شمارهٔ ۲۹۷
به گلشن بود در پرواز مرغ بند برپایی
سر بندش به دست صید بند بیمدارایی
بهر گلبن که افتادی گذار او به صد حسرت
برآوردی ز جان خسته آه جسمفرسایی
رسانید این سخن کز دل اسیران را گشاید خون
به گوش او ز هر شاخی چو طوطی مرغ گویایی
که پرواز گلستانت مبارک ای که عمری شد
مقید گشته از مرغان گلشن کرده تنهایی
به گوش از طایران گلشنش چون این صفیر آمد
کشید از سینه مجروح آه حسرتافزایی
که مرغی را که پروازش به دست دیگران باشد
چه ذوق از رفت گلزاریست یا دامان صحرایی
منم مشتاق آن مرغ و کمندم رشته زلفی
نمیخواهد دلم سیری نمیجوید تماشایی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
به گلشن بود در پرواز مرغ بند برپایی
سر بندش به دست صید بند بیمدارایی
هوش مصنوعی: در باغی پر از گل و سرسبزی، پرندهای در حال پرواز بود و با وجود همه زیباییها و آزادیاش، در نهایت در چنگال صیاد گرفتار شد. این نشاندهندهی ناتوانی در حفظ آزادی و رهایی است.
بهر گلبن که افتادی گذار او به صد حسرت
برآوردی ز جان خسته آه جسمفرسایی
هوش مصنوعی: وقتی به باغ گل رسیدی، با حسرت به آنجا نگاه کردی و از دل خستهات آهی کشیدی به خاطر زحماتی که کشیدهای.
رسانید این سخن کز دل اسیران را گشاید خون
به گوش او ز هر شاخی چو طوطی مرغ گویایی
هوش مصنوعی: این گفته را به دیگران برسانید؛ زیرا این سخن میتواند دل اسیران را آزاد کند. اگر در گوش او بپیچد، مانند طوطی که از هر شاخهای میخواند، صدای گویایی خواهد داشت.
که پرواز گلستانت مبارک ای که عمری شد
مقید گشته از مرغان گلشن کرده تنهایی
هوش مصنوعی: پرواز گلستانت مبارک باد، ای کسی که عمری در قید و بند قرار داشته و به دلیل این قیدها، از دیگران و پرندگان گلشن جدا افتادهای.
به گوش از طایران گلشنش چون این صفیر آمد
کشید از سینه مجروح آه حسرتافزایی
هوش مصنوعی: صدای زیبای پرندگان گلستان به گوش میرسد و دل مجروح من را به یاد حسرتها میاندازد.
که مرغی را که پروازش به دست دیگران باشد
چه ذوق از رفت گلزاریست یا دامان صحرایی
هوش مصنوعی: اگر مرغی به پرواز درآید اما کنترلش در دستان دیگران باشد، چه لذتی از پرواز در میان گلها یا گشت و گذار در دشت وجود خواهد داشت؟
منم مشتاق آن مرغ و کمندم رشته زلفی
نمیخواهد دلم سیری نمیجوید تماشایی
هوش مصنوعی: من عاشق آن پرندهام و نگاهم به رشته زلفی است که نمیتواند یاد من را فراموش کند. دل من هرگز از تماشای آن مادهای سیر نمیشود.