گنجور

شمارهٔ ۶

دلم که بی‌تو لگدکوب محنت و الم است
خمیرمایهٔ چندین هزار درد و غم است
نمونه‌ایست دل من ز گرگ یوسف گیر
که در نهایت حرمان به وصل متهم است
من آن نیم که نهم پا ز حد برون ورنه
میانهٔ من و سر حد وصل یک قدم است
علامت شه حسن است قد و کاکل او
که بر سر سپه فتنه بهترین علم است
نظیر لعل تو بسیار هست غایتش آن
که در خزانهٔ سلطان خطه عدم است
دمی کشی به عتابم دمی به لطف خطاست
چه قاتلی تو که تیغ ستیزه‌ات دو دم است
تو شاه حسنی و بر درگهت به بانک بلند
کسی که لاف گدائی زده‌ست محتشم است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلم که بی‌تو لگدکوب محنت و الم است
خمیرمایهٔ چندین هزار درد و غم است
هوش مصنوعی: دل من بدون تو پر از رنج و سختی است و مملو از دردها و غم‌های بی‌شماری است.
نمونه‌ایست دل من ز گرگ یوسف گیر
که در نهایت حرمان به وصل متهم است
هوش مصنوعی: دل من مانند گرگ است که به دنبال یوسف می‌گردد و در نهایت ناامیدی، به وصال او متهم می‌شود.
من آن نیم که نهم پا ز حد برون ورنه
میانهٔ من و سر حد وصل یک قدم است
هوش مصنوعی: من آن کسی نیستم که از محدودهٔ خود فراتر بروم، زیرا فاصلهٔ میان من و هدف نهایی فقط یک قدم است.
علامت شه حسن است قد و کاکل او
که بر سر سپه فتنه بهترین علم است
هوش مصنوعی: نشانه و علامت زیبایی، قامت و موهای اوست که بر روی سر، به مانند پرچم جنگی است و بهترین نشانه برای آشکار شدن فتنه‌ها و مشکلات به شمار می‌رود.
نظیر لعل تو بسیار هست غایتش آن
که در خزانهٔ سلطان خطه عدم است
هوش مصنوعی: در دنیا چیزهای زیادی شبیه به زیبایی و ارزش تو وجود دارد، اما همه آنها در دنیای خیالی و خارج از دسترس هستند.
دمی کشی به عتابم دمی به لطف خطاست
چه قاتلی تو که تیغ ستیزه‌ات دو دم است
هوش مصنوعی: لحظه‌ای با خشم و لحظه‌ای با مهربانی به من نگاه می‌کنی و این تناقض رفتار تو اشتباه است. تو همچون قاتلی هستی که شمشیر تند و خطرناکت دو لبه دارد و می‌تواند آسیب بزند.
تو شاه حسنی و بر درگهت به بانک بلند
کسی که لاف گدائی زده‌ست محتشم است
هوش مصنوعی: تو بهترین هستی و در جایگاه تو، کسی که به طرز شکوهمندی خود را گدا معرفی کرده‌ است، در واقع شخص محترمی است.