بخش ۵۱ - مقرر شدن ترجیح جهد بر توکل
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۵۱ - مقرر شدن ترجیح جهد بر توکل به خوانش فرید حامد
بخش ۵۱ - مقرر شدن ترجیح جهد بر توکل به خوانش عندلیب
بخش ۵۱ - مقرر شدن ترجیح جهد بر توکل به خوانش فاطمه زندی
حاشیه ها
در قران خلق الانسان فی کبد یعنی انسان در سختی افریده شده است و می دانیم کبد اینجا هر چند با کبد به معنی جگر نا همسان است در تلفظ ولی گویا مولانا بازیی در اورده یعنی بی جگر را برای بی رنج اورده است و یا اینکه مولانا منظورش بی خون جگر بوده است .
پانسه در غیاث به معنی قرعه امده است .
البته در قران فی کبد معنی به سختی می دهد . ولی شما سالیانی به خواندن این مثنوی سپریده اید و ما ناچار از پذیرفتن هستیم .
یعنی بدون هیچ ناراحتی و دردسری غذای روزانه شیر به او رسانده شود و لت بعدی هم همین را امضا فرموده یعنی به طوری که دیگر نیازی به تقاضای مجدد شیر نباشد
آفرین دکتر جان انگار شما قبل از من دریافتید اما همین که به تفکر واداشتیمان سپاس
فرهاد عزیز، از نوشته هایتان بسیار لذت می برده و استفاده می کردیم. لطفا ادامه بدهید.
شرح و تفسیر بیت 992
زین نمط بسیار برهان گفت شیر / کز جواب ، آن جبریان گشتند سیر
شیر بدان سان که گفته شد در فضیلت و برتری جهد بر توکل ، دلائلی بسیار آورد بطوریکه طرفداران جبر از پاسخ دادن به آن فروماندند و قانع شدند .
شرح و تفسیر بیت 993
روبه و آهو و خرگوش و شغال / جبر را بگذاشتند و قیل و قال
روباه و آهو و خرگوش و شغال ، جبری بودن را رها کردند و از قیل و قال و مناظره دست کشیدند . [ هر چند وحوش در مباحثه قانع شدند ولی عملا نوعی جبر را به شیر تحمیل کردند . ]
شرح و تفسیر بیت 994
عهدها کردند با شیر ژیان / کاندرین بیعت نیفتد در زیان
نخچیران با شیر خشمین پیمان بستند که در این پیمان به شیر هیچ زیانی نرسد .
شرح و تفسیر بیت 995
قسم هر روزش بیاید بی جگر / حاجتش نبود تقاضای دگر
بی هیچ ناراحتی و دردسری (بی جگر) غذای روزانه شیر را بدو برسانند بطوریکه دیگر نیازی به تقاضای مجدد شیر نباشد . [ میان خود به قید قرعه هر روز یکی را طعمه شیر سازند و برای او بفرستند . ]
شرح و تفسیر بیت 996
قرعه بر هرک افتادی روز روز / سوی آن شیر او دویدی همچو یوز
قرعه به نام هر کدام از نخچیران که اصابت می کرد آن حیوان شتابان مانند یوزپلنگ به سوی شیر می دوید .
شرح و تفسیر بیت 997
چون به خرگوش آمد این ساغر به دور / بانگ زد خرگوش ، آخر چند جور ؟
وقتی که این ساغر دور زد و به خرگوش رسید یعنی وقتی نوبت خرگوش شد ، خرگوش فریاد زد : آخر ظلم و ستم تا کی ؟!
مثنوی معنوی :: در سکوت.... بشنوید
با سلام خدمت کتایون فرهادی عزیز
لطف خود را از ما دریغ مدارید.در خصوص شرح و تفسیر ابیات..