برگردان به زبان ساده
مصطفی را وعده کرد الطاف حق
گر بمیری تو نمیرد این سبق
هوش مصنوعی: خداوند به مصطفی وعده داده است که اگر تو بمیری، این نور و رحمت هرگز از بین نخواهد رفت.
من کتاب و معجزهت را رافعم
بیش و کمکن را ز قرآن مانعم
هوش مصنوعی: من کتاب و معجزهات را بالا میبرم و به هر چیزی که بخواهد کم و کاست به قرآن اجازه نمیدهم.
من تو را اندر دو عالم حافظم
طاعنان را از حدیثت رافضم
هوش مصنوعی: من در دو دنیا از تو محافظت میکنم و انتقادات را نسبت به گفتههایت کنار میزنم.
کس نتاند بیش و کم کردن درو
تو به از من حافظی دیگر مجو
هوش مصنوعی: هیچکس نتواند به اندازه من در این زمینه کاری کند، پس به دنبال حافظی بهتر از من نباش.
رونقت را روز روز افزون کنم
نام تو بر زر و بر نقره زنم
هوش مصنوعی: من هر روز به زیبایی و شکوه تو افزوده میکنم و نام تو را بر طلا و نقره مینویسم.
منبر و محراب سازم بهر تو
در محبت قهر من شد قهر تو
هوش مصنوعی: به خاطر محبت تو، من برای تو جایگاه عبادت و نیایش میسازم، اما در عوض، قهری که در دل داری، قهر من را به وجود آورده است.
نام تو از ترس پنهان میگوند
چون نماز آرند پنهان میشوند
هوش مصنوعی: نام تو به خاطر ترس، به آرامی و به صورت پنهانی بیان میشود، مانند افرادی که هنگام برپایی نماز، به طور مخفیانه عمل میکنند.
از هراس و ترس کفار لعین
دینت پنهان میشود زیر زمین
هوش مصنوعی: از ترس و وحشت دشمنان دین تو سراغی نمیگیرد و تنها در خفا و زیر زمین باقی میماند.
من مناره پر کنم آفاق را
کور گردانم دو چشم عاق را
هوش مصنوعی: من میتوانم با نور خود آسمانها را روشن کنم و کسانی را که از درک حقیقت بازماندهاند، از بینایی بیندازم.
چاکرانت شهرها گیرند و جاه
دین تو گیرد ز ماهی تا به ماه
هوش مصنوعی: دستپروردگان تو در شهرها به دنبال تو خواهند بود و اعتبار دین تو از آغاز تا پایان زمان، محبوب و نمایان خواهد شد.
تا قیامت باقیش داریم ما
تو مترس از نسخ دین ای مصطفی
هوش مصنوعی: ما تا قیامت از این حقایق بهرهمند خواهیم بود، ای مصطفی، پس نگران تغییر دین نباش.
ای رسول ما تو جادو نیستی
صادقی همخرقهٔ موسیستی
هوش مصنوعی: ای پیامبر ما، تو جادوگر نیستی و درستی سخنت مثل گیوی موسی است.
هست قرآن مر تو را همچون عصا
کفرها را در کشد چون اژدها
هوش مصنوعی: قرآن برای تو مانند عصایی است که کفر را به مانند یک اژدها به درون خود میکشد.
تو اگر در زیر خاکی خفتهای
چون عصایش دان تو آنچ گفتهای
هوش مصنوعی: اگر در زیر خاک خوابیدهای، مانند عصا میدانی آنچه را که گفتهای.
قاصدان را بر عصایش دست نی
تو بخسپ ای شه مبارک خفتنی
هوش مصنوعی: ای پادشاه، قاصدانی که پیامها را میآورند، خاموش و آرام بنشینند و شما در خواب مبارک خود به سر ببرید.
تن بخفته نور تو بر آسمان
بهر پیکار تو زه کرده کمان
هوش مصنوعی: نور تو در آسمان مانند یک تیر آماده شلیک برای مبارزهای بزرگ میدرخشد و تن تو در خواب به سر میبرد.
فلسفی و آنچ پوزش میکند
قوس نورت تیردوزش میکند
هوش مصنوعی: فلسفی به تبیین و توجیه مسائل میپردازد، اما قدرت و تأثیر نور، او را در موقعیتی دشوار قرار میدهد و بر او غلبه میکند.
آنچنان کرد و از آن افزون که گفت
او بخفت و بخت و اقبالش نخفت
هوش مصنوعی: او آنقدر خوب عمل کرد و به موفقیت رسید که گفت او خوابش برد و بخت و اقبالش در خواب نماند.
جان بابا چونک ساحر خواب شد
کار او بی رونق و بیتاب شد
هوش مصنوعی: وقتی جان بابا به خواب رفته، کار و زندگیاش بیحالت و بیاشتیاق شده است.
هر دو بوسیدند گورش را و تفت
تا به مصر از بهر آن پیگار زفت
هوش مصنوعی: هر دو به آرامی قبرش را بوسیدند و به سمت مصر رفتند تا به خاطر آن پیام سنگین، پیغام را به او برسانند.
چون به مصر از بهر آن کار آمدند
طالب موسی و خانهٔ او شدند
هوش مصنوعی: زمانی که به مصر آمدند تا به دنبال موسی و خانهاش بگردند.
اتفاق افتاد کان روز ورود
موسی اندر زیر نخلی خفته بود
هوش مصنوعی: روزی که موسی وارد شد، زیر درختی خوابیده بود.
پس نشان دادندشان مردم بدو
که برو آن سوی نخلستان بجو
هوش مصنوعی: پس مردم به آنها را نشان دادند و گفتند که به آن سمت نخلستان بروند و جستجو کنند.
چون بیامد دید در خرمابنان
خفتهای که بود بیدار جهان
هوش مصنوعی: زمانی که او وارد شد، دید در باغ خرما کسی خوابیده است که در واقع بیدار کنندهی زندگی و دنیا است.
بهر نازش بسته او دو چشم سر
عرش و فرشش جمله در زیر نظر
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و ناز او، دو چشمی مثل چشمان افرینش و زیباییاش تمامی افرازها و زیباییها را زیر نظر دارد.
ای بسا بیدارچشم و خفتهدل
خود چه بیند دیدِ اهل آب و گل
هوش مصنوعی: خیلی از افراد ممکن است چشمهایی تیزبین داشته باشند، اما دلشان در خواب باشد. در واقع، آنها چیزهایی از جهان مادی میبینند، اما درک عمیقتری از واقعیت ندارند.
آنک دل بیدار دارد چشم سر
گر بخسپد بر گشاید صد بصر
هوش مصنوعی: دل بیدار به چشمهای ظاهری نیاز ندارد و اگر خواب برود، باز هم به صدها بینایی دست مییابد.
گر تو اهل دل نهای بیدار باش
طالب دل باش و در پیکار باش
هوش مصنوعی: اگر اهل دل نیستی، همواره بیدار باش و در جستجوی دل و احساسات حقیقی خود تلاش کن.
ور دلت بیدار شد میخسپ خوش
نیست غایب ناظرت از هفت و شش
هوش مصنوعی: اگر دلت بیدار و هوشیار شود، خواب خوشی ندارید وقتی که ناظرت از شما دور است و در منظر نیست.
گفت پیغامبر که خسپد چشم من
لیک کی خسپد دلم اندر وسن
هوش مصنوعی: پیامبر گفت که چشمم میخوابد، اما دل من هرگز در آرامش نمیخوابد.
شاه بیدارست حارس خفته گیر
جان فدای خفتگان دلبصیر
هوش مصنوعی: سلطان بیدار و هوشیار است، در حالی که نگهبان خوابیده است. جانم را فدای کسانی میکنم که دلشان روشن و بینا میباشد.
وصف بیداری دل ای معنوی
در نگنجد در هزاران مثنوی
هوش مصنوعی: بیداری دل را نمیتوان در هزاران کتاب شعر توصیف کرد، ای کسی که معنویت را درک میکنی.
چون بدیدندش که خفتهست او دراز
بهر دزدی عصا کردند ساز
هوش مصنوعی: وقتی دیدند او خوابیده و خوابش عمیق است، برای دزدی تدارک دیدند و آماده شدند.
ساحران قصد عصا کردند زود
کز پسش باید شدن وانگه ربود
هوش مصنوعی: ساحران به سرعت برای تسلط بر عصا اقدام کردند، چون بعد از آن باید به عقب برگردند و آن را بربایند.
اندکی چون پیشتر کردند ساز
اندر آمد آن عصا در اهتزاز
هوش مصنوعی: کمی بعد از آنچه که قبلاً انجام شده بود، آن عصا به حالت حرکت درآمد.
آنچنان بر خود بلرزید آن عصا
کان دو بر جا خشک گشتند از وجا
هوش مصنوعی: عصا به شدت لرزید، به طوری که دو موجود که در جای خود ایستاده بودند، از ترس بیحرکت ماندند.
بعد از آن شد اژدها و حمله کرد
هر دوان بگریختند و رویزرد
هوش مصنوعی: پس از آن، اژدهایی پیدا شد و حمله کرد، و هر دو نفر از ترس فرار کردند و رنگشان پریده شد.
رو در افتادن گرفتند از نهیب
غلط غلطان منهزم در هر نشیب
هوش مصنوعی: آنها با صدا و هراسی که داشتم، روبهرو شدم و از درستی و نادرستی به شدت ترسیدم و در هر پیچ و خم زندگی شکست خوردم.
پس یقینشان شد که هست از آسمان
زانک میدیدند حد ساحران
هوش مصنوعی: آنها به درستی متوجه شدند که چیزهایی از آسمان وجود دارد، زیرا میدیدند که چگونه مرزهای جادوگران مشخص است.
بعد از آن اطلاق و تبشان شد پدید
کارشان تا نزع و جان کندن رسید
هوش مصنوعی: پس از آنکه به شدت درگیر شدند، وضعیت آنها به جایی رسید که به جدال و مرگ و زندگی کشیده شد.
پس فرستادند مردی در زمان
سوی موسی از برای عذر آن
هوش مصنوعی: بنابراین مردی را در زمانی به سمت موسی فرستادند تا از او عذرخواهی کند.
کهامتحان کردیم و ما را کی رسد
امتحان تو اگر نبود حسد
هوش مصنوعی: ما تجربه کردیم و دانستیم که چقدر آزمون تو سخت است، اگر حسد و کینتوزی وجود نداشت.
مجرم شاهیم ما را عفو خواه
ای تو خاص الخاص درگاه اله
هوش مصنوعی: ما گناهکار هستیم، ای خاصترین فرد در درگاه خدا، از ما بگذر و ما را ببخش.
عفو کرد و در زمان نیکو شدند
پیش موسی بر زمین سر میزدند
هوش مصنوعی: عفو کرد و در زمانی خوب، در کنار موسی بر زمین سجده میکردند.
گفت موسی عفو کردم ای کرام
گشت بر دوزخ تن و جانتان حرام
هوش مصنوعی: موسی گفت: ای بزرگواران، من شما را بخشیدم. اکنون ورود به جهنم بر جسم و جان شما ممنوع شده است.
من شما را خود ندیدم ای دو یار
اعجمی سازید خود را ز اعتذار
هوش مصنوعی: من شما را هرگز ندیدم، ای دوستان. خود را با عذرخواهی و تواضع بسازید.
همچنان بیگانهشکل و آشنا
در نبرد آیید بهر پادشا
هوش مصنوعی: همچنان که بیگانهای با شکل و شمایل آشنا، برای نبرد آماده شوید تا از پادشاه دفاع کنید.
پس زمین را بوسه دادند و شدند
انتظار وقت و فرصت میبدند
هوش مصنوعی: پس زمین را بوسه دادند و منتظر شدند تا زمان و فرصت مناسب برسد.