گنجور

شمارهٔ ۶ - تاریخ فوت میرمعصوم

عالم فاضل جناب میرمعصوم آنکه بود
رأی او روشن‌تر از مرأت بود از آفتاب
آنکه بودند اهل دانش از محیط علم او
گوهرافشان بر تهی‌دستان معنی چون سحاب
ناگه آورد آفتاب عمر او رو در غروب
وز غروبش تیره شد عالم بچشم شیخ و شاب
رفت از این محفل برون و از غم جانسوز او
شد چو شمع آتش‌فشان احباب را چشم پرآب
الغرض چون رفت ازین بستان سر او ز رحلتش
شد چو داغ لاله دل در سینه یاران کباب
کلک مشتاق از پی تاریخ فوتش زد رقم
سوی جنت شد ز دنیا سید عالی‌جناب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عالم فاضل جناب میرمعصوم آنکه بود
رأی او روشن‌تر از مرأت بود از آفتاب
هوش مصنوعی: میرمعصوم، شخصیت عالم و فاضلی است که دیدگاه‌هایش به روشنی و شفافیت نور خورشید می‌باشد. او در زمینه علم و دانش، بسیار برجسته و دارای بصیرت خاصی است.
آنکه بودند اهل دانش از محیط علم او
گوهرافشان بر تهی‌دستان معنی چون سحاب
هوش مصنوعی: کسانی که در علم و دانش مهارت دارند، از وجود او مانند باران بر ستمدیدگان دانش و معرفت می‌بارند و به آنها نیکی و ثروت معنوی می‌دهند.
ناگه آورد آفتاب عمر او رو در غروب
وز غروبش تیره شد عالم بچشم شیخ و شاب
هوش مصنوعی: ناگهان خورشید عمر او در غروب ظهور کرد و از آن زمان، جهان در نظر شیخ و جوان، تاریک شد.
رفت از این محفل برون و از غم جانسوز او
شد چو شمع آتش‌فشان احباب را چشم پرآب
هوش مصنوعی: او از این جمع بیرون رفت و با رفتنش، دل دوستانش مانند شمعی که در آتش می‌سوزد، پر از غم و اشک شد.
الغرض چون رفت ازین بستان سر او ز رحلتش
شد چو داغ لاله دل در سینه یاران کباب
هوش مصنوعی: به طور خلاصه، این بیت به از دست دادن کسی اشاره دارد که پس از رفتنش، در دل دوستانش همانند داغی سوزان و عمیق باقی مانده است. حسی از غم و یاد و اثر او در قلب یاران احساس می‌شود، مانند داغ لاله که ناراحتی و شعله‌وری را به همراه دارد.
کلک مشتاق از پی تاریخ فوتش زد رقم
سوی جنت شد ز دنیا سید عالی‌جناب
هوش مصنوعی: دل مشتاق او به دنبال سرنوشتش نشانه‌ای را به تصویر کشید که نشان از رفتنش به بهشت داشت و از این دنیا، سید نیکوخصال و بزرگوار را ترک کرد.