گنجور

بخش ۱۶

چون موش از ادای این فصول بپرداخت باخه او را جوابهای با لطف داد , و استیحاش او را بموانست بدل گردانید و گفت:

لله در النائبات فانها
صدا اللئام و صیقل الاحرار

و سخن تو شنودم و هر چه گفتی آراسته و نیکو بود , و بدین اشارات دلیل مردانگی و مروت و برهان آزادگی و حریت تو روشن شد. لیکن تورا بسبب این غربت چون غمناکی می‌بینم , زنهار تا آن را در خاطره جای ندهی , که گفتار نیکو آنگاه جمال دهد که بکردار ستوده پیوندد. و بیمار چون وجه معالجت بشناخت اگر بران نرود از فایده علم بی بهر ماند؛علم خود را در کار باید داشت و از ثمرات عقل انتفاع گرفت , و باندکی مال غمناک نبود

قلیل المال تصلحه فیبق
و لا یبقی الکثیر مع الفساد

و صاحب مروت اگر چه اندک بضاعت باشد همیشه گرامی و عزیز روزگار گذارد , چون شیر که در همه جای مهابت او نقصان نپذیرد اگر چه بسته و در صندوق دیده شود و باز توانگر قاصر همت ذلیل نماید , چون سگ که بهمه جای خوار باشد اگر چه بطوق و خلخال مرصع آراسته گردد.

نیک درانست که داندخود
چشمه حیوان زنم پارگین

این غربت را در دل خود چندین وزن منه , که عاقل هرکجا بعقل خود مستظهر باشد. و شکر در همه ابواب واجبست , و هیچ پیرایه در روز محنت چون زیور صبر نیست. قال النبی صلی الله علیه (خیر ما اعطی الانسان لسان شاکر و بدن صابر و قلب ذاکر ). صبر باید کرد و در تعاهد قلب ذاکر کوشید , چه هر گاه که این باب بجای آورده شد وفود خیر وسعادت روی بتو آرد , و افواج شادکامی و غبطت در طلب تو ایستد , چنانکه آب پستی جوید و بط آب ,که اقسام فضایل نصیب اصحاب بصیرتست؛ و هرگز بکاهل متردد نگراید و از وی همچنان گریزد که زن جوان شبق از پیر ناتوان. و اندوه ناک مباش بدانچه گوئی مالی داشتم و در معرض تفرقه افتاد؛که مال و تمامی متاع دنیا ناپای دار باشد ,چون گوئی که در هوا انداخته آید نه بر رفتن او را وزنی توان نهاد و نه فرود آمدن را محلی

والدهر ذودول تنقل فی الوری
ایا مهن تنقل الافیا

و علما گفته‌اند (چند چیز را ثبات نیست: سایه ابرو دوستی اشرار و عشق زنان و ستایش دروغ و مال بسیار ). و نسزد از خردمند که ببسیاری مال شادی کند و به اندکی آن غم خورد ,و باید مال خود آن را شمرد که بدان هنری بدست آرد و کردار نیک مدخر گرداند ,چه ثقت مستحکم است که این هر دو نوع از کسی نتوان ستد ,و حوادث روزگار و گردش چرخ را دران عمل نتواند بود. و نیز مهیا داشتن توشه آخرت از مهمات است ,که مرگ جز ناگاه نباید و هیچ کس را دران مهلتی معین و مدتی معلوم نیست

پای بر دنیا نه و بر دوزخ چشم نام و ننگ
دست در عقبی زن و بر بند راه فخر و عار

و پوشیده نماند که تو از موعظت من بی نیازی و منافع خویش را از مضار نیکو بشناسی ,لکن خواستم که ترا بر اخلاق پسندیده و عادات ستوده معونی واجت دارم و حقوق دوستی و هجرت تو بدان بگزارم. و تو امروز بذاذر مائی و در آنچه مواسا ممکن گردد از همه وجوه ترا مبذولست.

بخش ۱۵: و جون زر از سوراخ برداشتند و زاهد و مهمان قسمت کردند من می‌دیدم که زاهد در خریطه ای ریخت و زیربالین بنهاد. طمع در بستم که چیزی ازان بازآرم. مگر بعضی از قوت من بقرار اصل باز شود و دوستان و بذاذر باز به دوستی و صحبت من میل کنند. چون بخفت قصد آن کردم. مهمان بیدار بود چوبی بر من زد. از رنج آن پای کشان بازگشتم و بشکم در سوراخ رفتم و توقفی کردم تا درد بیارامید. آن آز مرا بازبرانگیخت و بار دیگر بیرون آمدم. مهمان خود مترصد بود، چوبی بر تارک من زد چنانکه از پای درآمدم و مدهوش بیفتاد. بسیار حیلت بایست تا بسوراخ باز رفتم و با خود گفتم:بخش ۱۷: چون زاغ ملاطفت باخه در باب موش بشنود تازه ایستاد ,واو را گفت: شادکردی مرا و همیشه از جانب تو این معهود است. و تو هم بمکارم خویش بنازد و شاد و خرم زی ,چه سزاوار کسی بمسرت و ارتیاح اوست که جانب او دوستان را ممهد باشد ,و بهر وقت جماعتی از برادران در شفقت و رعایت و اهتمام و حمایت او روزگار گذارند ,و او درهای مکرمت و مجاملت را بریشان گشاده دارد ,و در اجابت التماس و قضای حاجت ایشان اهتزاز و استبشار واجب بیند؛و زبان نبوت از این معنی عبارت می‌فرماید که خیار کم احاسنکم اخلاقا الموطوون اکنافا الذین یالفون و یولفون.

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون موش از ادای این فصول بپرداخت باخه او را جوابهای با لطف داد , و استیحاش او را بموانست بدل گردانید و گفت:
هوش مصنوعی: وقتی موش به بیان این بخش پرداخت، با مهربانی به او پاسخ داد و با رفتار دوستانه‌اش حس ناراحتی موش را برطرف کرد و گفت:
لله در النائبات فانها
صدا اللئام و صیقل الاحرار
هوش مصنوعی: در سختی‌ها و مشکلات، تنها خداوند را باید صدا زد، زیرا این مشکلات صدای افراد پستی هستند و در عین حال، آن‌ها را به انسان‌های آزاد تقویت و پالایش می‌کند.
و سخن تو شنودم و هر چه گفتی آراسته و نیکو بود , و بدین اشارات دلیل مردانگی و مروت و برهان آزادگی و حریت تو روشن شد. لیکن تورا بسبب این غربت چون غمناکی می‌بینم , زنهار تا آن را در خاطره جای ندهی , که گفتار نیکو آنگاه جمال دهد که بکردار ستوده پیوندد. و بیمار چون وجه معالجت بشناخت اگر بران نرود از فایده علم بی بهر ماند؛علم خود را در کار باید داشت و از ثمرات عقل انتفاع گرفت , و باندکی مال غمناک نبود
هوش مصنوعی: من سخنان تو را شنیدم و همه آنچه گفتی زیبا و مناسب بود. با این اشاره‌ها، مردانگی و آزادگی و شجاعت تو برای من مشخص شد. اما به خاطر این تنهایی که داری، تو را غمگین می‌بینم. مراقب باش که این غم را در دل خود نگه نداری، زیرا سخنان خوب تنها زمانی زیبا می‌شوند که به اعمال نیک برسانند. مانند فردی که بیماری خود را می‌شناسد، اگر از درمان آن غفلت کند، از علم بی‌فایده خواهد ماند؛ علم باید در عمل به کار رود و از میوه‌های عقل استفاده شود. همچنین، غم و اندوه نباید بر دارایی و خوشبختی تأثیر بگذارد.
قلیل المال تصلحه فیبق
و لا یبقی الکثیر مع الفساد
هوش مصنوعی: دارایی کم می‌تواند با تدبیر مدیریت شود و باقی بماند، اما دارایی فراوان غالباً با فساد و سوءمدیریت از بین می‌رود.
و صاحب مروت اگر چه اندک بضاعت باشد همیشه گرامی و عزیز روزگار گذارد , چون شیر که در همه جای مهابت او نقصان نپذیرد اگر چه بسته و در صندوق دیده شود و باز توانگر قاصر همت ذلیل نماید , چون سگ که بهمه جای خوار باشد اگر چه بطوق و خلخال مرصع آراسته گردد.
هوش مصنوعی: انسان با اخلاق و مروت، حتی اگر ثروت زیادی نداشته باشد، همیشه در نظر مردم محترم و عزیز خواهد بود. او مانند شیری است که هیچ‌گاه از مقام و هیبتش کاسته نمی‌شود، حتی اگر در قفس باشد. در مقابل، فردی که دارای ثروت است، ولی اراده و شجاعت ندارد، مانند سگی است که هر جا که برود، خوار و ذلیل است، حتی اگر با زینت‌های زیبا آراسته شده باشد.
نیک درانست که داندخود
چشمه حیوان زنم پارگین
هوش مصنوعی: بهتر است کسی که به حقیقت وجود خود آگاه است، همچون چشمه‌ای از حیات و زندگی جاری باشد.
این غربت را در دل خود چندین وزن منه , که عاقل هرکجا بعقل خود مستظهر باشد. و شکر در همه ابواب واجبست , و هیچ پیرایه در روز محنت چون زیور صبر نیست. قال النبی صلی الله علیه (خیر ما اعطی الانسان لسان شاکر و بدن صابر و قلب ذاکر ). صبر باید کرد و در تعاهد قلب ذاکر کوشید , چه هر گاه که این باب بجای آورده شد وفود خیر وسعادت روی بتو آرد , و افواج شادکامی و غبطت در طلب تو ایستد , چنانکه آب پستی جوید و بط آب ,که اقسام فضایل نصیب اصحاب بصیرتست؛ و هرگز بکاهل متردد نگراید و از وی همچنان گریزد که زن جوان شبق از پیر ناتوان. و اندوه ناک مباش بدانچه گوئی مالی داشتم و در معرض تفرقه افتاد؛که مال و تمامی متاع دنیا ناپای دار باشد ,چون گوئی که در هوا انداخته آید نه بر رفتن او را وزنی توان نهاد و نه فرود آمدن را محلی
هوش مصنوعی: این غم و اندوه را در دل خود سنگین نکن، زیرا انسان عاقل در هر جا که باشد، از عقل خود بهره‌مند است. شکرگزاری در همه حال لازم است و هیچ چیزی در زمان سختی به اندازه صبر ارزشمند نیست. پیامبر (ص) فرموده‌اند: "بهترین چیزی که به انسان داده شده زبان شاکر و بدن صابر و قلب یادآور است." باید صبر کرد و در حفظ قلب یادآور کوشید، زیرا هرگاه این امور به درستی انجام شود، خیر و سعادت به سمت تو می‌آید و خوشحالی و شادمانی در پی تو خواهد بود، همان‌طور که آب به سمت پستی می‌رود. فضایل مختلفی نصیب کسانی می‌شود که بینش درست دارند و هرگز نباید از تلاش بازایستند و مانند زنی جوان از مردی پیر دوری کنند. غمگین نباش از اینکه می‌گویی مالی داشتم که از بین رفته، زیرا مال و دارایی‌های دنیا ناپایدار هستند، مانند چیزی که در هوا به پرواز درآمده و نه وزنی برای رفتن آن می‌توان قائل شد و نه جایی برای نشستن آن.
والدهر ذودول تنقل فی الوری
ایا مهن تنقل الافیا
هوش مصنوعی: روزها همچون پرندگان در آسمان در حال پرواز هستند و هیچ‌کدام از آن‌ها به یکدیگر برنمی‌گردند.
و علما گفته‌اند (چند چیز را ثبات نیست: سایه ابرو دوستی اشرار و عشق زنان و ستایش دروغ و مال بسیار ). و نسزد از خردمند که ببسیاری مال شادی کند و به اندکی آن غم خورد ,و باید مال خود آن را شمرد که بدان هنری بدست آرد و کردار نیک مدخر گرداند ,چه ثقت مستحکم است که این هر دو نوع از کسی نتوان ستد ,و حوادث روزگار و گردش چرخ را دران عمل نتواند بود. و نیز مهیا داشتن توشه آخرت از مهمات است ,که مرگ جز ناگاه نباید و هیچ کس را دران مهلتی معین و مدتی معلوم نیست
هوش مصنوعی: علماء اشاره کرده‌اند که ثبات در چند چیز وجود ندارد: سایه ابرو، دوستی با افراد بد، عشق به زنان، ستایش‌های دروغ و ثروت زیاد. انسان خردمند نباید به خاطر ثروت زیاد شاد باشد و از کمبود آن غمگین گردد. بنابراین، باید به ثروتی که بتواند از آن هنر یا کار نیکی به دست آورد، اهمیت بدهد. چرا که این دو چیز به راحتی از کسی گرفته نمی‌شود و حوادث زندگی قابل پیش‌بینی نیستند. همچنین، فراهم کردن توشه برای آخرت از مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد، چرا که مرگ ناگهانی می‌آید و هیچ‌کس نمی‌داند چه زمانی قرار است آن را تجربه کند.
پای بر دنیا نه و بر دوزخ چشم نام و ننگ
دست در عقبی زن و بر بند راه فخر و عار
هوش مصنوعی: به زندگی دنیا توجه نکن و نگذار که به آتش دوزخ فکر کنی. نام و شهرت را فراموش کن و به کارهایی بپرداز که به آینده‌ات مربوط می‌شود. از فخر و عار دوری کن و راه راست را در پیش بگیر.
و پوشیده نماند که تو از موعظت من بی نیازی و منافع خویش را از مضار نیکو بشناسی ,لکن خواستم که ترا بر اخلاق پسندیده و عادات ستوده معونی واجت دارم و حقوق دوستی و هجرت تو بدان بگزارم. و تو امروز بذاذر مائی و در آنچه مواسا ممکن گردد از همه وجوه ترا مبذولست.
هوش مصنوعی: بدان که تو از نصیحت من بی نیاز نیستی و باید منافع خود را از زیان‌ها تشخیص دهی. با این حال، خواستم که تو را در رفتار نیک و عادات پسندیده راهنمایی کنم و حقوق دوستی و مهاجرت را به تو یادآور شوم. امروز تو در موقعیتی هستی که می‌توانی از هر جهت به دیگران کمک‌ کنی و در این زمینه مسئولیتی بر دوش داری.