گنجور

شمارهٔ ۵۷۵

بر روی یار اغیار را چشمی به آن آلودگی
غلطان به خاک احباب را اشگی به آن پالودگی
مجنون چو افشاند آستین بر وصل تا روز جزا
دامان لیلی پاک ماند از تهمت آلودگی
نازش برای عشوه ای صد لابه می‌فرمایدم
صورت نمی‌بندد دگر نازی به این فرمودگی
از دیدن او پندگو یک‌باره منعم می‌کند
در عمر خود نشنیده‌ام پندی به این بیهودگی
پای طلب کوتاه گشت از بس که در ره سوده شد
کوته نمی‌گردد ولی پای امید از سودگی
آسر که دیدی خاک گشت از آستان فرسائیش
وان آستان هم باز رست از زحمت فرسودگی
خوش رفتی آخر محتشم آسوده در خواب عدم
هرگز نکردی در جهان خوابی به این آسودگی

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر روی یار اغیار را چشمی به آن آلودگی
غلطان به خاک احباب را اشگی به آن پالودگی
هوش مصنوعی: بر چهرهٔ محبوب، دلیلی بر آلودگی نیست و تنها بگذارید عشق دوستان را با اشکی از پاکی شستشو دهیم.
مجنون چو افشاند آستین بر وصل تا روز جزا
دامان لیلی پاک ماند از تهمت آلودگی
هوش مصنوعی: مجنون هنگامی که آستین خود را برای پیوستن به لیلی باز می‌کند، به یاد دارد که در روز جزا، دامان لیلی از هرگونه اتهام و آلودگی پاک خواهد ماند.
نازش برای عشوه ای صد لابه می‌فرمایدم
صورت نمی‌بندد دگر نازی به این فرمودگی
هوش مصنوعی: ناز و عشوه‌ای که او دارد، برای من دشواری‌هایی به همراه آورده است؛ اما او دیگر به‌راحتی نمی‌تواند این نازها و ناز کردن‌ها را از سر بگذارد.
از دیدن او پندگو یک‌باره منعم می‌کند
در عمر خود نشنیده‌ام پندی به این بیهودگی
هوش مصنوعی: هرگز در طول عمرم پندی به این اندازه بی‌فایده و بی‌محتوا نشنیده‌ام که تنها با دیدن او، به ناگهانی به من برسد.
پای طلب کوتاه گشت از بس که در ره سوده شد
کوته نمی‌گردد ولی پای امید از سودگی
هوش مصنوعی: کوتاهی پای طلب به دلیل شکست‌ها و ناامیدی‌ها به وجود آمده است. در حالی که پای امید هرگز به خاطر این ناکامی‌ها کوتاه نمی‌شود و ادامه می‌یابد.
آسر که دیدی خاک گشت از آستان فرسائیش
وان آستان هم باز رست از زحمت فرسودگی
هوش مصنوعی: وقتی که دیدی خاک و غباری از پای اسبش بر زمین نشسته، بدان که آن مکان هم از خستگی و زحمت برکنار نمانده و باز هم توانسته به زندگی خود ادامه دهد.
خوش رفتی آخر محتشم آسوده در خواب عدم
هرگز نکردی در جهان خوابی به این آسودگی
هوش مصنوعی: تو به خوبی به دیار باقی رفتی و اکنون در آرامش به خواب ابدی فرو رفته‌ای. هرگز در این دنیا خواب راحتی به این اندازه آسوده را تجربه نکردی.