاهر می‌تنند
حکم بر اشکال ظاهر می‌کنند
هوش مصنوعی: قاضیانی که در ظاهر لباس قضاوت می‌پوشند، تنها به مسائلی که در ظاهر دیده می‌شود توجه می‌کنند و بر اساس آن حکم صادر می‌کنند.
چون شهادت گفت و ایمانی نمود
حکم او مؤمن کنند این قوم زود
هوش مصنوعی: وقتی کسی شهادت می‌دهد و به ایمان اعتقاد می‌آورد، این گروه به سرعت او را مؤمن می‌دانند.
بس منافق کاندرین ظاهر گریخت
خون صد مؤمن به پنهانی بریخت
هوش مصنوعی: بسیاری از افرادی که در اینجا به ظاهر خوب هستند، در حقیقت حقیقت خود را پنهان کرده‌اند و در خفا به جان صد مؤمن ظلم می‌کنند.
جهد کن تا پیر عقل و دین شوی
تا چو عقل کل تو باطن‌بین شوی
هوش مصنوعی: تلاش کن تا در عقل و دین به دانشی عمیق و پخته برسری، تا مانند عقل کل، توانایی دیدن معانی پنهان و باطن امور را پیدا کنی.
از عدم چون عقل زیبا رو گشاد
خلعتش داد و هزارش نام داد
هوش مصنوعی: از هیچ، عقل زیبا و خوش‌چهره به دنیا آمد و لباس پرافتخاری بر تن کرد و هزاران نام برای او انتخاب شد.
کمترین زان نامهای خوش‌نفس
این که نبود هیچ او محتاج کس
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که از میان نام‌های زیبا و دلنشین، مهم‌ترین ویژگی آن است که هیچ‌کس به آن شخص نیازی ندارد و او مستقل است.
گر به صورت وا نماید عقل رو
تیره باشد روز پیش نور او
هوش مصنوعی: اگر عقل به صورت ظاهر خود را نشان دهد، روزی که نور او جلوه‌گر می‌شود، روزی تیره و تار خواهد بود.
ور مثال احمقی پیدا شود
ظلمت شب پیش او روشن بود
هوش مصنوعی: اگر فردی نادان وجود داشته باشد، حتی نور شب هم در مقابل او روشن خواهد بود.
کو ز شب مظلم‌تر و تاری‌ترست
لیک خفاش شقی ظلمت‌خرست
هوش مصنوعی: این شب سیاه و تاریک است، اما خفاش در این ظلمت زندگی می‌کند و حتی از آن بهره‌ می‌برد.
اندک اندک خوی کن با نور روز
ورنه خفاشی بمانی بیفروز
هوش مصنوعی: به آرامی و به تدریج باید با نور و روشنی روز آشنا شوی، وگرنه مثل خفاشی خواهی ماند که در تاریکی زندگی می‌کند و از نور دور است.
عاشق هر جا شکال و مشکلیست
دشمن هر جا چراغ مقبلیست
هوش مصنوعی: عاشق در هر موقعیتی با چالش‌ها و سختی‌ها روبه‌رو می‌شود، در حالی که دشمن در هر جا نشانه‌های خوشبختی و موفقیت را می‌بیند.
ظلمت اشکال زان جوید دلش
تا که افزون‌تر نماید حاصلش
هوش مصنوعی: دل در تاریکی به دنبال شکل‌ها و نشانه‌هاست تا بتواند به دستاوردی بیشتر و غنی‌تر برسد.
تا ترا مشغول آن مشکل کند
وز نهاد زشت خود غافل کند
هوش مصنوعی: این جمله بیان می‌کند که برخی مسائل و مشکلات می‌توانند انسان را به خود مشغول کنند و او را از ضعف‌ها و نواقص درونی‌اش غافل سازند. به عبارت دیگر، وقتی که مشغول حل مشکلات بیرونی هستیم، ممکن است به نقاط ضعف و نواقص خود توجهی نکنیم.

حاشیه ها

1389/04/22 15:06
وحید نوید آذر

در جستجوی کلمه قوصره به انشائ دیگری از این رسیدم به شکل قوسره و به معنی زنبیل خرما که به نظر حقیر صحیح تر است
منبع:: پیوند به وبگاه بیرونی
---
پاسخ: با تشکر، این کلمه با هر دو املا و به یک معنی در لغت نامهٔ دهخدا آمده است:
پیوند به وبگاه بیرونی
و
پیوند به وبگاه بیرونی

1392/07/13 18:10
عبدالستار

با سلام و تشکر لطفا این مصرع را تصحیح کنید:
ای بسا ریش سیاه و مردت پیر...
صحیح:
ای بسا ریش سیاه و مرد پیر

1392/10/06 14:01
تاوتک

بیت 8 تگ همان ته است و کوته تگی باید کم عمقی باشد اما اینجا میشود کوتاه نظری یا بی کیاستی و یا حتی کم فهمی معنی نمود

1392/10/06 14:01
تاوتک

قوسره به معنی سبد صحیح است اما گمان کنم چون ظاهر بین در ممصرع قبل آمده و نیز با توجه به معنی بیت و موضوع میتوان منظور از قوصره را خود انسان دانست .

الماس های مولانا همیشه درخشان و خواندنی هستند.
لذت بردم

1395/08/30 02:10
سید حبیب

باسلام.
آن که او از پرده تقلید جست............

.