بخش ۲۷ - مکر کردن مریدان کی خلوت را بشکن
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۲۷ - مکر کردن مریدان کی خلوت را بشکن به خوانش علیرضا بخشی زاده روشنفکر
بخش ۲۷ - مکر کردن مریدان کی خلوت را بشکن به خوانش عندلیب
حاشیه ها
بسیار عالی و نکته بینانه من که سیری نمیگیرم از خواندن این ابیات و این معانی سرشار
در چنلی در تلگرام این ابیات را در اختیار دوست داران قرار میدهم باشد که به تعالی فرهنگمان کمکی کند.
@A_pezhva
مولانا به این نکته فلسفی اشاره دارد که هر وجودی از صورت و معنی تشکیل شده صورت پرتوی از ان وجه درونی است و در حقیقت کل جهان هستی تظاهر ان جهان درونی است ،رعد و برق و کلبه نمایشات الکتربکی در واقع یک چیز است ،انرژی برق حال این را تعمبم دهبد یعنی کل هستی ظاهری از بک چیز واحد به وجود امده که در زبان دبن خدا می گویند
«چارپا را قدر طاقت با رنه» باید بشود «چارپا را قدر طاقت بار نه»
این دو بیت از این قسمت از مثنوی حضرت مولانا مرا به هیجان آورد
صورت رفعت بود افلاک را
معنی رفعت روان پاک را
صورت رفعت برای جسمهاست
جسمها در پیش معنی اسمهاست
مولانا میفرماید:
بزرگی و بلند متربگی در ظاهر که این دنیاست همون افلاک هست ،دیگه بالا تر از فلک ک نداریم
درحالی در عالم معنا بزرگی به روان پاک و خرد درونی بستگی داره
مورد اول همون بزرگی ظاهری مربوط به جسم هست درحالی ک خود این جسم های بلند بالا در مقابل عالم معنا فقط در حد اسم هستن و بسیار پایین دست و بی ارزشن
درود
نام درست این بخش این است:
مکرر کردن مریدان که خلوت را بشکن
شرح و تفسیر بیت 578
جمله گفتند : ای حکیم رخنه جو / این فریب و این جفا با ما مگو
مریدان جملگی به وزیر گفتند : ای حکیم چاره جو و مشگل گشا ، با ما از راه نعل وارونه زدن و جفاکاری سخن مگو .
شرح و تفسیر بیت 579
چارپا را قدر طاقت بار نه / بر ضعیفان ، قدر قوت کار نه
روی چهارپایان به اندازه توان شان بار گذار و بر افراد ناتوان به اندازه طاقت شان تکلیف کن .
– اشاره بیت به آیه 286 سوره بقره است ” خداوند هیچ کس را تکلیف نکند مگر به اندازه وسع او . پروردگارا بیش از طاقت ما بر ما تکلیف منه “
شرح و تفسیر بیت 580
دانه هر مرغ ، اندازه وی است / طعمه هر مرغ ، انجیری کی است ؟
هر مرغ و پرنده ای فقط می تواند از دانه ای تغذیه کند که متناسب با ساختمان طبیعی اش باشد . هر پرنده ای مگر می تواند انجیر بخورد .
– هر کس نمی تواند به درک حقایق عرفانی رسد . آنان که هنوز به حد پختگی و قابلیت نرسیده اند نمی توانند در مفاهیم والای عرفانی مستغرق شوند .
شرح و تفسیر بیت 581
طفل را گر نان دهی بر جای شیر / طفل مسکین را از آن نان ، مرده گیر
برای مثال اگر طفل شیرخواره را به جای شیر دادن ، نان بدهی ، آن طفل بیچاره از خوردن نان حتما خواهد مرد .
– باید به اطفال سلوک و کودکان راه معرفت به اندازه توانشان غذای معنوی داد در غیر این صورت تباه خواهند شد .
شرح و تفسیر بیت 582
چون که دندانها برآرد ، بعد از آن / هم به خود ، طالب شود آن طفل ، نان
وقتی که طفل شیرخواره دندان درآورد با میل و رغبت نان می خورد . [ وقتی که اطفال سلوک ، قابلیت بیشتری یابند می توانند طعام معنوی بیشتری بخورند ] .
“
شرح و تفسیر بیت 583
مرغ پر نارسته چون پران شود / لقمه هر گربه دران شود
مثال دیگر ، پرنده ای که هنوز پر در نیاورده است اگر به پرواز درآید . طعمه هر گربه درنده ای خواهد شد .
شرح و تفسیر بیت 584
چون برآرد پر ، بپرد او به خود / بی تکلف ، بی صفیر نیک و بد
همینکه این پرنده بال و پر درآورد با میل خود و بی هیچ رنج و زحمتی و بی آواز نیک و بدی به پرواز درآید یعنی بدون یاری گرفتن از احدی پرواز می کند .
– مولانا در چند بیت اخیر ضمن دو تمثیل کودک شیرخواره و مرغ پرنارسته فرمود : سالک تا وقتی به کمال مطلوب نرسیده باید در ظل عنایت و هدایت پیر کامل قرار گیرد تا از مصاید نفس اماره و مکاید اهریمنان در امان ماند و چون به کمال آمد دیگر به پیر مرشد نیازی نیست .
شرح و تفسیر بیت 585
دیو را نطق تو خامش می کند / گوش ما را گفت تو هش می کند
مریدان به آن وزیر گفتند ای مرشد ، سخن و مصاحبت تو اخگر نفس اماره را خاموش می کند و گفتار پر مغز تو هوش را به گوش ما ارزانی می دارد . [ یعنی با تو سلوک کردن قوه تمیز و تشخیص را به ما القاء می کند ] .
شرح و تفسیر بیت 586
گوش ما هوش است ، چون گویا تویی / خشک ما ، بحر است ، چون دریا تویی
گوش ما در صورتی یکپارچه هوش است که تو به گفتار آیی و این وجود ناسوتی و عنصری ما در صورتی به دریای معنی مبدل می گردد که تو دریا باشی .
– این بیت نیز مضمون ابیات پیشین را تاکید می کند و به علاوه این مطلب نیز مستفاد می شود که اصولا هرگونه معاشرت و مجالستی تاثیر گذار است . یعنی وقتی میان دو یا چند کس دیداری می رود هر یک از افراد به نوبه خود دچار نوعی انفعال نفسانی می شوند منتهی کسی که دارای نوعی تفوق معنوی و یا مادی و ظاهری باشد . درجه تاثیر و تصرفش معمولا بیش از سایرین است . گاه اتفاق افتاده است که در یک دیدار ، موجودیت شخص توسط دیگری ربوده می شود . چندانکه خواطر و تفکرات او نیز از کار می افتد و به حد صفر می رسد . بیت اخیر از زبان عیسویان تاثیر روحی عارف کامل را بر دیگران بخوبی نشان داده است .
.
شرح و تفسیر بیت 587
با تو ما را خاک ، بهتر از فلک / ای سماک از تو منور تا سمک
ای مرشد ، اگر با تو همراه و مصاحب باشیم ، زمین خاکی برای ما بهتر از سپهر نورانی است . ای کسی که آسمان و زمین یعنی همه عالم از بالا تا پائین به برکت فیض وجود تو روشن گشته است .
– مراد از سِماک (به کسر سین) تا سَمَک (به فتح سین) همه عالم از بالا تا پائین است . [ سماک = ستاره ای است بزرگ ، بیرون از صورت فلکی عوّا . برابر بنات النعش ، آن را سماک رامح ( = نیزه دار ) خوانند و رُمحِ او دو ستاره است از صورت فلکیِ چاثی . همان صورتی که بر زانو نشسته است و او را از بهرِ بلندی سِماک خوانند و گروهی او را نگهبان شام نام کنند . و برابر آن به سمت جنوب ، دیگر ستاره ای است بزرگ و روشن که آن را سِماکِ اَغزَل خوانند . ( شرح مثنوی شریف ، ج 1 ، ص 249 ) / سَمک = به معنی ماهی است و اشاره دارد به آن دسته از روایات که گفته اند زمین بر پشتِ ماهی نهاده شده است . ( اخبارالزمان ، ص 22 ) ]
شرح و تفسیر بیت 588
بی تو ما را بر فلک ، تاریکی است / با تو ای ماه ، این فلک باری ، کی است
مریدان به آن وزیر گفتند : بی حضور تو ، روی فلک نیز تاریک و ظلمانی است و ای ماه ، با وجود تو این ماه چه ارزشی دارد . [ یعنی بی وجود تو این سپهر گردون هم به چیزی نیرزد چرا که انسان کامل “مدار هستی” است .
شرح و تفسیر بیت 589
صورت رفعت بود افلاک را / معنی رفعت ، روان پاک را
عالم افلاک صورتا عالم اکبر است و عالم معنا عالم اصغر است اما انسان کامل صورتا عالم اصغر است و معنا عالم اکبر . [ روان پاک دلالت دارد بر انسان کامل که غایت و غرض خلقت است ] .
شرح و تفسیر بیت 590
صورت رفعت ، برای جسم هاست / جسم ها در پیش معنی ، اسم هاست
اجسام و ابدان ظاهرا بزرگی و رفعت دارند اما همین اجسام و ابدان در مقایسه با روح ، اسمی بیش نیستند .
– دو بیت اخیر اشعار می دارد که عالم معنا حقیقی است و عالم ماده مجازی ، جسم در مثل لفظ را ماند و روح ، معنی را ماند . همه اعتبار نفس به معنی و حقیقت نفس الامری آن است . همانطور که لفظ منشاء اثر نیست . جسم بدون روح نیز موجد اثری نیست . چنانکه کسی با تلفظ گل ، گل به دست نمی آورد و یا با حلوا حلوا گفتن دهان کسی شیرین نمی شود .
در عنوان شعر، به جای مکر باید کلمه ی مکرر قرار بگیرد تا معنا محصل گردد. دکتر سروش هم در جلسه ی اخیر آپلود شده شرح مثنوی در کانال تلگرامشان، این اشتباه را گوشزد و بر اصلاح آن تاکید کردند.
در بیت نُهُم هم باید آورده شود :گوش ما هوشست، چون "گویا تویی"
نه اینکه "گویا توی"
در بیت نُهُم هم باید آورده شود :گوش ما هوشست، چون “گویا تویی”
نه اینکه “گویا توی”
با سپاس از مهدی با کامنت درستشان و همچنین تشکر از فرهاد