گنجور

شمارهٔ ۳۴

بخدا که ز غیر تو بیزارم
وز خویش همیشه در آزارم
آوارۀ کوه و بیابانم
سرگشتۀ کوچه و بازارم
چون مرغ شب آویزم همه شب
روزانه چه بلبل گلزارم
در خرمن نه فلک آتش زد
یک شعله ز آه دل زارم
رنجورم و باز مرنجانم
بیزارم و باز نیازارم
آن خاطر نازک را ترسم
کز زاری خویش بیازارم
من مفتقر سودا زده ام
اینست متاعم و ابزارم

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلتن فعلن
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید محمدرضا شهیم

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بخدا که ز غیر تو بیزارم
وز خویش همیشه در آزارم
هوش مصنوعی: به خدا قسم، من از هر کسی جز تو متنفرم و همیشه از خودم ناراحت و در عذابم.
آوارۀ کوه و بیابانم
سرگشتۀ کوچه و بازارم
هوش مصنوعی: من بی‌سرانجام و گم شده در کوه‌ها و بیابان‌ها هستم و در خیابان‌ها و بازارها نیز سرگردانم.
چون مرغ شب آویزم همه شب
روزانه چه بلبل گلزارم
هوش مصنوعی: من مانند پرنده‌ی شب، در تاریکی و تنهایی به سر می‌برم و هر شب را تا صبح بیدار می‌مانم، در حالی که دلم برای زیبایی‌ها و شادی‌های زندگی تنگ شده است.
در خرمن نه فلک آتش زد
یک شعله ز آه دل زارم
هوش مصنوعی: در انبار محصول، نه آسمان شعله‌ای آفرید، فقط یک شراره ناشی از درد دل غمگین من به وجود آمد.
رنجورم و باز مرنجانم
بیزارم و باز نیازارم
هوش مصنوعی: من بیمارم و به من زحمت ندهید، از شما ناخشنودم اما دوباره نمی‌خواهم که به من آسیب برسانید.
آن خاطر نازک را ترسم
کز زاری خویش بیازارم
هوش مصنوعی: می‌ترسم که با غم و اندوه خود، دل نازک و حساس او را ناراحت کنم.
من مفتقر سودا زده ام
اینست متاعم و ابزارم
هوش مصنوعی: من در شرایط سخت و درگیر مشکلات روحی هستم، به همین دلیل خوراک و وسایل زندگی‌ام به نوعی تحت تاثیر این وضعیت قرار گرفته‌اند.