بخش ۱۶۷ - گفتن پیغامبر صلی الله علیه و سلم به گوش رکابدار امیرالمؤمنین علی کرم الله وجهه کی کشتن علی بر دست تو خواهد بودن خبرت کردم
اطلاعات
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوانش ها
بخش ۱۶۷ - گفتن پیغامبر صلی الله علیه و سلم به گوش رکابدار امیرالمؤمنین علی کرم الله وجهه کی کشتن علی بر دست تو خواهد بودن خبرت کردم به خوانش بامشاد لطف آبادی
بخش ۱۶۷ - گفتن پیغامبر صلی الله علیه و سلم به گوش رکابدار امیرالمؤمنین علی کرم الله وجهه کی کشتن علی بر دست تو خواهد بودن خبرت کردم به خوانش عندلیب
حاشیه ها
بطور کلی شاعر صوفی است و افکار صوفیانه خود را به شعر در آورده است این اشاعر پر از مطالب غلط است بخصوص جریان این که حضرت امیر از ابن ملجم بدش نمی آید و او را آلت حق می داند که در این صورت از هیچ جنایت کاری نمی توان بد گفت. و هر کس دیگری را به زند یا به ناموسش تجاوز کند می تواند بگوید من آلت حق ام با من دشمنی نکن. نتیجه افکار جبری شاعر بهتر از این نمی شود.
بیت «زان نداری میوهای مانند بید
کب رو بردی پی نان سپید» به صورت زیر اصلاح می گردد:
زان نداری میوهای مانند بید
کابرو بردی پی نان سپید
(کابرو = مخفف "که آبرو")
در تایید فاضل و رد فردی به نام محمد
ای فرزندان آدم در حقیقت ما برای شما لباسی فرو فرستادیم که عورتهای شما را پوشیده می دارد و [برای شما] زینتی است و[لی] بهترین جامه [لباس] تقوا است این از نشانه های [قدرت] خداست باشد که متذکر شوند (26)
ای فرزندان آدم زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند و لباسشان را از ایشان برکند تا عورتهایشان را بر آنان نمایان کند در حقیقت او و قبیله اش شما را از آنجا که آنها را نمی بینید می بینند ما شیاطین را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمی آورند (27)
و چون کار زشتی کنند می گویند پدران خود را بر آن یافتیم و خدا ما را بدان فرمان داده است بگو قطعا خدا به کار زشت فرمان نمی دهد آیا چیزی را که نمیدانید به خدا نسبت می دهید (28)
بگو پروردگارم به دادگری فرمان داده است و [اینکه] در هر مسجدی روی خود را مستقیم [به سوی قبله] کنید و در حالی که دین خود را برای او خالص گردانیده اید وی را بخوانید همان گونه که شما را پدید آورد [به سوی او] برمی گردید (29)
[در حالی که] گروهی را هدایت نموده و گروهی گمراهی بر آنان ثابت شده است زیرا آنان شیاطین را به جای خدا دوستان [خود] گرفته اند و می پندارند که راهیافتگانند (30)
ای فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازی برگیرید و بخورید و بیاشامید و[لی] زیاده روی مکنید که او اسرافکاران را دوست نمی دارد (31)
خصوصا در ترجمه دو ایه زیر دقت کنید
ای فرزندان آدم زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد چنانکه پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند و لباسشان را از ایشان برکند تا عورتهایشان را بر آنان نمایان کند در حقیقت او و قبیله اش شما را از آنجا که آنها را نمی بینید می بینند ما شیاطین را دوستان کسانی قرار دادیم که ایمان نمی آورند (27)
و چون کار زشتی کنند می گویند پدران خود را بر آن یافتیم و خدا ما را بدان فرمان داده است بگو قطعا خدا به کار زشت فرمان نمی دهد آیا چیزی را که نمیدانید به خدا نسبت می دهید (28)
که شامل دو عبارت 1-"زنهار تا شیطان شما را به فتنه نیندازد"و 2-"و خدا ما را بدان فرمان داده است بگو قطعا خدا به کار زشت فرمان نمی دهد آیا چیزی را که نمیدانید به خدا نسبت می دهید " است
در واقع با توجه به ایه 28، این امام علی ع بودند که به فرمان خداوند در مسجد به نماز ایستادند
و این ابن ملجم بود که بر خلاف فرمان خداوند و با پیروی از فتنه شیطان یا نفس خود مانع عبادت امام علی شد و امام را در محراب بر خلاف دستور و رضایت خداوند شهید کرد و اجازه نداد امام به عبادت خالصانه خداوند ادامه دهند.
خدایا به وجاهت امیر المومنین دست ما را بیش از پیشبگیر
همچنین در ایه سوره انعام امده است
آنان که شرک آوردند خواهند گفت: اگر خدا میخواست ما و پدرانمان مشرک نمیشدیم و چیزی را حرام نمیکردیم. بدین گفتار، پیشینیان ایشان نیز تکذیب (رسل) کردند تا آنکه طعم عذاب ما را چشیدند. بگو: آیا شما بر این سخن مدرک قطعی دارید تا به ما ارائه دهید؟ همانا شما پیروی جز از خیالات باطل نمیکنید و جز به گزافه و دروغ سخن نمیگویید. (148)
لذا مشرک شدن اینها به اجبار از خدا نبودهو خداوند به انها اختیار داده.
بله اگر خدا میخواست مشرک نمیشدند اگر خدا میخواست ابن ملجم توان و اراده کشتن امام را نمی داشت
و اگر خدا میخواست آنها شرک نمیآوردند، و ما تو را نگهبان ایشان نکردیم و تو وکیل آنها نیستی. (107)
اما خداوند میخواهد ما اختیار داشته باشیم و از حتی اینکه پیامبر مردم را بر ایمان اجبار کنند نهی میکند
و اگر پروردگار تو می خواست قطعا هر که در زمین است همه آنها یکسر ایمان می آوردند پس آیا تو مردم را ناگزیر می کنی که بگروند (99)
جناب حافظ کل قرآن.
مراد انعام با صدای زبر است یا انعام با زیر؟؟
دوستدار عزیز؛ منظور بنده حقیر سوره مبارکه أنعام به فتح همزه بود بحمد الله بنده دقت دارم و کل قرآن را با زیر و زبر و رعایت تمام جزئیات اعراب و تفکیک و تمییز مشابهات آن از حفظ میخوانم و این لطف خداست .
اینکه ترجمه ها را اوردم برای سهولت استفاده و سرعت نتیجه بود.
در واقع با توجه به ایه 28، این امام علی ع بودند که به فرمان خداوند در مسجد به نماز ایستادند
و این ابن ملجم بود که بر خلاف فرمان خداوند و با پیروی از فتنه شیطان یا نفس خود مانع عبادت امام علی شد و امام را در محراب بر خلاف دستور و رضایت خداوند شهید کرد و اجازه نداد امام به عبادت خالصانه خداوند ادامه دهند.
خدایا به وجاهت امیر المومنین دست ما را بیش از پیشبگیر
شماره همراه که زنگ بزنیند سوال حفظ از کل قرآن بپرسید: که خیلی دوست دارم
09154775648
بحمد الله بنده موفق به دریافت مدرک تخصصی درجه 3 سازمان تبلیغات در حفظ کل قران کریم شدم.
من حتی یکبارهم مثنوی را که بقول خود او اصل اصول اصول دین! است را نخوانده ام و دست نگرفته ام ولی قرآن کریم را نسخه شفای خود میدانم و می بینید که با آن ثابت میکنم بعضی ابیات مثنوی غلط است کما اینکه علامه جعفری هم می فرمایند غلط های فراوان به جلال الدین گرفته اند.
با درود سلام بر مدیران این درگاه اطلاعاتی بسیار مفید و به همه دوستان عزیزی که در اینجا یادداشتی به جا گذاشته اند.
مثنوی به قول دکتر الهی قمشه ای متنی دمکراتیک است و یکی از موضوعات پر مناقشه بحث جبر واختیار است. مولانا خود در آخرین بیت این بخش میگوید:
رو بترس و طعنه کم زن بر بدان
پی اش دام حکم عجز خود بدان
قوانین واحکام الهی عادلانه جاریست. این عدالت حق است که جبر است وبرای برقراری این نظام وجود ضد لازم است وگر نه در عدم حق هیچ نیست و هیچ جبری هم نیست. در دفتر ششم در قصه کودکی که به اسیری سلطان محمود گرفتار شده میگوید:
ای دهنده عقلها فریاد رس
گر نخواهی تو نخواهد هیچکس
هم بگو تو هم تو بشنو هم توباش
ما همه لاشیم با چندین تراش
زین حواله رغبت افزا در سجود
کاهلی جبر مفرست و خمود
اگر مفهوم جبر واختیار را با دقت نگاه کنیم تنها تفاوت در صبر است. که شیطان بر حکم حق صبر نکرد تا حکمت آن را دریابد و ما نیز زمانی که بر حکم حق که حادث در هر لحظه است صبر نکنیم به دام می افتیم و شروع به قضاوت از نفس میکنیم. داستان خضر وموسی بهترین مثال بر این حکایت است. وخدا میداند وبس.
سلام اقای سید
گفته اید:" این عدالت حق است که جبر است ...."
یا "اگر مفهوم جبر واختیار را با دقت نگاه کنیم تنها تفاوت در صبر است. ....."
روشن نیست شما موافقید یا مخالف و تعریف دقیق شما چیست
چندین شرح باید بر همین کامنت شما نوشته شود تا مقصود شما مشخص شود خیلی مبهم و غیر قابل فهم نوشته اید.
بالاخره شما موافقید با نظر مولوی یا مخالفید اولا
ثانیا منظور شما از ذکر "در عدم حق هیچ کس نیست" و"قصه موسی و خضر""صبر بر حکم حق " چیست چگونه استدلال کرده اید به ارتبازط اینها با بحث جبر و اختیار؟
خیلی غامظ و پیچیده نوشته اید و غیر قابل فهم و کاربرد
جناب حافظ
شما حافظی نه مفسر
جهت اطلاعتون گفتم
با سلام . حضرت حافظ بر خلاف شما به نظر من، نظر سید بسیار هم قابل فهم بوده و هیچ نکته نامفهومی ندارد . و به نظر هم میاد درست باشه . طبق فرمایش ایشان جبر در مقابل اختیار نیست
باسلام خدمت همه عزیزان و سروران گرامی.
هدف شاعر از به شعر در آوردن برخی داستانها و روایات بیان واقعیتها و اصل ماجرا نیست بلکه هدف او بیان خصیصه های اصلی شخصیت داستان است/هدف مولانا از بیان این داستان این بوده است که می خواهد مهمترین صفات امیرالمومنین را گوشزد بکند،او خواسته بگوید که امیرمومنان بی جهت لقب واقعی کلیم الله را بر خود نگرفته و واقعا شایسته این لقب است/او(مولانا) به بهترین وجه ممکن صفت بخشندگی و عدم علاقه حضرت را به دنیای فانی بیان داشته.
به جرأت می توان گفت از دوره بعد از اسلام تاکنون هیچکس مانند مولانا شخصیت واقعی حضرت علی را تشریح نکرده است.
بنابراین، این حقیر سراپا تقصیر تأکید می کند در اشعار شاعران بخصوص در مثنوی به دنبال اصل ماجرا و چگونگی بیان روایات نباشید.
با تشکر از محمد و سایر عزیزان.
در این شک نکنید که مولانا به درستی واقعیت وجودی خداوند و بندگان صالح او را درک کرد
سلام خدمت دوستان
اگر به این شعر مولوی دقت کنید متوجه می شوید که خود مولوی انسان را موجودی مختار می داند و اختیار انسان نیز تحت اختیار خداوند است. یعنی اختیار خداوند بر این است که انسان موجودی مختار باشد.
آن یکی میرفت بالای درخت
میفشاند آن میوه را دزدانه سخت
صاحب باغ آمد و گفت ای دنی
از خدا شرمیت کو چه میکنی
گفت از باغ خدا بندهٔ خدا
گر خورد خرما که حق کردش عطا
عامیانه چه ملامت میکنی
بخل بر خوان خداوند غنی
گفت ای ایبک بیاور آن رسن
تا بگویم من جواب بوالحسن
پس ببستش سخت آن دم بر درخت
میزد او بر پشت و ساقش چوب سخت
گفت آخر از خدا شرمی بدار
میکشی این بیگنه را زار زار
گفت از چوب خدا این بندهاش
میزند بر پشت دیگر بنده خوش
چوب حق و پشت و پهلو آن او
من غلام و آلت فرمان او
گفت توبه کردم از جبر ای عیار
اختیارست اختیارست اختیار
گمان کنم منظور اشعار قبل از ترور ان حضرت بدست ابن ملجم بوده و ان حضرت براساس پیشگویی پیامبر با ابن مجم سخن میگفته
لذا ابن ملجم هنوز گناهی مرتکب نشده که مورد غضب باشد وحضرت علی میفرماید که من کینه ای بابت کار نکرده از تو ندارم
تحلیلهایی که دوستان در حاشیهها برشمردن بهنوبهی خود جالب بود... این شاعر هم مثل من و شما معصوم، نبی و ... نیست. هست؟!
سلام قولا من رب رحیم
بهترین پاسخ به قشری گرایان و ظاهربینانی چون آقایان ایکس و ایگرگ که درین حواشی به خیال خام خود ایراد بر مولانا گرفته و سهو سخن او را دریافتهاند، الحق که همین مصرع خود اوست، که "هرکسی از ظن خود شد یار من"
ضمنا جناب محمد حافظ هم توجه داشته باشد که غامض صحیح است و نه غامظ، که از بهره فراوان وی از علم قرآن بنا به مدعای خودش، چنین خطایی جدا استبعاد دارد.
والسلام
سلام
الاعمال بالنیات
یعنی اینکه نیت ها تعیین میکنند که عملی که از ما سر میزند پذیرفته شده یا رد
لایکلف الله نفسا الا وسعها
یعنی خدا باندازه وسع شما را تکلیف میکند
ان الله مع الصابرین
یعنی خدا با صابران همنشین است
و
مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنْفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ
هیچ مصیبتی در زمین و نه در وجود شما روی نمیدهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است؛ و این امر برای خدا آسان است
پس در مواجهه با حوادث میتوان راه حق و درست را پیش گرفت و پیروز ماجرا بود و یا میتوان راه مقاومت یا ستیزه را پیش گرفت و شکست خورده ی ماجرا بود
همانند ماجرای امام حسین که بنا بر احادیث از آدم( ماجرای جبرئیل و دعای یا قدیم الاحسان بحق الحسین)تا خاتم که حضرت محمد در بدو تولد حضرت حسین گلوی حسین ع را میبوسند، قرار بود صد درصد در روز عاشورا و در محل کربلا کشته شوند.
امام حسین میتوانست با ناحق بیعت کرده و با دست قضا در روز عاشورا بناچار کشته شود و یا میتوانست راه خدا را پیش گرفته و همه چیزش را در راه حق فدا کرده و شهید شود.
پس نیت ما انسانها همان اختیار ما در مواجهه با جبر مقدر است.
و همچنین صبر که افضل الاعمال است راهی دیگر در مواجهه با جبر تقدیر
وَنَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ ۖ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَٰذَا وَمَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ ۖ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ ۖ وَنُودُوا أَنْ تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
و زنگار هر کینه را از آیینه دل آنان بزداییم و در بهشت بر زیر قصرهایشان نهرها جاری شود و گویند: ستایش خدای را که ما را بر این مقام رهنمایی کرد، که اگر هدایت و لطف الهی نبود ما به خود به این مقام راه نمییافتیم، همانا رسولان خدایمان به حق آمدند (و ما را بر این مقام رهبری کردند). و اهل بهشت را ندا کنند که این است بهشتی که از اعمال صالح شما را به ارث دادهاند.
آیا مولای متقیان میتواند کینه ی شخصی را حمل کند در حالی که در بهشت جایی برای قلب های کینه ورز نیست!
و لکم فی القصاص حیاة یا اولی الالباب لعلکم تتقون
«و برای شما در قصاص حیات و زندگی استای صاحبان خرد، تا شما تقوی پیشه کنید»
کمی تامل لطفا
رمز ننسخ آیة او ننسها
نات خیرا در عقب میدان مها
نات خیر چیست ؟
با سلام . نَأۡتِ صیغه متکلم مع الغیر از ماده اتی یاتی به معنی میاوریم .نات خیرا یعنی بهتر از آن را میاوریم .آیه 106 سوره بقره
مَا نَنسَخۡ مِنۡ ءَایَةٍ أَوۡ نُنسِهَا نَأۡتِ بِخَیۡر مِّنۡهَآ أَوۡ مِثۡلِهَآۗ أَلَمۡ تَعۡلَمۡ أَنَّ ٱللَّهَ عَلَیٰ کُلِّ شَیۡء قَدِیرٌ .[حکمِ] هر آیهای را که [بر اساس مصالح مردم و مقتضای زمان] از میان برداریم یا به تأخیر اندازیم، بهتر از آن یا مانندش را میآوریم. آیا ندانستهای که خدا بر هر کاری تواناست؟!گر ندارد صبر زین نان جان حس
کیمیا را گیر و زر گردان تو مس
منظور از کیمیا چیست ؟