شمارهٔ ۱۷
شب که ز گریه میکنم دجله کنار خویش را
میافکنم به بحر خون جسم نزار خویش را
باد سمند سر گشت بر تن خاکیم رسان
پاک کن از غبار من راهگذار خویش را
بر سردار چون روم بار تو بر دل حزین
در گذرانم از ثریا پایهٔ دار خویش را
در دل خاک از غمت آهی اگر برآورم
شعلهٔ آتشی کنم لوح مزار خویش را
ای همه دم ز عشوهات ناوک غمزه در کمان
بهر خدا نوازشی سینهٔ فکار خویش را
گر نکشیدی آن صنم زلف مسلسل از کفم
بند به پا نهادمی صبر و قرار خویش را
محتشم از تو جذبهای میطلبم که آوری
بر سر من عنان کشان شاه سوار خویش را
اطلاعات
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شب که ز گریه میکنم دجله کنار خویش را
میافکنم به بحر خون جسم نزار خویش را
هوش مصنوعی: در شبها که به خاطر اندوه و غم گریه میکنم، احساس میکنم که دجله (رودی در عراق) را به سمت دریاچهای از خون جسم ناتوان و آسیبدیدهام میاندازم.
باد سمند سر گشت بر تن خاکیم رسان
پاک کن از غبار من راهگذار خویش را
هوش مصنوعی: باد سمند، که به معنای باد سریع و تند هست، بر تن خاک ما میوزد. این باد به ما میگوید که از آلودگی و غبار خود پاک شویم تا کسانی که از کنار ما عبور میکنند، بتوانند راحتتر بگذرانند.
بر سردار چون روم بار تو بر دل حزین
در گذرانم از ثریا پایهٔ دار خویش را
هوش مصنوعی: وقتی به سردار میروم، بار سنگینی را بر دل غمگینم میفشارم که از بلندی آسمان به دار خود آویزان میشود.
در دل خاک از غمت آهی اگر برآورم
شعلهٔ آتشی کنم لوح مزار خویش را
هوش مصنوعی: اگر از درد و غم تو در دل خاک آهی بکشم، مانند شعلهای آتشین، میتوانم لوح مزار خود را بسوزانم.
ای همه دم ز عشوهات ناوک غمزه در کمان
بهر خدا نوازشی سینهٔ فکار خویش را
هوش مصنوعی: ای عزی تو با هر نگاهی که میکنی، به من تیر میزنی و دل مرا میشکنی. به خاطر خدا، فقط یک بار با محبت به من نگاه کن و دل خستهام را تسکین بده.
گر نکشیدی آن صنم زلف مسلسل از کفم
بند به پا نهادمی صبر و قرار خویش را
هوش مصنوعی: اگر آن معشوق که زلف هایش به هم پیچیده است را نمیکشیدم، بند صبر و آرامشم را به پا میزدم.
محتشم از تو جذبهای میطلبم که آوری
بر سر من عنان کشان شاه سوار خویش را
هوش مصنوعی: محتشم، از تو خواهش میکنم که جاذبهای برای من بیاوری که همچون پادشاه سواری براسب، بر سر من تسلط داشته باشد.
حاشیه ها
1395/01/28 07:03
a
با سلام.شعر غلط املایی دارد
سرگشت=سرکشت
سینه ی=سینه
1397/09/22 12:11
شروین
سلام ...بیت سوم اشکال وزنی دارد که با جایگزینی فلک به جای ثریا آهنگش کاملا درست میشود.عنایت فرمایید : در گذرانم از فلک پایه ی دار خویش را...سپاسگزارم