گنجور

بخش ۱۴ - ترجمهٔ کلیله و دمنه به تازی

و چون بلاد عراق و پارس بر دست لشکرهای اسلام فتح شد و صبح ملت حق بر آن نواحی طلوع کرد ذکر این کتاب بر اسماع خلفا می‌گذشت و ایشان را بدان میلی و شعفی می‌بود تا در نوبت امیرالمومنین ابوجعفر منصوربن علی بن عبدالله بن العباس رضی الله عنهم، که دوم خلیفت بوده است از خاندان عم مصطفی صلی الله علیه و رضی عن عمه، ابن المقفع آن را از زبان پهلوی بلغت تازی ترجمه کرد، و آن پادشاه را بران اقبالی تمام افتاد و دیگر اکابر امت بدان اقتدا کردند.

بخش ۱۳ - ولدت فی زمن الملک العادل: و محاسن این کتاب را نهایت نیست، و کدام فضیلت ازین فراتر که از امت به امت و از ملت به ملت رسید و مردود نگشت؟ و چون پادشاهی به کسریٰ نوشیروان خَفف الله عنه رسید - که صیت عدل و رأفت او بر وجه روزگار باقی است و ذکر بأس و سیاست او در صدور تواریخ مثبَت ، تا بدان حد که سلاطین اسلام را در نیکوکاری بدو تشبیه کنند، و کدام سعادت ازین بزرگتر که پیغامبر او را این شرف ارزانی داشته است که وَلَدتُ فی زَمَن المَلِک العادِل؟- انوشیروان مثال داد تا آن را به حیلت ها از دیار هند به مملکت پارس آوردند و به زبان پهلوی ترجمه کرد. و بنای کارهای مُلک خویش بر مقتضی آن نهاد و اشارات و مواعظ آن را فهرست مصالح دین و دنیا و نمودار سیاست خواص و عوام شناخت،و آن را در خزاین خویش موهبتی عزیز و ذخیرتی نفیس شمرد، و تا آخر ایام یزدجرد شهریار که آخِر ملوک عجم بود بر این قرار بماند.بخش ۱۵ - دربارهٔ بغداد: و حال علو همت و بسطت ملک او ازان شایع تر است که در شرح آن باشباعی حاجت افتد. و یکی از آثار باقی آن پادشاه محتشم حضرت بغداد است که امروز مرکز خلافت و مستقر امامت و منبع ملک و مدینه السلام علاالاطلاق آنست. نه در بلاد اسلام چنان شهری نشان می‌دهند و نه در دیار کفر. و یکی از خصایص آن حضرت مدالله ظلالها آنست که وفات خلفا آنجا اتفاق نیفتد: امیرالمومنین ابوجعفر منصور رضی الله عنه به بئر میمون یکمنزلی مکه حرسها الله از ملک دنیا بملک آخرت رفت، و امیر المومنین ابوعبدالله محمدبن منصور الملقب بالمهدی رضی الله عنه بمرحله ماسبذان در راه گرگان، و امیرالمومنین ابومحمد موسی بن المهدی الملقب بالهادی بعیسی آباد، و امیرالمومنین ابوجعفر هرون بن المهدی الملقب بالرشید به طوس و امیرالمومنین ابوالعباس عبدالله بن هرون الملقب به طرسوس، و محمد امین ببغداد کشته شد اما در آن حال خلیفت نبود واغلب امت بر خلع او اجماع کرده بودند، و در این عهد نزدیک امیرالمومنین ابومنصور الفضل الملقب بالمسترشد بالله در حدود عراق شهید شد و میان آن موضع و حضرت بغداد مسافت تمام نشان می‌دهند. و محاسن این شهر بسیار است و هرکس از اصحاب تواریخ دران خوضی نموده اند، و شرح و تفصیل آن مستوفی بیاورده.

اطلاعات

منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

و چون بلاد عراق و پارس بر دست لشکرهای اسلام فتح شد و صبح ملت حق بر آن نواحی طلوع کرد ذکر این کتاب بر اسماع خلفا می‌گذشت و ایشان را بدان میلی و شعفی می‌بود تا در نوبت امیرالمومنین ابوجعفر منصوربن علی بن عبدالله بن العباس رضی الله عنهم، که دوم خلیفت بوده است از خاندان عم مصطفی صلی الله علیه و رضی عن عمه، ابن المقفع آن را از زبان پهلوی بلغت تازی ترجمه کرد، و آن پادشاه را بران اقبالی تمام افتاد و دیگر اکابر امت بدان اقتدا کردند.
هوش مصنوعی: زمانی که سرزمین‌های عراق و پارس به دست لشکریان اسلام فتح شد و نور حق بر آن مناطق تابید، نام این کتاب بر زبان خلفا می‌گشت و برای آنان جذابیت و شادی به همراه داشت. در دوره امیرالمؤمنین، ابوجعفر منصور بن علی بن عبدالله بن عباس، که دومین خلیفه از خانواده پیامبر بود، ابن مقفع این کتاب را از زبان پهلوی به عربی ترجمه کرد. این کار مورد توجه و استقبال کامل پادشاه قرار گرفت و دیگر بزرگان جامعه نیز از آن پیروی کردند.