گنجور

شمارهٔ ۲۱

روی ناشسته چو ماهش نگرید
چشم بی‌سرمهٔ سیاهش نگرید
بر سر سرو ملایم حرکات
جنبش پر کلاهش نگرید
نگهش با من و رویش با غیر
غلط انداز نگاهش نگرید
مهر من گشته یکی صد ز خطش
اثر مهر و گیاهش نگرید
شاه حسنش سپه آورده ز خط
عالم آشوب سپاهش نگرید
عذرخواهی کندم بعد از قتل
عذر بدتر ز گناهش نگرید
می‌رود غمزه زنان از کشته
پشته‌ها بر سر راهش نگرید
دود از چرخ برآورده دلم
اثر شعلهٔ آهش نگرید
محتشم کوه ستم راست ستون
تن کاهیده چو کاهش نگرید

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روی ناشسته چو ماهش نگرید
چشم بی‌سرمهٔ سیاهش نگرید
هوش مصنوعی: چشم‌هایی که نمی‌توانند سرمه بکشند، به چهرهٔ زیبا و ناپاک او نمی‌نگرند، مانند ماهی که هنوز نشسته است.
بر سر سرو ملایم حرکات
جنبش پر کلاهش نگرید
هوش مصنوعی: بر فراز درخت سروی که با نرمی در حرکت است، او به کلاهش نگاه نمی‌کند.
نگهش با من و رویش با غیر
غلط انداز نگاهش نگرید
هوش مصنوعی: نگاه او فقط به من نیست و باید مراقب باشم که به کسی دیگر هم توجه نکند.
مهر من گشته یکی صد ز خطش
اثر مهر و گیاهش نگرید
هوش مصنوعی: دوست من، محبت و عشق او باعث شده که اندکی از رد پای او در دل من باقی بماند و چشمانش هیچ وقت به کسی نگاه نکرده است.
شاه حسنش سپه آورده ز خط
عالم آشوب سپاهش نگرید
هوش مصنوعی: شاه حسن سپاهیانی را به میدان آورده که از خط عالم به آشوب افتاده‌اند، اما سپاه او به دلیل جلال و عظمتش هیچ احساسی از ترس و نگرانی ندارد.
عذرخواهی کندم بعد از قتل
عذر بدتر ز گناهش نگرید
هوش مصنوعی: پس از ارتکاب گناه و قربانی کردن کسی، حالا از او عذرخواهی می‌کنم، اما این کارم بدتر از خود گناه است و در واقع باعث گریه و اندوه او شده است.
می‌رود غمزه زنان از کشته
پشته‌ها بر سر راهش نگرید
هوش مصنوعی: دختران زیبا با ناز و غَمزه از روی پشته‌های کشته‌ها عبور می‌کنند و به راه خود ادامه می‌دهند و به این وضعیت نمی‌نگرند.
دود از چرخ برآورده دلم
اثر شعلهٔ آهش نگرید
هوش مصنوعی: دود از چرخ درآورده و دل من اثر شعلهٔ اشک او را نمی‌بیند.
محتشم کوه ستم راست ستون
تن کاهیده چو کاهش نگرید
هوش مصنوعی: محتشم، کوه ستم را به عنوان ستونی برای انسان ضعیف می‌بیند؛ آن چنان که وقتی فردی ضعیف و ناتوان می‌شود، به ستم و ظلم می‌نگرد و از آن می‌هراسد.

حاشیه ها

1395/01/23 08:03
...

بشنوید اجرای خصوصی لطفی و بنان را در منزل هوشنگ ابتهاج

1403/06/11 10:09
عرب عامری.بتول

چقدر این شعر در عین تضادها، زیباست.

جمال روی ناشسته یار دیدن،چشم بدون سرمه، اما سیاه یار دیدن 

این یعنی بالاترین درجه زیبایی رو داشتن، و بقیه ابیات که بسیار زیباست.