بخش ۹۳ - کرامات ابراهیم ادهم قدس الله سره بر لب دریا
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۹۳ - کرامات ابراهیم ادهم قدس الله سره بر لب دریا به خوانش عندلیب
حاشیه ها
ادامه دریافت های دفتر دوم مثننوی19
ابراهیم ادهم و اسرار معحزات و کرامات1
ابراهیم ادهم(پادشاهی که سلطنت را رها کرد و چون بودا ساکن بیابانها شد) در سیر خود به دریایی رسید و مشغول دوختن خرقه اش شد. امیری که قبلا غلام او بود او را دید. در ذهنش گذشت که چرا ابراهیم حکومت را رها کرد و این گونه ژولیده و گمنام گشت.ابراهیم ضمیر او را خواند و سوزنش را داخل دریا انداخت. هزاران ماهی از آب سربرآوردند و در دهان هر کدام سوزنی از طلا بود. ابراهیم به امیر گفت:حکومت بر دلها (ولایت بر هستی از طریق ارتباط با جان جهان)بهتر از حکومت بر تخت هاست.
ملک هفت اقلیم ضایع می کند
چون گدا بر دلق سوزن می زند3215
شیخ واقف گشت از اندیشه اش
شیخ چون شیرست و دل ها بیشه اش
شیخ سوزن زود در دریا فکند
خواست سوزن را به آواز بلند
صدهزاران ماهی اللهیی
سوزن زر در لب هر ماهیی
ادامه دریافت های دفتر دوم مثنوی 20 کرامت های ابراهیم ادهم 2
رو بدو کرد و بگفتش ای امیر
ملک دل به یا چنان ملک حقیر؟3228
ابراهیم ادهم بعد از آنکه باطن امیر را خواند و سوزنش را به دریا انداخت ،هزاران ماهی برایش سورن طلا در دهان گرفتند و ...
این نشان ظاهرست این هیچ نیست
تا به باطن در روی بینی تو بیست
سوی شهر از باغ شاخی آورند
باغ و بستان را کجا آنجا برند؟
خاصه باغی کین فلک یک برگ اوست
بلکه آن مغزست، وین دگر چو پوست
مولانا کرامات و معجزات را نشان ظاهری می داند که امکان داشته از عالم معنا و باطن به این دنیا بیاید. مانند شاخه درختی که از باغ بیاورند در حالی که خود باغ را نمی توان با خود برد
بر نمی داری سوی آن باغ گام
بوی افزون جوی و کن دفع زکام
تا که آن بو جاذب جانت شود
تا که آن بو نور چشمانت شود
مولانا در اینجا به آمیختگی و تاثیر حس های معنوی در یکدیگر می پردازد :
-بوی پیراهن یوسف باعث بینایی پدر شد
-به شوق این بو پیامبر فرمود نور چشمم نماز است.
گوسفندان حواس خود را به چراگاه حس های معنوی بران(سوره اعلی/4) حس های معنوی هدایت کننده دیگر حس ها می شوند و بی زبان با تو راز می گویند( حقیقت محض از دنیای واژه ها و ... دور است فقط دریافت می شود از این رو وقتی به الفاظ در می آید مختلف می شود و جدال آغاز می شود.) مولانا با الهام از آیه 111 سوره توبه می گوید خداوند جان مومنان را می خرد تا این حس ها و دانش های معنوی را بدهد.بهشت این است و ادامه می دهد که پس از آن فرشتگان شاگرد آدم شدند. در تمثیل کسی را که به دانش های ظاهری بسنده کرده است چون موش کوری می داند که راههای خاک را به خوبی می داند.
کانال و وبلاگ آرامش و پرواز روح
arameshsahafian@
باریکحرف: پر قیل و قال

مولانا