شمارهٔ ۳۳۱
رخش شمعی است دود آن کمند عنبر آلودش
عجب شمعی که از بالا به پایان میرود دودش
دمی در بزم و صد ره میکشد از بیم و امیدم
عتاب عشوه آمیز و خطاب خنده آلودش
میان آب و آتش داردم دیوانه وش طفلی
که در یک لحظه صد ره میشوم مقبول و مردودش
چو گنجشگیست مرغ دل به دست طفل بیباکی
که پیش من عزیزش دارد اما میکشد زودش
من زا لعبت پرستیها دل بازیخوری دارم
که دارد کودکی با صد هزار آزار خشنودش
بسی در تابم از مردم نوازیهای او با آن
که میدانم به جز بیتابی من نیست مقصودش
طبیب محتشم در عشق پرکاریست کز قدرت
به الماس جفا خوش میکند داغ نمک سودش
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رخش شمعی است دود آن کمند عنبر آلودش
عجب شمعی که از بالا به پایان میرود دودش
هوش مصنوعی: چهرهی زیبای او مانند شمعی است که دودی که از آن بلند میشود، طعمی خاص و خوشبو دارد. عجب اینجاست که این شمع به تدریج از بالا به سمت پایین میسوزد و دودش در فضا پخش میشود.
دمی در بزم و صد ره میکشد از بیم و امیدم
عتاب عشوه آمیز و خطاب خنده آلودش
هوش مصنوعی: لحظهای در محفل نشستهام و بارها به خاطر نگرانی و امیدهایم دچار تردید میشوم. نگاه سرشار از تمسخر و کلامش که با چاشنی خنده همراه است، مرا به چالش میکشد.
میان آب و آتش داردم دیوانه وش طفلی
که در یک لحظه صد ره میشوم مقبول و مردودش
هوش مصنوعی: در میان دو عنصر متضاد، آب و آتش، حالتی دارم که به خاطر عاشقانههای ناپایدارم، احساس میکنم مانند یک کودک هستم. این کودک میتواند در یک چشم به هم زدن مورد تأیید یا رد قرار بگیرد.
چو گنجشگیست مرغ دل به دست طفل بیباکی
که پیش من عزیزش دارد اما میکشد زودش
هوش مصنوعی: دل انسان مانند گنجشکی است که در دستان کودکی بیباک قرار دارد. این کودک هرچند دلش به آن گنجشک وابسته است، اما به راحتی آن را میکشد و از بین میبرد.
من زا لعبت پرستیها دل بازیخوری دارم
که دارد کودکی با صد هزار آزار خشنودش
هوش مصنوعی: من از دلباختگی به بازیهای کودکانه احساس میکنم که درونم همچون کودکی است که با وجود صدها درد و رنج، باز هم خوشحال و راضی به زندگیاش ادامه میدهد.
بسی در تابم از مردم نوازیهای او با آن
که میدانم به جز بیتابی من نیست مقصودش
هوش مصنوعی: من از محبتها و مهربانیهای او به شدت تحت تأثیر قرار گرفتهام، هرچند میدانم که هدف او فقط ایجاد بیتابی در من است.
طبیب محتشم در عشق پرکاریست کز قدرت
به الماس جفا خوش میکند داغ نمک سودش
هوش مصنوعی: در عشق، طبیب با مهارت و سختکوشی کار میکند، بهطوریکه با تواناییاش میتواند از زیباییهای سختی و آسیب، به خوبی استفاده کند و به آن ارزش و زیبایی ببخشد.
حاشیه ها
1391/08/05 19:11
tayyeb
بیت اول مصرع دوم احتمالا باید به جای پایان؛ پایین باشه
بیت پنجم کلمه دوم احتمالا باید از باشه

محتشم کاشانی