گنجور

شمارهٔ ۴۲۸

رسید نغمه‌ای از باده‌نوشی تو به گوشم
که چون خُم می و چون نایِ نی به جوش‌وخروشم
کجاست نرمی و کیفیتی و نشئهٔ عشقی
که می‌نخورده از آنجا برون بَرَند به دوشم
ز خام‌کاری تدبیر خود فتاده به خنده
خرد چو دید که آوَرْد آتش تو به جوشم
قیاس حیرتم ای قبلهٔ مراد از این کُن
که با هزار زبان در مقابل تو خموشم
قسم به نرگس مردم‌فریبِ عشوه‌فروشت
که آن چه از تو خریدم به عالمی نفروشم
تو بدگمان به من و من بر این که راز تو بدخو
به هر لباس که توانم به‌قدر وسع بپوشم
رسید صاف به دُرد و به‌جاست بانگ دِهادِه
به این گمان که در این بزم من هنوز به‌هوشم
عجب که ساقی این بزم محتشم به درآرد
به باده تا به ابد از خمار مستی دوشم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رسید نغمه‌ای از باده‌نوشی تو به گوشم
که چون خُم می و چون نایِ نی به جوش‌وخروشم
هوش مصنوعی: نغمه‌ای از شعف و شادی ناشی از نوشیدن شراب تو به گوشم رسید که مرا به شور و حال انداخت، مثل خمی که پر از می باشد و مانند نای نی که در حال نواختن است.
کجاست نرمی و کیفیتی و نشئهٔ عشقی
که می‌نخورده از آنجا برون بَرَند به دوشم
هوش مصنوعی: کجا رفته است آن لطافت و زیبایی و نشئه‌ای از عشق که من بدون آن قادر به ادامه نیستم؟
ز خام‌کاری تدبیر خود فتاده به خنده
خرد چو دید که آوَرْد آتش تو به جوشم
هوش مصنوعی: از ناپختگی، تدبیر من به خنده افتاد، چون دید که آتش تو در حال جوشیدن است.
قیاس حیرتم ای قبلهٔ مراد از این کُن
که با هزار زبان در مقابل تو خموشم
هوش مصنوعی: حیرت من از این است که ای محبوب من، چگونه می‌توان با هزار زبان صحبت کرد اما در حضور تو سکوت کنم.
قسم به نرگس مردم‌فریبِ عشوه‌فروشت
که آن چه از تو خریدم به عالمی نفروشم
هوش مصنوعی: به زیبایی و فریبندگی چشمان نرگس‌مانند تو قسم می‌خورم که هیچ چیزی که از تو به دست آورده‌ام را با هیچ چیز دیگری در دنیا عوض نمی‌کنم.
تو بدگمان به من و من بر این که راز تو بدخو
به هر لباس که توانم به‌قدر وسع بپوشم
هوش مصنوعی: تو به من بدگمان هستی، اما من هم نگرانم که راز تو در دل، بدخواهانه است. هر کجا که بتوانم، سعی می‌کنم به اندازه توان خودم آن را پنهان کنم.
رسید صاف به دُرد و به‌جاست بانگ دِهادِه
به این گمان که در این بزم من هنوز به‌هوشم
هوش مصنوعی: به محض اینکه به می رسیده و از شادی در این جشن به گوش می‌رسد، فکر می‌کند که هنوز در حال خوشی و هوشیاری هستم.
عجب که ساقی این بزم محتشم به درآرد
به باده تا به ابد از خمار مستی دوشم
هوش مصنوعی: عجب است که ساقی این مهمانی با نوشیدنی‌ای که به دست می‌دهد، بتواند آدم را از حالت مستی و سرخوشی دائماً بیرون بیاورد.

حاشیه ها

1392/09/12 05:12
رضا

سلام
کلمهء ننای نی از مسرع دوم بیت اول قاعدتا باید نای نی باشد
لطفا درصورت لزوم تصحیح شود

1392/09/12 06:12
رضا

متاسفانه در کامنت قبلی کلمهء مصرع به اشتباه مسرع نوشته شد
از مسئولان عزیز سایت خواهشمندم این مورد رو نیز در کامنت بنده تصحیح فرمایند
با تشکر
رضا

1393/11/30 01:01

در مصرع دوم بیت ششم شعر آمده که :
بهر لباس که بتوانم به قدر وسع بکوشم
و به نظر بنده وزن بهم خورده و صحیح این است که بگوییم :
بهر لباس توانم به قدر وسع بکوشم