بخش ۳ - به سمع انوشیروان رساندن ذکر کلیله و دمنه را
و در اثنای آن به سَمع او رسانیدند که در خزاین ملوک هند کتابیست که از زبان مرغان و بهایم و وحوش و طیور و حشرات جمع کرده اند، و پادشاهان را در سیاست رعیت و بسط عدل و رأفت، و قمع خصمان و قهر دشمنان، بدان حاجت باشد، و آن را عمده هر نیکی و سرمایه هر علم و راهبر هر منفعت و مفتاح هر حکمت میشناسند، و چنانکه ملوک را از آن فواید تواند بود اوساط مردمان را هم منافع حاصل تواند شد، و آن را کتاب «کلیله و دمنه» خوانند.
بخش ۲ - سبب و علت ترجمه این کتاب و نقل آن از هندوستان به پارس: و بباید دانست که ایزد تعالی هرکار را سببی نهاده است و هرسبب را علتی و هر علت را موضعی و مدتی، که حُکم بدان متعلق باشد، و ایام عمر و روزگار دولتِ یکی از مُقبِلان بدان آراسته گردد. و سبب و علت ترجمه این کتاب و نقل آن از هندوستان به پارس آن بود که باری- عز اسمه- آن پادشاهِ عادلِ بختیار و شهریارِ عالم کامگار انوشیروان کسری بن قباد را - خفف الله عنه - از شعاعِ عقل و نورِ عدل، حَظی وافر ارزانی داشت، و در معرفت کارها و شناخت مَناظِمِ آن ، رای صائب و فکرتِ ثاقب روزی کرد ، و افعال و اخلاق او را به تایید آسمانی بیاراست. تا نَهمَت به تحصیل علم و تتبع اصول و فروع آن مصروف گردانید، و در انواع آن به منزلتی رسید که هیچ پادشاه پس از وی آن مقام را در نتوانست یافت، و آن درجت شریف و رتبت عالی را سزاوار مُرشح نتوانست گشت. و نخوت پادشاهی و همت جهان گیری بدان مقرون شد تا اغلب ممالک دنیا در ضبط خویش آورد، و جباران روزگار را در ربقه طاعت و خدمت کشید، و آنچه مطلوب جهانیان است از عز دنیا بیافت. بخش ۴ - برگزیدن برزویهٔ طبیب برای ترجمهٔ کلیله و دمنه: آن خسرو عادل، همت بر آن مقصور گردانید که آن را ببیند و فرمود که مردی هنرمند باید طلبید که زبان پارسی و هندوی بداند، و اجتهاد او در علم شایع باشد، تا بدین مهم نامزد شود. مدت دراز بطلبیدند، آخر برزویه نام جوانی نشان یافتند که این معانی در وی جمع بود، و به صناعت طب شهرتی داشت. او را پیش خواند و فرمود که: پس از تأمل و استخارت و تدبر و مشاورت تو را به مهمی بزرگ اختیار کرده ایم، چه حال خِرد و کیاست تو معلوم است، و حرصِ تو بر طلبِ علم و کسبِ هنر مقرر. و میگویند که به هندوستان چنین کتابی است، و میخواهیم که بدین دیار نَقل افتد، و دیگر کتب هندوان بدان مضموم گردد. ساخته باید شد تا بدین کار بر وی و به دقایق استخراج آن مشغول شوی. و مالی خطیر در صحبت تو حمل فرموده میآید تا هر نفقه و مَؤونت که بدان حاجت افتد تکفل کنی، و اگر مدت مقام دراز شود و به زیادتی حاجت افتد باز نمایی تا دیگر فرستاده آید، که تمامی خزاین ما در آن مبذول خواهد بود.
اطلاعات
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1402/03/27 08:05
امیر رحیمی
به سمع « اعلی» در نسخه خطی گنجور آمده در خط اول