شمارهٔ ۳۸۸
ای دهانت را موکل خضر خط بر سلسبیل
رشحهای بر دوزخ آسایان هجران کن سبیل
گر به جای آتش نمرود بودی یک شرار
ز آتش هجران خلل میکرد در کار خلیل
آب رود نیل را از دست ناید رفع آن
عشق یوسف بر زلیخا چون کشید انگشت نیل
کام بخشی عالمی را لیک غیر از عاشقان
حاتم وقتی ولی نسبت به خیل خود بخیل
ای به قتل عاشقان خوشوقت چونوقتست آن
کافتد اندر دشت محشر چشم قاتل بر قتیل
محتشم پرواز مرغ قدرت او گرد او
نیست ممکن گر برو بندند بال جبرئیل
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای دهانت را موکل خضر خط بر سلسبیل
رشحهای بر دوزخ آسایان هجران کن سبیل
هوش مصنوعی: ای زبان تو تحت نظر خضر است؛ یک قطره از سرچشمهی سلسبیل بر کسانی که در عذاب دوری از معشوق هستند، بریز.
گر به جای آتش نمرود بودی یک شرار
ز آتش هجران خلل میکرد در کار خلیل
هوش مصنوعی: اگر به جای آتش نمرود، یک شعله از آتش جدایی وجود داشت، آن شعله میتوانست در کار ابراهیم تأثیر منفی بگذارد.
آب رود نیل را از دست ناید رفع آن
عشق یوسف بر زلیخا چون کشید انگشت نیل
هوش مصنوعی: آب رود نیل نمیتواند عشق یوسف را از زلیخا بزداید، همانگونه که زلیخا با اشارهی انگشت به نیل عشقش را بروز داد.
کام بخشی عالمی را لیک غیر از عاشقان
حاتم وقتی ولی نسبت به خیل خود بخیل
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که در اینجا صحبت از این است که کسی که دنیای وسیعی را از نعمتها و لذتها پر کرده، اما نسبت به عاشقان و افرادی که واقعاً به او نیاز دارند، بسیار خسیس و سختگیر است. به نوعی، او برای دیگران از خوبیها و بخششها دریغ میکند، در حالی که در نگاه عموم فردی بخشنده است.
ای به قتل عاشقان خوشوقت چونوقتست آن
کافتد اندر دشت محشر چشم قاتل بر قتیل
هوش مصنوعی: ای علتی برای خوشحالی عاشقان، چه زمانی خواهد بود که در دشت محشر، چشمان قاتل بر جسد کشته نگاه بیندازد؟
محتشم پرواز مرغ قدرت او گرد او
نیست ممکن گر برو بندند بال جبرئیل
هوش مصنوعی: مرغی که در قدرت او پرواز میکند، نمیتواند به راحتی دور او بچرخد؛ حتی اگر بال جبرییل را هم به او ببندند، باز هم نخواهد توانست.

محتشم کاشانی