گنجور

شمارهٔ ۹ - وله ایضا

مردم چشم جهان بین پدر
آن که نادیده جهان رفت به خواب
غنچهٔ باغ جهان شاه علی
طفل نامجرم ایمن ز عذاب
کاندرین باغ ز خوشبوئی او
گلی از چهره نیفکند نقاب
تا که از گلشن دوران بردند
سوی گلزار بهشتش بشتاب
هرکه تاریخ وفاتش جوید
گل خوشبوی درآرد به حساب

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مردم چشم جهان بین پدر
آن که نادیده جهان رفت به خواب
هوش مصنوعی: مردم با چشم‌های بینا، پدر کسی هستند که بدون دیدن واقعیات و حقایق، مانند کسی که در خواب است، از دنیا خارج شده است.
غنچهٔ باغ جهان شاه علی
طفل نامجرم ایمن ز عذاب
هوش مصنوعی: غنچه‌ای در باغ جهان است که به علی شاه تعلق دارد، این طفل بی‌گناه از عذاب محفوظ و در امان است.
کاندرین باغ ز خوشبوئی او
گلی از چهره نیفکند نقاب
هوش مصنوعی: در این باغ، بویی که او دارد باعث شده است که هیچ گلی از چهره‌اش پوشیده نشود.
تا که از گلشن دوران بردند
سوی گلزار بهشتش بشتاب
هوش مصنوعی: به زودی از باغ زندگی به سمت باغ بهشت بروید و از آن لذت ببرید.
هرکه تاریخ وفاتش جوید
گل خوشبوی درآرد به حساب
هوش مصنوعی: هر کسی که به دنبال تاریخ مرگش باشد، می‌تواند زیبایی و خوشی را در زندگی‌اش احساس کند.