گنجور

شمارهٔ ۲۳۹

دوش چشمم هم به خواب از فکر و هم بیدار بود
در میان خواب و بیداری دلم با یار بود
گرچه بود از هر دو جانب بر دهن مهر سکوت
ناز او را با نیاز من سخن بسیار بود
کار من دامن گرفتن کار او دامن کشی
آن چه بر من می‌نمود آسان باو دشوار بود
هرچه در دل داشتم او را به خاطر می‌گذشت
بی‌نیاز از گفتن و مستغنی از اظهار بود
گرچه بود آن شمع شب تا روز در فانوس چشم
پردهٔ شرم از دو جانب مانع دیدار بود
آن چه آمد بر زبان با آن که حرفی بود و بس
معنی یک دفتر و مضمون صد طومار بود
من به میل خاطر خود محتشم تا روز حشر
ترک آن صحبت نمی‌کردم ولی ناچار بود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دوش چشمم هم به خواب از فکر و هم بیدار بود
در میان خواب و بیداری دلم با یار بود
هوش مصنوعی: دیشب چشمانم در خواب بودند، اما ذهنم همچنان مشغول فکر بود. در حالی که خواب و بیداری را تجربه می‌کردم، قلبم پیش معشوقم بود.
گرچه بود از هر دو جانب بر دهن مهر سکوت
ناز او را با نیاز من سخن بسیار بود
هوش مصنوعی: هرچند که از هر دو طرف به خاطر زیبایی و سکوتش صحبت نمی‌شد، اما دل من پر از نیاز و خواسته‌ها بود.
کار من دامن گرفتن کار او دامن کشی
آن چه بر من می‌نمود آسان باو دشوار بود
هوش مصنوعی: من وظیفه‌ام این است که به او کمک کنم، اما او برای خودش کارهای دشواری دارد. چیزی که برای من ساده به نظر می‌رسید، برای او سخت و پیچیده بود.
هرچه در دل داشتم او را به خاطر می‌گذشت
بی‌نیاز از گفتن و مستغنی از اظهار بود
هوش مصنوعی: هر آنچه که در دل داشتم، او به خاطر می‌آورد و نیازی به گفتن یا بیان کردن نداشت.
گرچه بود آن شمع شب تا روز در فانوس چشم
پردهٔ شرم از دو جانب مانع دیدار بود
هوش مصنوعی: هرچند آن شمع در چشم مانند نوری در شب و روز می‌تابید، اما پردهٔ شرم از دو سو مانع دیدار می‌شد.
آن چه آمد بر زبان با آن که حرفی بود و بس
معنی یک دفتر و مضمون صد طومار بود
هوش مصنوعی: آنچه که بر زبان آمد، تنها یک کلمه بود، اما مانند یک دفتر کامل پر از معنا و محتوا، به اندازه صدها داستان و نوشته غنی بود.
من به میل خاطر خود محتشم تا روز حشر
ترک آن صحبت نمی‌کردم ولی ناچار بود
هوش مصنوعی: من به خاطر علاقه‌ام تا روز قیامت از صحبت با او دست برنمی‌داشتم، اما ناچاراً مجبور شدم.

حاشیه ها

1388/05/18 01:08
محمّدرضا رفعتی

سلام؛
به نظرم در مصراع اول بیت دوم یه کلمه ای جا افتاده که باعث شده وزن این مصراع به هم بخوره ، من که دسترسی به منبع ندارم ، ولی اگه اشتباه نکنم حدس می زنم که این مصراع باید به این صورت باشه:
گر چه بود از هر دو جانب بر دهن مهر سکوت ...
شما اگه به منبع این شعر دسترسی داری حتماً ببینید و اصلاحش کنید .
ممنونم
---
پاسخ: مطابق نظر شما، «بود» به متن اضافه شد.