بخش ۴۲ - بقیهٔ قصهٔ دعوت رحمت بلقیس را
خیز بلقیسا بیا و ملک بین
بر لب دریای یزدان در بچین
خواهرانت ساکن چرخ سنی
تو بمرداری چه سلطانی کنی
خواهرانت را ز بخششهای راد
هیچ میدانی که آن سلطان چه داد
تو ز شادی چون گرفتی طبلزن
که منم شاه و رئیس گولحن
بخش ۴۱ - نشان خواستن عبدالمطلب از موضع محمد علیهالسلام کی کجاش یابم و جواب آمدن از اندرون کعبه و نشان یافتن: از درون کعبه آوازش رسیدبخش ۴۳ - مثل قانع شدن آدمی به دنیا و حرص او در طلب دنیا و غفلت او از دولت روحانیان کی ابنای جنس ویاند و نعرهزنان کی یا لَیْتَ قَوْمي یَعْلَمونَ: آن سگی در کو گدای کور دید
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خیز بلقیسا بیا و ملک بین
بر لب دریای یزدان در بچین
هوش مصنوعی: بلقیس، بیدار شو و به سرزمین رویایی برو و زیباییهای آن را از کنار دریای خداوند جمع کن.
خواهرانت ساکن چرخ سنی
تو بمرداری چه سلطانی کنی
هوش مصنوعی: خواهرانت در آسمان زندگی تو هستند، چگونه میتوانی با مرگشان مقام و سلطنتی به دست آوری؟
خواهرانت را ز بخششهای راد
هیچ میدانی که آن سلطان چه داد
هوش مصنوعی: آیا خواهران تو از بخششهای راد، چیزی میدانند که آن سلطان چه هدیهای داد؟
تو ز شادی چون گرفتی طبلزن
که منم شاه و رئیس گولحن
هوش مصنوعی: تو از خوشحالی مانند طبلزن به صدا درآمدهای که من پادشاه و رئیس این جمع هستم.
حاشیه ها
1392/10/02 15:01
امین کیخا
سنی به فارسی یعنی آسنی و آهنی ولی به عربی یعنی رفیع و یلند و به گویش لری سنی کردن یعنی نتاختن اسب از روی مانع و یا جویبار و روبرگرداندن از موانع .
1392/10/02 15:01
امین کیخا
سخاوتمندانه رادوار هم می شود
1392/10/02 15:01
امین کیخا
خن یعنی تنور و یا بریژن ( از بریزیدن و بریژیدن ) گلخن از گل که به معنی گل آتش و شرار آتش است . خن به خان هم می ماند یعنی خانه . تون هم نام دیگر خن گرمابه است و تونتاب کسی است که حمام را گل می اندازد و گرم می کند .