گنجور

شمارهٔ ۴۰۲

به مجلس بحث از آن خصمانه اغیار می‌کردم
که جانب داری فهم از ادای یار می‌کردم
ز بختم با حریفان کار مشکل شد که پی در پی
به تعلیم اشارات نهانش کار می‌کردم
زبان در بحث با اغیار و دل در مشورت با او
من از دل بی‌خبر نظارهٔ دیدار می‌کردم
سخن می‌گفتم اندر بزم با پهلونشینانش
نظر را در میان مشغول آن رخسار می‌کردم
نوید بزم خاصم دوش باعث بود در مجلس
که بهر زود رفتن کوشش بسیار می‌کردم
رقیبی بود در بیداری شبگردیم با او
که پی گم کرده امشب سیر با اغیار می‌کردم
نهان می‌خواستم چون از حریفان لطف او با خود
بهر یک حرفی از بی‌لطفیش اظهار می‌کردم
در افشای جدل با مدعی از مصلحت بینی
به ظاهر گفتگوئی نیز با دل‌دار می‌کردم
نمی‌شد محتشم گر دوست امشب هم زبان من
میان دشمنان کی جرات این مقدار می‌کردم

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به مجلس بحث از آن خصمانه اغیار می‌کردم
که جانب داری فهم از ادای یار می‌کردم
هوش مصنوعی: در مجلسی که دربارهٔ جدل‌ها و خصومت‌های دیگران صحبت می‌کردم، من تلاش می‌کردم به فهم و درک درست از موضوعات اهمیت بدهم، نه فقط به اظهار نظرهای سطحی و احساسی.
ز بختم با حریفان کار مشکل شد که پی در پی
به تعلیم اشارات نهانش کار می‌کردم
هوش مصنوعی: به خاطر سرنوشتم، ارتباطم با دوستانم دچار مشکل شد. من پیوسته در تلاش بودم تا نشانه‌های پنهانش را یاد بگیرم.
زبان در بحث با اغیار و دل در مشورت با او
من از دل بی‌خبر نظارهٔ دیدار می‌کردم
هوش مصنوعی: من در گفتگو با دیگران فقط زبانم فعال بود و دل من در حال مشورت و گفت‌وگو با خود او بود. در حالی که از حال دل بی‌خبر بودم، فقط به تماشای او می‌پرداختم.
سخن می‌گفتم اندر بزم با پهلونشینانش
نظر را در میان مشغول آن رخسار می‌کردم
هوش مصنوعی: در مهمانی با ورزشکاران و افراد برجسته صحبت می‌کردم و حواس‌ام به چهره زیبایش بود.
نوید بزم خاصم دوش باعث بود در مجلس
که بهر زود رفتن کوشش بسیار می‌کردم
هوش مصنوعی: دیشب در جمع خاصی بودم که خبر خوشی داشت. به همین خاطر، خیلی تلاش کردم تا زودتر حرکت کنم و در آن مجلس حاضر شوم.
رقیبی بود در بیداری شبگردیم با او
که پی گم کرده امشب سیر با اغیار می‌کردم
هوش مصنوعی: من در بیداری شب، رقیبی داشتم و با او گرد هم می‌آمدم، اما امشب به سراغ کسان دیگری رفتم و گم شده‌ام.
نهان می‌خواستم چون از حریفان لطف او با خود
بهر یک حرفی از بی‌لطفیش اظهار می‌کردم
هوش مصنوعی: من به طور پنهانی دوست داشتم، زیرا وقتی از محبت او نسبت به حریفانش صحبت می‌کردم، در دل می‌دانستم که خود او هیچ لطفی به من ندارد.
در افشای جدل با مدعی از مصلحت بینی
به ظاهر گفتگوئی نیز با دل‌دار می‌کردم
هوش مصنوعی: در مواجهه با کسی که دعوی می‌کرد، برای حفظ مصلحت، به ظاهر با معشوق نیز گفت‌وگو می‌کردم.
نمی‌شد محتشم گر دوست امشب هم زبان من
میان دشمنان کی جرات این مقدار می‌کردم
هوش مصنوعی: اگر دوست امشب در کنار من بود، با وجود دشمنان، هرگز جرأت نمی‌کردم این اندازه جلو بیایم.