گنجور

بخش ۱۸۳ - منع کردن دوستان او را از رجوع کردن به بخارا وتهدید کردن و لاابالی گفتن او

گفت او را ناصحی ای بی‌خبر
عاقبت اندیش اگر داری هنر
درنگر پس را به عقل و پیش را
همچو پروانه مسوزان خویش را
چون بخارا می‌روی دیوانه‌ای
لایق زنجیر و زندان‌خانه‌ای
او ز تو آهن همی‌خاید ز خشم
او همی‌جوید ترا با بیست چشم
می‌کند او تیز از بهر تو کارد
او سگ قحطست و تو انبان آرد
چون رهیدی و خدایت راه داد
سوی زندان می‌روی چونت فتاد
بر تو گر ده‌گون موکل آمدی
عقل بایستی کز ایشان کم زدی
چون موکل نیست بر تو هیچ‌کس
از چه بسته گشت بر تو پیش و پس
عشق پنهان کرده بود او را اسیر
آن موکل را نمی‌دید آن نذیر
هر موکل را موکل مختفیست
ورنه او در بند سگ طبعی ز چیست
خشم شاه عشق بر جانش نشست
بر عوانی و سیه‌روییش بست
می‌زند او را که هین او رابزن
زان عوانان نهان افغان من
هرکه بینی در زیانی می‌رود
گرچه تنها ، با عوانی می‌رود
گر ازو واقف بدی افغان زدی
پیش آن سلطان سلطانان شدی
ریختی بر سر به پیش شاه خاک
تا امان دیدی ز دیو سهمناک
میر دیدی خویش را ای کم ز مور
زان ندیدی آن موکل را تو کور
غره گشتی زین دروغین پر و بال
پر و بالی کو کشد سوی وبال
پر سبک دارد ره بالا کند
چون گل‌آلو شد گرانیها کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گفت او را ناصحی ای بی‌خبر
عاقبت اندیش اگر داری هنر
هوش مصنوعی: او به شخصی که بی‌خبر است می‌گوید: ای کسی که فکر نمی‌کنی به عاقبت کارهایت، اگر هنری در دست داری، بهتر است آن را به کار ببری.
درنگر پس را به عقل و پیش را
همچو پروانه مسوزان خویش را
هوش مصنوعی: به جلو نگاه کن و مانند پروانه به عشق دلبستگی نشان بده، اما گذشته را با عقل و تدبیر بررسی کن.
چون بخارا می‌روی دیوانه‌ای
لایق زنجیر و زندان‌خانه‌ای
هوش مصنوعی: وقتی به بخارا می‌روی، به نظر می‌رسد که شایسته‌ی محدودیت و اسارت هستی.
او ز تو آهن همی‌خاید ز خشم
او همی‌جوید ترا با بیست چشم
هوش مصنوعی: او به خاطر خشمش از تو مانند آهن چیزی می‌خواهد و با بیست چشم به دنبال تو می‌گردد.
می‌کند او تیز از بهر تو کارد
او سگ قحطست و تو انبان آرد
هوش مصنوعی: او به خاطر تو کارش را با دقت انجام می‌دهد، در حالی که او مانند سگی بی‌یار و تنهاست و تو مانند انباری پر از غله هستی.
چون رهیدی و خدایت راه داد
سوی زندان می‌روی چونت فتاد
هوش مصنوعی: وقتی که از قید و بندها آزاد شدی و خدا تو را به سوی راهی هدایت کرد، حالا در حالی به زندان می‌روی که خودت در آن افتاده‌ای.
بر تو گر ده‌گون موکل آمدی
عقل بایستی کز ایشان کم زدی
هوش مصنوعی: اگر گروهی از موی سیاه و سفید به سراغ تو آمدند، باید عقل خود را به کار ببری و از میان آنها آنهایی را که کمتر به تو می‌آیند، انتخاب کنی.
چون موکل نیست بر تو هیچ‌کس
از چه بسته گشت بر تو پیش و پس
هوش مصنوعی: هیچ‌کس مسئول و ناظر بر تو نیست، پس چرا در گذشته و آینده خود را محدود کرده‌ای؟
عشق پنهان کرده بود او را اسیر
آن موکل را نمی‌دید آن نذیر
هوش مصنوعی: عشق او را به گونه‌ای پنهان کرده بود که هرگز نمی‌توانست آن نگهبان یا هشداردهنده را ببیند.
هر موکل را موکل مختفیست
ورنه او در بند سگ طبعی ز چیست
هوش مصنوعی: هر نماینده‌ای دارای یک ناظر یا موکل خاص است، وگرنه او در تحت تأثیر خواسته‌ها و تمایلات خود به دام می‌افتد.
خشم شاه عشق بر جانش نشست
بر عوانی و سیه‌روییش بست
هوش مصنوعی: خشم عشق به جان او چیره شد و بر چهره‌اش سایه افکند.
می‌زند او را که هین او رابزن
زان عوانان نهان افغان من
هوش مصنوعی: کسی او را می‌زند که توجه کن و او را مورد ضرب و شتم قرار بده، زیرا ناله‌های پنهان من از آن افراد است.
هرکه بینی در زیانی می‌رود
گرچه تنها ، با عوانی می‌رود
هوش مصنوعی: هر کسی را ببینی که در حال ضرر و زیان است، حتی اگر به تنهایی باشد، او در حال رفتن به سوی گمراهی و بی‌راهی است.
گر ازو واقف بدی افغان زدی
پیش آن سلطان سلطانان شدی
هوش مصنوعی: اگر از آن شخص باخبر بودی، به او اعتراض می‌کردی و در نزد آن سلطانِ بزرگ، خود را به مقام رفیع‌تری می‌رساندی.
ریختی بر سر به پیش شاه خاک
تا امان دیدی ز دیو سهمناک
هوش مصنوعی: به خاطر حفظ جانت، به درگاه پادشاه خاک نشستی و از خطر دیو ترسناک نجات یافتی.
میر دیدی خویش را ای کم ز مور
زان ندیدی آن موکل را تو کور
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی خود را بشناسی، باید مثل مورچه در جزئیات نباشی و از کوته‌بینی دوری کنی، چون در نتیجه دیدگاه محدودت، از حقیقتی بزرگ‌تر غافل مانده‌ای.
غره گشتی زین دروغین پر و بال
پر و بالی کو کشد سوی وبال
هوش مصنوعی: فریبنده شدی به خاطر این ظاهرسازی و زرق و برق؛ ولی پر و بالی که تو را به سمت مشکل و گرفتاری می‌کشاند، کجاست؟
پر سبک دارد ره بالا کند
چون گل‌آلو شد گرانیها کند
هوش مصنوعی: در اینجا به مفهوم اشاره شده که فردی با روحیه‌ای آزاد و سبک‌بال، می‌تواند به راحتی به سمت هدف‌های بلندتر و بالا برود. مانند یک گل که وقتی در معرض فشار و سنگینی قرار می‌گیرد، ممکن است دچار مشکل شود و نتواند به خوبی رشد کند. لذا، برای رسیدن به موفقیت، باید از بار سنگین و مشکلات دوری کرد.

حاشیه ها

1403/02/04 09:05
کوروش

منظور از موکل در این ابیات چیست ؟