شمارهٔ ۲۱۶
دی همایون خبری مژده دهانم دادند
مژدهٔ پرسش دارای جهانم دادند
بر کران پای مسیح از در این کلبه هنوز
ملک صحبت ز کران تا به کرانم دادند
میشوم با همه پس ماندگی آخر حاجی
که به پیش آمدن کعبه نشانم دادند
رنج ویرانه نشینی چو تدارک طلبید
بهر عیش ابدی گنج روانم دادند
تا به یک بار سبکبار شود رنج خمار
ساقیان از شفقت رطل گرانم دادند
آن قدر شکر که بد ز اهل عبادت ممکن
بهر این طرفه عیادت به زبانم دادند
محتشم بهر من اندیشهای از مرگ مدار
که به این مژده ازین ورطه امانم دادند
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دی همایون خبری مژده دهانم دادند
مژدهٔ پرسش دارای جهانم دادند
هوش مصنوعی: در روزی باشکوه، خبری خوش به من رسید که روح و روانم را شاد کرد و این خبر به من دلگرمی و امیدی برای زندگی در این جهان پر سوال و چالش داد.
بر کران پای مسیح از در این کلبه هنوز
ملک صحبت ز کران تا به کرانم دادند
هوش مصنوعی: بر لبهی پای مسیح، از در این خانه، هنوز ملک صحبت (حکومت و قدرت) را از کنارهای به کنارهی دیگر به من بخشیدهاند.
میشوم با همه پس ماندگی آخر حاجی
که به پیش آمدن کعبه نشانم دادند
هوش مصنوعی: با اینکه از بسیاری جهات عقب ماندهام، اما در نهایت به هدفم میرسم، چرا که نشانهای از کعبه به من نشان داده شده است.
رنج ویرانه نشینی چو تدارک طلبید
بهر عیش ابدی گنج روانم دادند
هوش مصنوعی: وقتی که برای تحمل درد و غم ویرانی و سختی تلاش کردم، در عوض برای خوشی و آرامش جاودانه، روح من را به من بخشیدند.
تا به یک بار سبکبار شود رنج خمار
ساقیان از شفقت رطل گرانم دادند
هوش مصنوعی: برای یک بار هم شده، به خاطر محبت و مهربانی ساقیها، زحمت و غم سنگین زندگی را از دوش من برداشتند و احساس سبکی و راحتی به من دادند.
آن قدر شکر که بد ز اهل عبادت ممکن
بهر این طرفه عیادت به زبانم دادند
هوش مصنوعی: خیلی شکر و سپاس بهخاطر اینکه میتوانم به زبانم بگویم که از جانب اهل عبادت، خبر خوشی برایم آورده شده است.
محتشم بهر من اندیشهای از مرگ مدار
که به این مژده ازین ورطه امانم دادند
هوش مصنوعی: محتشم، لطفاً درباره مرگ برای من فکر نکن، چون به خاطر این خبر خوش که من را از این خطر نجات دادهاند، نگران نیستم.

محتشم کاشانی