گنجور

شمارهٔ ۵۰۱

بر رخ به قصد دل منه زلف دو تا را بیش از این
در کشور خود سر مده خیل بلا را بیش از این
صد ره شکست ای رشک مه حسنت دل و دین را سپه
برطرف مه طرف کله مشکن خدا را بیش از این
دل کرده ساز ای نوش لب در وعده قانونی عجب
گر داری آهنگ طرب بنواز ما را بیش از این
نخل ترت در پیرهن چون نیکشر شد پرشکن
محکم مبند ای سیمتن بند قبا را بیش از این
میدان ظلم از اشک ما شد جای لغزشهای پا
جولان مده بهر خدا رخش جفا را بیش از این
ای دل که می‌آمد روان تیرش ز قدرت بر نشان
ترسم نداری در کمان تیر دعا را بیش از این
پرسان ز حال محتشم هستی ولی بسیار کم
پرسند ارباب کرم حال گدا را بیش از این

اطلاعات

وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بر رخ به قصد دل منه زلف دو تا را بیش از این
در کشور خود سر مده خیل بلا را بیش از این
هوش مصنوعی: بر چهره‌ات به خاطر دل، زلف‌های دو تا را بیش از این در دیار خود، آزار و درد را بیشتر از این نرسان.
صد ره شکست ای رشک مه حسنت دل و دین را سپه
برطرف مه طرف کله مشکن خدا را بیش از این
هوش مصنوعی: ای مظهر زیبایی، صد بار دل من از عشق تو دردمند شده است. معشوقه گرامی، به خاطر زیبایی‌ات، دل و ایمان مرا زیر فشار قرار داده‌ای. لطفاً بیشتر از این مرا عذاب نده و دل مرا نشکن.
دل کرده ساز ای نوش لب در وعده قانونی عجب
گر داری آهنگ طرب بنواز ما را بیش از این
هوش مصنوعی: دل را خوش کن ای لب‌های شیرین، چه شگفت‌انگیز است اگر تو تصمیم به شادی داری، پس بیشتر از این ما را با نغمه‌های خود سرگرم کن.
نخل ترت در پیرهن چون نیکشر شد پرشکن
محکم مبند ای سیمتن بند قبا را بیش از این
هوش مصنوعی: وقتی که نخل تنومند در پوشش زیبا قرار گیرد، ممکن است شکسته شود. بنابراین، ای کسی که لباس قبا را به خود می‌زنی، آن را بیش از حد محکم نبند.
میدان ظلم از اشک ما شد جای لغزشهای پا
جولان مده بهر خدا رخش جفا را بیش از این
هوش مصنوعی: در این دنیا، ظلم و ستم ما را به حالتی اندوهناک و آسیب‌پذیر درآورده است. خواهش می‌کنم، به خاطر خدا، این بی‌رحمی و ستم را بیشتر از این بر ما روا مدارید.
ای دل که می‌آمد روان تیرش ز قدرت بر نشان
ترسم نداری در کمان تیر دعا را بیش از این
هوش مصنوعی: ای دل، وقتی تیر قدرت به هدف می‌رسد، نترس که دیگر در کمان دعا تیری باقی نمانده است.
پرسان ز حال محتشم هستی ولی بسیار کم
پرسند ارباب کرم حال گدا را بیش از این
هوش مصنوعی: اگرچه از حال محتشم و محترم سوال می‌کنی، اما افراد باکرامت و بزرگوار معمولاً درباره حال گدا و نیازمند خیلی کمتر می‌پرسند.

حاشیه ها

1395/03/26 00:05
سید احمد مجاب

نخل ترت در پیرهن چون (نیشکر) شد پرشکن