شمارهٔ ۴۷۶
در پرده عشق آهنگ زد ای فتنه قانون ساز کن
صحبت گذشت از زمزمه ای دل خروش آغاز کن
دست خرد کوتاه شد از ضبط ملک عافیت
ای عشق فرصت یافتی بنیاد دست انداز کن
آمد صدای طبل باز از صید گاهی در کمین
شهباز عشقی پر گشودهای مرغ جانپرواز کن
عشق اینک از ره میرسد ای جان به استقبال رو
غم حلقه بر در میزند ای دل برو در باز کن
شد زنده از یک پرسشت تا زندهام مانند من
داری گواهی این چنین رو دعوی اعجاز کن
نوعی که هستی خویش را بنما و بر هم زن جهان
از عهد دیگر دلبران این عهد را ممتاز کن
چون بر مراد محتشم غمگین نواز است آن صنم
ای دل تو نازان شو به غم ای غم تو بر دل ناز کن
اطلاعات
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
در پرده عشق آهنگ زد ای فتنه قانون ساز کن
صحبت گذشت از زمزمه ای دل خروش آغاز کن
هوش مصنوعی: در عشق، به مانند یک موسیقی دلنواز شروع کن. ای فریبنده، قوانین جدیدی را برای عشق وضع کن. دیگر بس است از سخنان نرم و آرام؛ اکنون به دل و جان خود، با صدایی بلند و پرشور ادامه بده.
دست خرد کوتاه شد از ضبط ملک عافیت
ای عشق فرصت یافتی بنیاد دست انداز کن
هوش مصنوعی: ای عشق، فرصت پیدا کردی تا به آسانی و بدون مانع، پایههای خوشبختی را برهم بزنی، زیرا خرد و عقل از کنترل و نگهداری آن ناتوان شدند.
آمد صدای طبل باز از صید گاهی در کمین
شهباز عشقی پر گشودهای مرغ جانپرواز کن
هوش مصنوعی: صدای طبل دوباره به گوش رسید، گویی که در جایی منتظر شکار است. ای شهباز عشق، که در دلت شوق پرواز و آزادی را حس میکنی، به پرواز درآ و در پی آن برو.
عشق اینک از ره میرسد ای جان به استقبال رو
غم حلقه بر در میزند ای دل برو در باز کن
هوش مصنوعی: عشق اکنون به سوی تو میآید، ای جان، به استقبالش برو. غم در را میکوبد، پس ای دل، در را باز کن.
شد زنده از یک پرسشت تا زندهام مانند من
داری گواهی این چنین رو دعوی اعجاز کن
هوش مصنوعی: به خاطر یک سوال تو، من دوباره زنده شدم و اکنون مانند تو گواهی دارم. حالا میتوانی با چنین رویکردی ادعای شگفتانگیزی بكنی.
نوعی که هستی خویش را بنما و بر هم زن جهان
از عهد دیگر دلبران این عهد را ممتاز کن
هوش مصنوعی: خودت را به نمایش بگذار و باعث تغییر و تحول در دنیا شو. عشقهای این زمانه را از عشقهای گذشته متمایز کن.
چون بر مراد محتشم غمگین نواز است آن صنم
ای دل تو نازان شو به غم ای غم تو بر دل ناز کن
هوش مصنوعی: وقتی که آن معشوق زیبا به آرزوهایمان بیاعتنا و غمگین است، ای دل، تو هم ناز کن و به غم و اندوهت با لطافت و عشق آشتی کن.

محتشم کاشانی