شمارهٔ ۴۷
من ز مجنون و تو در حسن سبق برده ز لیلی
دل من سینۀ سینا، رخ تو طور تجلی
هر که را روی بیاریّ و نگاری بکناری
جز بدامان تو ما را نبود دست تولی
نالم از سرزنش حاشیۀ بزم تو؟ حاشا
کنم از تازه حریفان تو گاهی گله؟ کلا
گرچه دوریم ولی مست می شوق حضوریم
عارفان را نبود جز بتو هم از تو تسلی
وهم هرگز نتواند که بدان پایه برد پی
رفرف همت اگر بگذرد از عرش معلی
ذره هر چند در این مرحله همت بگمارد
تاب خورشید ندارد و متی أقبل ولی
قاب قوسین دوا بروی تو بس منظر عالیست
قوۀ باصرۀ عقل دنا ثم تدلی
مفتقر بار غیور است ز خود نیز بیندیش
یتجلی لفواد عن سوی الله تخلی
اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من ز مجنون و تو در حسن سبق برده ز لیلی
دل من سینۀ سینا، رخ تو طور تجلی
هوش مصنوعی: من مانند مجنون هستم و تو در زیبایی از لیلی پیشی گرفتهای. دل من همچون کوه سینا است و چهرهات همانند تجلی پروردگار.
هر که را روی بیاریّ و نگاری بکناری
جز بدامان تو ما را نبود دست تولی
هوش مصنوعی: هر کسی که به روی تو نظر کند و به خاطر تو از دیگران فاصله بگیرد، جز به دامن تو چیزی ندارد که به آن دلگرم شود.
نالم از سرزنش حاشیۀ بزم تو؟ حاشا
کنم از تازه حریفان تو گاهی گله؟ کلا
هوش مصنوعی: آیا از انتقادهایی که به من میشود در کنار مهمانی تو شکایت کنم؟ آیا میتوانم گاهی از رقبای جدید تو گله کنید؟ هرگز.
گرچه دوریم ولی مست می شوق حضوریم
عارفان را نبود جز بتو هم از تو تسلی
هوش مصنوعی: هرچند که از هم دوریم، اما شوق حضور تو ما را مست کرده است. عارفان هیچ تسلی جز تو ندارند و تنها از تو آرامش میگیرند.
وهم هرگز نتواند که بدان پایه برد پی
رفرف همت اگر بگذرد از عرش معلی
هوش مصنوعی: توهم هرگز نمیتواند به آن سطح برسد که به اوج آرزوها و تلاشها دست یابد، اگرچه از عرش بلند هم بگذرد.
ذره هر چند در این مرحله همت بگمارد
تاب خورشید ندارد و متی أقبل ولی
هوش مصنوعی: جرم کوچک هر چند تلاش کند، نمیتواند با تابش خورشید مقابله کند و بر آن اثر بگذارد.
قاب قوسین دوا بروی تو بس منظر عالیست
قوۀ باصرۀ عقل دنا ثم تدلی
هوش مصنوعی: فاصلهٔ دو قوس در آسمان به زیبایی تو میافزاید و قدرت بینایی عقل به طور شگفتانگیزی بالا رفته و از آنجا که تو فرود آمدهای، نمایی فوقالعاده به وجود آوردهای.
مفتقر بار غیور است ز خود نیز بیندیش
یتجلی لفواد عن سوی الله تخلی
هوش مصنوعی: انسان نیازمند و تلاشگر است و باید به خود فکر کند. همچنین، نور الهی از سوی خداوند بر دلها تجلی پیدا میکند.

غروی اصفهانی