گنجور

شمارهٔ ۱۰۰

در ظل همائی که بر او میل جهانی است
مرغان اولی‌الاجنحه را خوش طیرا نیست
در حسرت آن طایر بی‌بال و پر ما
خوش دل شکن آهنگی و دل گاه فغانیست
پر گرم مران ای بت سر کش که به راهت
در هر قدم افتاده ز پا سوخته جا نیست
برتاب عنان خود ازین راه که رد پی
دیوانهٔ بی دهشت گیرنده عنانیست
مستغرق وصل است کسی از تو که او را
از وصل و فراق تو نه سود و نه زیانیست
تمییز من و غیر حوالت به نظر کن
کاندر رخ هر عاشقی از عشق نشانیست
گو قهر به اغیار مکن بهر دل ما
آن شوخ که در هر غضبش لطف نهانیست
آهسته خدنگی زد و از سینه گذر کرد
جنبش این تیر چه پرزور کمانیست
طرز سخن محتشم از غیر مجوئید
کاین لهجه خاصی است که مخصوص زمانی است

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در ظل همائی که بر او میل جهانی است
مرغان اولی‌الاجنحه را خوش طیرا نیست
هوش مصنوعی: در زیر سایه‌ای که دنیا به سوی او تمایل دارد، پرندگان با بال‌های نیکو پرواز خوبی ندارند.
در حسرت آن طایر بی‌بال و پر ما
خوش دل شکن آهنگی و دل گاه فغانیست
هوش مصنوعی: ما به یاد آن پرنده‌ای که بال و پر ندارد، دلمان بی‌نهایت غمگین و شکست‌خورده است. در دل ما گاهی نغمه‌ای از شوق و گاهی فغان و گریه‌ای وجود دارد.
پر گرم مران ای بت سر کش که به راهت
در هر قدم افتاده ز پا سوخته جا نیست
هوش مصنوعی: ای معشوق سرکشت، به تو پرحرارت نروم، زیرا در هر قدمی که برای تو برداشته‌ام، پا برهنه‌ایم و جای سوخته‌ای برای استراحت ندارم.
برتاب عنان خود ازین راه که رد پی
دیوانهٔ بی دهشت گیرنده عنانیست
هوش مصنوعی: از این مسیر خودت را کنار بکش، زیرا که دنبال کردن این دیوانه ترسناک نمی‌تواند به خوبی پیش برود.
مستغرق وصل است کسی از تو که او را
از وصل و فراق تو نه سود و نه زیانیست
هوش مصنوعی: کسی که در عشق و وصال تو غرق شده، به حدی متصل به توست که برایش نه پیوند و وصالی اهمیت دارد و نه جدایی و فراق.
تمییز من و غیر حوالت به نظر کن
کاندر رخ هر عاشقی از عشق نشانیست
هوش مصنوعی: به دقت به تفاوت من و دیگران نگاه کن، زیرا در چهره هر عاشقی ردّی از عشق به وضوح دیده می‌شود.
گو قهر به اغیار مکن بهر دل ما
آن شوخ که در هر غضبش لطف نهانیست
هوش مصنوعی: بگو که به دیگران قهر نکن، زیرا آن محبوبِ نازپرور، در هر عصبانیتش هم لطف و محبت نهفته است.
آهسته خدنگی زد و از سینه گذر کرد
جنبش این تیر چه پرزور کمانیست
هوش مصنوعی: او به آرامی تیر را رها کرد و آن تیر به سینه‌اش برخورد کرد. این تیر آن‌قدر قوی است که مانند کمان پرقدرتی به نظر می‌رسد.
طرز سخن محتشم از غیر مجوئید
کاین لهجه خاصی است که مخصوص زمانی است
هوش مصنوعی: نحوه بیان محتشم را از دیگران تقلید نکنید، زیرا این شیوه خاصی است که به یک دوران خاص تعلق دارد.