شمارهٔ ۱۲۳
خاطری جمع ز شبه آن که تو میدانی داشت
کاینقدر حسن بیک آدمی ارزانی داشت
حسن آخر به رخ شاهد یکتای ازل
عجب آیینهای از صورت انسانی داشت
دهر کز آمدنت داشت به این شکل خبر
خندهها بر قلم خوش رقم مانی داشت
وهم کافر شده حیران تو گفت آن را نیز
که نه هرگز نگران گشت و نه حیرانی داشت
ماه را پاس تو در مشعله گردانی بست
مهر را بزم تو در مجمره سوزانی داشت
زود بر رخصت خود کلک پشیمانی راند
شاه غیرت که دل از وی خط ترخانی داشت
خونم افسوس که در عهد پشیمانی ریخت
که نه افسوس ز قتلم نه پشیمانی داشت
محتشم از همهٔ خوبان سر زلف تو گرفت
در جنون بس که سر سلسلهٔ جنبانی داشت
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خاطری جمع ز شبه آن که تو میدانی داشت
کاینقدر حسن بیک آدمی ارزانی داشت
هوش مصنوعی: به یادگار خاطرهای که از شب دانای تو بر جانم نشسته است، میگویم که اینقدر زیبایی و نیکویی برای یک انسان ارزشمند است.
حسن آخر به رخ شاهد یکتای ازل
عجب آیینهای از صورت انسانی داشت
هوش مصنوعی: زیبایی نهایی در چهرهی دلبر بینظیر ازل حیرتانگیز است، مانند آینهای که نمایانگر صورت انسانی است.
دهر کز آمدنت داشت به این شکل خبر
خندهها بر قلم خوش رقم مانی داشت
هوش مصنوعی: دنیا با آمدن تو به این صورت خبر داد که خندهها به شکل زیبا و خوشی بر روی کاغذ نقش بستند.
وهم کافر شده حیران تو گفت آن را نیز
که نه هرگز نگران گشت و نه حیرانی داشت
هوش مصنوعی: شخصی که در وهم و شک قرار دارد، به طور عمیق تحت تأثیر حیرت و سردرگمی تو قرار گرفته است. او نمیتواند به این موضوع پی ببرد که هیچگاه نه نگران شده و نه در حیرت به سر برده است.
ماه را پاس تو در مشعله گردانی بست
مهر را بزم تو در مجمره سوزانی داشت
هوش مصنوعی: تو زیبایی و نور ماه را در آتش شعلهها به گردش درمیآوری، و عشق و مهر را در مهمانیات به آتش میکشی و میسوزانی.
زود بر رخصت خود کلک پشیمانی راند
شاه غیرت که دل از وی خط ترخانی داشت
هوش مصنوعی: به سرعت اجازه خود را گرفت و با احساس بزرگی که داشت، از دل کسی که نسبت به او علاقهای داشت، جدا شد.
خونم افسوس که در عهد پشیمانی ریخت
که نه افسوس ز قتلم نه پشیمانی داشت
هوش مصنوعی: خونم را در زمانی هدر دادم که نه از کشته شدن خود ناراحت بودم و نه از عملی که انجام دادهام پشیمان.
محتشم از همهٔ خوبان سر زلف تو گرفت
در جنون بس که سر سلسلهٔ جنبانی داشت
هوش مصنوعی: محتشم از تمام زیباییها و خوبیها، موهای سر تو را به عنوان زیباترین و برترین نماد انتخاب کرده است. این امر نشاندهندهٔ این است که به خاطر محبوبیت و زیبایی خاص تو، دیگران نیز تحت تأثیر قرار گرفته و به سمت تو جذب شدهاند.