گنجور

بخش ۱۰۶ - اظهار معجزهٔ پیغمبر صلی الله علیه و سلم به سخن آمدن سنگ‌ریزه در دست ابوجهل علیه اللعنه و گواهی دادن سنگ‌ریزه بر حقیت محمد صلی الله علیه و سلم به رسالت او

سنگها اندر کف بوجهل بود
گفت ای احمد بگو این چیست زود
گر رسولی چیست در مشتم نهان
چون خبر داری ز راز آسمان
گفت چون خواهی بگویم آن چه‌هاست
یا بگویند آن که ما حقیم و راست
گفت بوجهل این دوم نادرترست
گفت آری حق از آن قادرترست
از میان مشت او هر پاره سنگ
در شهادت گفتن آمد بی درنگ
لا اله گفت و الا الله گفت
گوهر احمد رسول الله سفت
چون شنید از سنگها بوجهل این
زد ز خشم آن سنگها را بر زمین

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سنگها اندر کف بوجهل بود
گفت ای احمد بگو این چیست زود
هوش مصنوعی: در دستان بوجهل سنگ‌هایی وجود دارد. او به احمد می‌گوید: «بگو این چه چیزی است، سریع!»
گر رسولی چیست در مشتم نهان
چون خبر داری ز راز آسمان
هوش مصنوعی: اگر پیامبری در دستان من پنهان باشد، چطور می‌توانی از رازهای آسمان آگاه باشی؟
گفت چون خواهی بگویم آن چه‌هاست
یا بگویند آن که ما حقیم و راست
هوش مصنوعی: اگر بخواهی، می‌توانم برایت بگویم که چه مسائلی وجود دارد یا اینکه بگذار دیگران بگویند که ما راست می‌گوییم و حق داریم.
گفت بوجهل این دوم نادرترست
گفت آری حق از آن قادرترست
هوش مصنوعی: بوجهل گفت که دومی نادرتر است، اما پاسخ دادند که حق و حقیقت از هر چیزی قدرتمندتر است.
از میان مشت او هر پاره سنگ
در شهادت گفتن آمد بی درنگ
هوش مصنوعی: از دست او هر تکه سنگی به سرعت برای شهادت دادن پیش آمد.
لا اله گفت و الا الله گفت
گوهر احمد رسول الله سفت
هوش مصنوعی: او گفت که هیچ معبودی جز خدا نیست و سپس با تأکید بر این موضوع، به پیامبر احمد (محمد) اشاره کرد و او را به عنوان گوهر والای رسالت معرفی کرد.
چون شنید از سنگها بوجهل این
زد ز خشم آن سنگها را بر زمین
هوش مصنوعی: هنگامی که بوجهل از سنگ‌ها صدای خشمگینی را شنید، به شدت بر زمین کوبید.

خوانش ها

بخش ۱۰۶ - اظهار معجزهٔ پیغمبر صلی الله علیه و سلم به سخن آمدن سنگ‌ریزه در دست ابوجهل علیه اللعنه و گواهی دادن سنگ‌ریزه بر حقیت محمد صلی الله علیه و سلم به رسالت او به خوانش عندلیب

حاشیه ها

1392/08/31 02:10
امین کیخا

بی درنگ بی کیار و بادرنگ با کیار می شود .

1395/02/17 10:05
nabavar

درود آقای شمس الحق
پس بنیانگزار بحارالانوار همین جناب بوده و من نمیدانستم
این که معجزه ی پیامبر نبود ، شیرینکاری سنگها بود .
شاد زی

1396/10/14 11:01

ابوجهل سنگ ریزه هایی در دست مخفی کرد و از پیامبر اسلام ص پرسید اگر واقعا فرستاده خدای عزوجل هستی و از اسرار اسمان خبر داری در مشت من چی پنهان شده ؟
سنگها اندر کف بوجهل بود
گفت ای احمد بگو این چیست زود
گر رسولی چیست در مشتم نهان
چون خبر داری ز راز آسمان
حضرت رسول ص در جواب گفتند میخواهی من بگویم اونها چه هستند یا خود اونها به حقانیت ما گواهی دهند و ابوجهل میگه این مورد دومی خیلی سخت تر و نادر تره و پیامبر هم درجواب گفتند بلی حق تعالی از انچه تو میخواهی قادرتر و تواناتر است
گفت چون خواهی بگویم آن چه‌هاست
یا بگویند آن که ما حقیم و راست
گفت بوجهل این دوم نادرترست
گفت آری حق از آن قادرترست
درهمان لحظه در میان مشت ابوجهل هر تکه سنگ بزبان امد و شروع به شهادت دادن کردند و میگفتند نیست خدایی جز خداوند یگانه و گوهر تابناک رسول خدارا اصلاحا تراشید (سُفتن)گفتند
از میان مشت او هر پاره سنگ
در شهادت گفتن آمد بی درنگ
لا اله گفت و الا الله گفت
گوهر احمد رسول الله سفت
ابوجهل تا این سخنان رو از سنگ ریزه ها شنید اونهارو از خشم بر زمین پرت کرد و کوبید
چون شنید از سنگها بوجهل این
زد ز خشم آن سنگها را بر زمین