گنجور

شمارهٔ ۴۸۹

گر شود از دیده نهان ماه من
دود برآرد ز جهان آه من
از نگه من به تمنای خویش
آه گر افتد به گمان ماه من
آن که به پندست مرا سود خواه
از همه بیش است زیان خواه من
از تو به جان آمدم اندیشه کن
جان من از نالهٔ جانکاه من
بندگیت جان من بینواست
جان من از من مستان شاه من
باش به هوش ای دل غافل که چرخ
در ره او کنده نهان چاه من
محتشم افسرده رهی داشتم
نیک زد آن سرو روان راه من

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گر شود از دیده نهان ماه من
دود برآرد ز جهان آه من
هوش مصنوعی: اگر ماه من از دیده پنهان شود، از دل من آهی بلند برمی‌خیزد که مانند دود از دنیای من برمی‌دارد.
از نگه من به تمنای خویش
آه گر افتد به گمان ماه من
هوش مصنوعی: اگر از نگاه من به امید خودم آهی برآید، گمان می‌کنم که آن آه به خاطر دلبر من است.
آن که به پندست مرا سود خواه
از همه بیش است زیان خواه من
هوش مصنوعی: کسی که به نصیحت و توصیه‌های من توجه کند و از آن بهره‌برداری کند، بیشتر از همه برای من سودمند است، حتی اگر به ظاهر به من آسیب بزند.
از تو به جان آمدم اندیشه کن
جان من از نالهٔ جانکاه من
هوش مصنوعی: من به خاطر تو به نقطهٔ حساسی رسیده‌ام. به فکر بیفت که صدای درد و نالهٔ من، جان مرا در anguish قرار داده است.
بندگیت جان من بینواست
جان من از من مستان شاه من
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم وابستگی عمیق و شدید یک فرد به معشوق یا محبوبش اشاره دارد. بیانگر این است که وجود و جان او تحت تأثیر عشق و محبت به محبوبش قرار دارد و این عشق برای او همچون فرمانروا و پادشاهی است که بر روح او سلطه دارد. از طرفی، احساس ضعف و ناتوانی در برابر این عشق را نیز به تصویر می‌کشد.
باش به هوش ای دل غافل که چرخ
در ره او کنده نهان چاه من
هوش مصنوعی: ای دل غافل، مراقب باش که زمانه در مسیر خود چاه‌های پنهانی را ایجاد کرده است که ممکن است تو را به خطر بیندازند.
محتشم افسرده رهی داشتم
نیک زد آن سرو روان راه من
هوش مصنوعی: محتشم غمگین بودم و در راه خودم به سمت یک سرو زیبا و خوش‌سیما رفتم.