شمارهٔ ۴۹۹
پردهٔ ما میدری کائین زیبائیست این
عالمی را ساختی رسوا چه رسوائی است این
جلوه کردی با قد رعنا و کشتی خلق را
ای جهانی کشته قدت چه رعنائی است این
وضع بدمستانهات زد مجلس یاران بهم
رسم یاری یا طریق مجلس آرائیست این
هرکه در راهی به عزت کشتهای را دید و گفت
صید ناوک خورده آن ترک یغمائی است این
هرکجا بوی میآمد رفتی آنجا همچو باد
باده پیمائی نگویم باد پیمائی است این
جیب چندین تهمت آلوده است حالا از تو چاک
گر بدانی موجب صد دامن آلائیست این
دی شنید از محتشم هرچند تلخ آن نوش لب
گفت از بیطاقتی و ناشکیبائی است این
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پردهٔ ما میدری کائین زیبائیست این
عالمی را ساختی رسوا چه رسوائی است این
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی پردهای اشاره دارد که از پردهدری و نمایان شدن آن صحبت میکند. شاعر به وضوح بیان میکند که این زیبایی چه تأثیری بر جهان دارد و چطور میتواند آن را در معرض نمایش بگذارد. این نمایش زیبایی به نوعی رسوایی و آشکار شدن اسرار و رازها را به همراه دارد. به طور کلی، این شعر به بررسی تضاد زیبایی و عریانی در زندگی و جهان میپردازد.
جلوه کردی با قد رعنا و کشتی خلق را
ای جهانی کشته قدت چه رعنائی است این
هوش مصنوعی: تو با زیبایی و اندام ظریف خود خوش درخشیدی و دلهای مردم را به تسخیر درآوردی. ای جهانی، چه زیبایی حیرتآوری در قامت تو نهفته است!
وضع بدمستانهات زد مجلس یاران بهم
رسم یاری یا طریق مجلس آرائیست این
هوش مصنوعی: حالت بدنت باعث به هم ریختن مجلس دوستان شده است. آیا روش دوستی و یا ترتیب مجلسگردانی همین است؟
هرکه در راهی به عزت کشتهای را دید و گفت
صید ناوک خورده آن ترک یغمائی است این
هوش مصنوعی: هرکس در مسیری کشتهای را ببیند و بگوید که این فرد بهدست تیر دشمنان کشته شده، او را نمیشناسد و به او بیاحترامی کرده است.
هرکجا بوی میآمد رفتی آنجا همچو باد
باده پیمائی نگویم باد پیمائی است این
هوش مصنوعی: هر کجا که عطر شراب میآمد، تو مانند نسیم به آنجا میرفتی. نمیگویم که تو مانند باد در حال سفر به سمت شراب هستی.
جیب چندین تهمت آلوده است حالا از تو چاک
گر بدانی موجب صد دامن آلائیست این
هوش مصنوعی: بسیاری از افتراءها و تهمتها در جیب من وجود دارد و اگر تو بدانی، باعث رسوایی و ننگ گستردهای میشوی.
دی شنید از محتشم هرچند تلخ آن نوش لب
گفت از بیطاقتی و ناشکیبائی است این
هوش مصنوعی: دیروز از محتشم شنیدم که هرچند آن سخن تلخ بود، اما لبانم به خاطر بیتابی و نارضایتی، سخن گفتند.

محتشم کاشانی