شمارهٔ ۴۹۱
چو میخواهد که نامم نشنود بیگانه رای من
ازو بیگانه بادا هرکه باشد آشنای من
ز رغم من به نوعی مدعی را کام میبخشی
که میخواهد باخلاص از خدای من بقای من
بکش گر درخور بخشش نیم تا کی روا داری
به بدخواه از پی درخواه جز می التجای من
چو فرمائی که خاصانت به بزم آرند یاران را
به حاجب هم به جنبان گوشهٔ چشمی برای من
ز قرب یار ننهادم ز جای خود قدم بالا
چها در سر گرفتی غیر اگر بودی به جای من
به تشریف غلامی گر بلند آوازهام سازی
زند بر بام چرخ ایام کوس کبریای من
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو میخواهد که نامم نشنود بیگانه رای من
ازو بیگانه بادا هرکه باشد آشنای من
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد که نام من توسط دیگران شنیده نشود، پس هر کسی که با من آشناست، باید از این نظر با من بیگانه باشد.
ز رغم من به نوعی مدعی را کام میبخشی
که میخواهد باخلاص از خدای من بقای من
هوش مصنوعی: به خاطر نقصها و خطاهای من، تو به نوعی به افرادی که مدعی هستند و میخواهند بر اساس ایمان و بندگی به خداوند، خود را از من به نوعی رها کنند، کمک میکنی.
بکش گر درخور بخشش نیم تا کی روا داری
به بدخواه از پی درخواه جز می التجای من
هوش مصنوعی: اگر توانایی داری، مرا بکش، اما تا کی میخواهی بدخواهی کنی و به دنبال خواستههایت باشی؟ جز می، به تو پناه میبرم.
چو فرمائی که خاصانت به بزم آرند یاران را
به حاجب هم به جنبان گوشهٔ چشمی برای من
هوش مصنوعی: وقتی تو بخواهی که دوستانت در مهمانی برایت خدمت کنند، حتی با تکان دادن گوشه چشمی به من هم توجه کنند.
ز قرب یار ننهادم ز جای خود قدم بالا
چها در سر گرفتی غیر اگر بودی به جای من
هوش مصنوعی: از نزدیکی یار، از جایی که بودم تکان نخوردم. حالا چرا در سر داری کاری که جز به جای من نبودهای؟
به تشریف غلامی گر بلند آوازهام سازی
زند بر بام چرخ ایام کوس کبریای من
هوش مصنوعی: اگر به من مقام و منزلت غلامی را بدهی، صدای شوکت و عظمت من از بالای آسمانها به گوش خواهد رسید.

محتشم کاشانی